Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ozone
U
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oxygen convertor
U
مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygen bottle
U
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
gull
U
مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
gulls
U
مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
transit bearing
U
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
oxygenize
U
با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
transition
U
تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
transitions
U
تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
maximal oxygen consumption per minute
U
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
control line aircraft
U
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
deoxygenate
U
اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
quick out
U
نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
maximal aerobic power
U
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
pale
U
کمرنگ
paler
U
کمرنگ
palest
U
کمرنگ
lunar
U
کمرنگ
dulls
U
کمرنگ
faints
U
کمرنگ
dulling
U
کمرنگ
dullest
U
کمرنگ
duller
U
کمرنگ
dulled
U
کمرنگ
dull
U
کمرنگ
fainter
U
کمرنگ
faint
U
کمرنگ
faintest
U
کمرنگ
fainted
U
کمرنگ
primroses
U
زرد کمرنگ
undertone
U
رنگ کمرنگ
undertones
U
رنگ کمرنگ
weak tea
U
چای کمرنگ
primrose
U
زرد کمرنگ
lavender
U
بنفش کمرنگ
mats
U
کمرنگ شدن
mat
U
کمرنگ شدن
Palegreen
<adj.>
<noun>
U
سبز کمرنگ
washy
U
کمرنگ سست
aqua
U
آبی کمرنگ
fulvous
U
زرد کمرنگ
Pale pink
U
صورتی کمرنگ
fallow
U
زرد کمرنگ
dun
U
رنگ قهوهای کمرنگ
inconspicuous
U
غیر برجسته کمرنگ
matte
[matt]
[flat]
[dull]
<adj.>
U
رنگ کدر
[کمرنگ]
[تیره]
ignisfatuus
U
چیز گمراه کننده شعله کمرنگ
wall eye
U
چشمی که سفیدی ان زیادوعنبیه ان کمرنگ باشد
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
ensign
U
سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
ensigns
U
سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
seed pearl
U
مروارید کوچک وبی قاعده رنگ کمرنگ مایل بخاکستری
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
pneumatic
U
گازی
gaseous
U
گازی
gas filled
U
گازی
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
oxygen carrier
U
اکسیژن بر
empyreal air
U
اکسیژن
oxygen
U
اکسیژن
oxybiont
U
اکسیژن زی
gas lights
U
چراغ گازی
gas furnace
U
کوره گازی
gas cable
U
کابل گازی
gas chromatography
U
کروماتوگرافی گازی
gas compound
U
ترکیب گازی
gas burner
U
مشعل گازی
gas bomb
U
بمب گازی
gas bearing
U
یاتاقان گازی
thypatron
U
لامپ گازی
gasometry
U
تجزیه گازی
gasiform
U
گازی شکل
hydropneumatic
U
گازی روغنی
moped
U
موتور گازی
gaseous electronics
U
الکترونیک گازی
gas welding
U
جوشکاری گازی
gas phase
U
حالت گازی
gas phase
U
فاز گازی
gas alarm
U
اژیر گازی
gas light
U
چراغ گازی
gas tube
U
لامپ گازی
gas cut
U
برش گازی
gas fuel
U
سوخت گازی
gas flame
U
لامپ گازی
gas filled relay
U
رله گازی
gas filled rectifier
U
یکسوکننده گازی
gas filled photocell
U
فتوسل گازی
gas lamps
U
لامپ گازی
gas ligther
U
فندک گازی
gas lamp o. light
