Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bitmap
U
نوشتاری که حروف آن از الگوهایی از پیکسل تشکیل شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dithers
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
greeked
U
نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا
triads
U
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad
U
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
scrolls
U
متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scroll
U
متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
ball printer
U
چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
bilinear filtering
U
مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
colour
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
readout
U
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter
U
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self-
U
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype
U
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separate
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures
U
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift key
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalize
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype
U
ماشین حروف ریزی و حروف چینی
normalised
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalizes
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
written
U
نوشتاری
paper pencil test
U
ازمون نوشتاری
written language
U
زبان نوشتاری
text file
U
فایل نوشتاری
text chart
U
جدول نوشتاری
graphodyne
U
فشارنگار نوشتاری
radar netting
U
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
Dingbat
U
نوشتاری که حاوی ستاره
foreground
U
بخش نوشتاری یک طراحی
abbr
U
مخفف نوشتاری لغت
graphics
U
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
users
U
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user
U
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
case
U
حروف بزرگ یا حروف معمولی
cases
U
حروف بزرگ یا حروف معمولی
types
U
حروف چاپی حروف چاپ
typed
U
حروف چاپی حروف چاپ
type
U
حروف چاپی حروف چاپ
free form text chart
U
جدول نوشتاری بفرم ازاد
compilation
U
اشتباه نوشتاری در حین کامپایل
simple list text chart
U
جدول نوشتاری با لیست ساده
compilations
U
اشتباه نوشتاری در حین کامپایل
blank
U
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
blankest
U
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
non destructive cursor
U
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
internal
U
نوشتاری که در Rom چاپگر ذخیره شده است
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism
U
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
pixel
U
پیکسل
special
U
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
sprite
U
یک بلوک از پیکسل ها
couriers
U
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
courier
U
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
NDR
U
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
lingoes
U
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
monospaced font
U
نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
lingo
U
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
resample
U
تغییرتعداد پیکسل ها برای ساخت یک تصویر
italic
U
حروف یک وری حروف کج
TrueType
U
فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود
dot
U
فضای بین دو پیکسل مجاور روی صفحه نمایش
dotting
U
فضای بین دو پیکسل مجاور روی صفحه نمایش
syllabary
U
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
directors
U
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
director
U
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
resolutions
U
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
resolution
U
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
BPP
U
تعداد بیتهایی که برای ذخیره سازی رنگ یک پیکسل به کار می رود
bitmap
U
تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
Kaleida Labs
U
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
resolutions
U
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolution
U
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
texel
U
مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
FatBits
U
انتخاب Mac Paint که به کاربر امکان ویرایش تصویر به صورت یک پیکسل درزمان میدهد
brushes
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
alpha channel
U
هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
extending
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
vga
U
پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
extends
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
super-
U
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
extend
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
postscripts
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
all points addressable mode
U
حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
bleeds
U
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleed
U
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
dot
U
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
resolution
U
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolutions
U
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
dotting
U
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
downloadable
U
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
colour
U
شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
colours
U
شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
scroll
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scrolls
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
aliasing
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
bandwidth
U
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
fielded
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
field
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
blacks
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
establishments
U
تشکیل
establishment
U
تشکیل
endomorphism
U
تشکیل
entelechy
U
تشکیل
endomorphy
U
تشکیل
incorporation
U
تشکیل
organizes
U
تشکیل دادن
organize
U
تشکیل دادن
form
U
تشکیل دادن
organizing
U
تشکیل دادن
capital formation
U
تشکیل سرمایه
formed
U
تشکیل دادن
metamerism
U
تشکیل حلقهای
formative
U
تشکیل دهنده
tournaments
U
تشکیل مسابقات
tournament
U
تشکیل مسابقات
embryogeny
U
تشکیل جنین
ossification
U
تشکیل استخوان
bonding
U
تشکیل پیوند
forms
U
تشکیل دادن
enthalpy of formation
U
انتالپی تشکیل
organising
U
تشکیل دادن
hematopoiesis
U
تشکیل خون
foetation
U
تشکیل جنین
heat of formation
U
گرمای تشکیل
formation constant
U
ثابت تشکیل
former
U
تشکیل دهنده
annulation
U
تشکیل حلقه
organizers
U
تشکیل دهنده
gleization
U
تشکیل خاک رس
organizer
U
تشکیل دهنده
flagellation
U
تشکیل تاژک
fibrillation
U
تشکیل الیاف
antidim
U
مایع ضد تشکیل مه
organises
U
تشکیل دادن
embryogen
U
تشکیل جنین
constitute
U
تشکیل دادن
constituted
U
تشکیل دادن
argillaceous
U
تشکیل شده از رس
antitrust
U
مخالف تشکیل
constitutes
U
تشکیل دادن
constituting
U
تشکیل دادن
formation
U
صف ارایی تشکیل
organisers
U
تشکیل دهنده
preformation
U
تشکیل قبلی
stratification
U
تشکیل چینه
placentation
U
تشکیل جفت
strobilation
U
تشکیل رشته
sacculation
U
تشکیل کیسه
siltation
U
تشکیل لجن
stratification
U
تشکیل طبقات
vacuolation
U
تشکیل حفره
umbilication
U
تشکیل ناف
sporogenesis
U
تشکیل هاگ
osteogenesis
U
تشکیل استخوان
sporogeny
U
تشکیل هاگ
orogenesis
U
تشکیل کوه
spermatogenesis
U
تشکیل نطفه
to erect into
U
تشکیل دادن از
the house went into secret session
U
تشکیل داد
troop program
U
برنامه تشکیل یکانها
chemical bonding
U
تشکیل پیوند شیمیایی
formed
U
تشکیل دادن ساختن
deposit fund account
U
اعتبار تشکیل سرمایه
form
U
تشکیل دادن ساختن
constitutive
U
تشکیل دهنده ساختمانی
involucrum
U
تشکیل استخوان جدید
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
to form a habit
U
تشکیل عادت دادن
syndicator
U
تشکیل دهنده اتحادیه
rate of capital formation
U
نرخ تشکیل سرمایه
colonising
U
تشکیل مستعمره دادن
guard cell
U
گیاهی را تشکیل میدهند
haematogenesis
U
تشکیل خون تولیدخون
deposit fund account
U
حساب تشکیل سرمایه
fundametal
U
بنیادی تشکیل دهنده
epigenesis
U
تشکیل نطفه ازنو
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
standard heat of formation
U
گرمای تشکیل استاندارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com