U
لامپ گازی
gas hearth
U
کوره گازی
gas filled lamp
U
لامپ گازی
gas detector
U
اشکارساز گازی
gas engine
U
موتور گازی
internal combustion turbine
U
توربین گازی
gas equilibrium
U
تعادل گازی
gas laser
U
لیزر گازی
gas impregnated cable
U
کابل گازی
gas hearth
U
اتشدان گازی
gas filled capacitor
U
خازن گازی
gas flame
U
چراغ گازی
nebulosity
U
حالت گازی
fuel gas
U
سوخت گازی
skeptic
U
شک گرای
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
oxygen ration
U
نسبت اکسیژن
acidity coefficient
U
نسبت اکسیژن
acidic oxide
U
اکسیژن اسیدی
oxygen deficit
U
کمبود اکسیژن
oxygenation
U
امیزش با اکسیژن
oxygen
U
گاز اکسیژن
oxygen
U
اکسیژن دار
deoxidate
U
بی اکسیژن کردن
oxygen deficit
U
کسر اکسیژن
oxygenization
U
اکسیژن دهی
oxygenize
U
با اکسیژن امیختن
anoxia
U
کمبود اکسیژن
oxygenated
U
اکسیژن زدن
oxygenation
U
اکسیژن زنی
deoxygenation
U
اکسیژن زدایی
oxygenation
U
ترکیب با اکسیژن
atmospheric oxygen
U
اکسیژن هوا
deoxidize
U
بی اکسیژن کردن
oxygen extraction
U
جذب اکسیژن
deoxidation
U
اکسیژن گیری
oxygen debt
U
وام اکسیژن
oxidization
U
ترکیب با اکسیژن
steno oxibiant
U
اکسیژن کم تاب
oxygenating
U
اکسیژن امیختن
oxygenating
U
اکسیژن زدن
liquid exygen
U
اکسیژن مایع
oxygenates
U
اکسیژن زدن
oxygenated
U
اکسیژن امیختن
oxygenate
U
اکسیژن امیختن
oxygenate
U
اکسیژن زدن
liquid oxygen
U
اکسیژن مایع
oxygen cylinder
U
سیلندر اکسیژن
oxidation
U
ترکیب با اکسیژن
oxyacetylene welding
U
جوش اکسیژن
oxygenates
U
اکسیژن امیختن
lox
U
اکسیژن مایع
oxygen cylinder
U
مخزن اکسیژن
oxygen debt
U
بدهی اکسیژن
gas cutting
برشکاری گازی
[مهندسی]
gas filled tube
U
لامپ تخلیه گازی
throttle twist grip
U
دستگیره موتور گازی
gas lights
U
نور یا روشنایی گازی
three shaft
U
توربین گازی با سه شفت
gas degeneration
U
فساد تدریجی گازی
gas discharge lamp
U
لامپ تخلیه گازی
throttle hand lever
U
اهرم دستی گازی
gas discharge relay
U
رله تخلیه گازی
regenerative gas firing
U
سوخت گازی رژنراتیو
hydropneumatic
U
دستگاه گازی روغنی
gas film
U
لایه یا قشر گازی
gas filled valve
U
لامپ الکترونی گازی
bunsen gas burner
U
چراغ گازی ازمایشگاه
plasma display panel
U
صفحه نمایش گازی
air furnace
U
کوره یا بوته گازی
gas engine blower
U
دمنده موتور گازی
gas discharge arrester
U
برقگیر تخلیه گازی
regenerative gas furnace
U
کوره گازی رژنراتیو
gas coal
U
ذغال سنگ گازی
gas light
U
نور یا روشنایی گازی
unitary
U
توحید گرای
assumed azimuth
U
گرای فرضی
grid bearing
U
گرای شبکه
ruralist
U
روستا گرای
ultramodernist
U
فرانو گرای
true azimuth
U
گرای حقیقی
magnetic azimuth
U
گرای مغناطیسی
communalist
U
اشتراکی گرای
compass azimuth
U
گرای مغناطیسی
dermotropic
U
پوست گرای
realist
U
تحقق گرای
incalescent
U
گرما گرای
individualists
U
فرد گرای
relative bearing
U
گرای نسبی
escapist
U
گریز گرای
feudal
U
تیول گرای
sectarian
U
فرقه گرای
realists
U
تحقق گرای
realist
U
راستین گرای
grid azimuth
U
گرای شبکه
solipsist
U
نفس گرای
militarist
U
جنگ گرای
nationalist
U
ملت گرای
back azimuth method
U
گرای وارونه
extroverts
U
برون گرای
extrovert
U
برون گرای
nudist
U
برهنگی گرای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com