| Total search result: 202 (4 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
|
 |
Band-Aid U |
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است |
|
|
Band-Aids U |
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است |
|
|
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
| Other Matches |
|
|
pinchwheel U |
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود |
|
|
magnetic tapes U |
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود |
|
|
magnetic tape U |
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود |
|
|
bandaged U |
نوار زخم بندی |
|
|
band U |
نوار زخم بندی |
|
|
bandaging U |
نوار زخم بندی |
|
|
bandeau U |
نوار زخم بندی |
|
|
bandage U |
نوار زخم بندی |
|
|
bands U |
نوار زخم بندی |
|
|
roller bandage U |
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود |
|
|
micro- U |
نوار صوتی با قالب کوچک که در وسایل جیبی به کار می رود |
|
|
blips U |
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت |
|
|
blip U |
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت |
|
|
capstan U |
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید |
|
|
cassette U |
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند. |
|
|
cassettes U |
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند. |
|
|
routine U |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
|
|
routinely U |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
|
|
routines U |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
|
|
leaders U |
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود |
|
|
leader U  |
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود |
|
|
audio U |
چرخ نوار ضبط مغناطیسی در یک پوشش کوچک که وارد دستگاه ضبط صدا میشود |
|
|
pickup reel U |
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن |
|
|
reel-to-reel U |
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر |
|
|
reel to reel U |
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر |
|
|
azimuth U |
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی |
|
|
guard band U |
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند |
|
|
splice U |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
|
|
spliced U |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
|
|
splicing U |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
|
|
splices U |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
|
|
perforated tape U |
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود |
|
|
autos U |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
|
|
auto U |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
|
|
raise edges U |
لبههای برامده |
|
|
cartridge U |
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است |
|
|
cartridges U |
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است |
|
|
ragged U |
ناصاف یا با لبههای تورفته |
|
|
bead U |
برگرداندن لبههای ورق |
|
|
beads U |
برگرداندن لبههای ورق |
|
|
identity U |
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند |
|
|
identities U |
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند |
|
|
deceleration time U |
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار |
|
|
reel to reel U |
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد |
|
|
reel-to-reel U |
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد |
|
|
crystal U |
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود |
|
|
crystals U |
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود |
|
|
curb U |
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو |
|
|
bead tire U |
لاستیک با لبههای گرد شده |
|
|
edge set U |
فشار برروی لبههای اسکی |
|
|
curbed U |
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو |
|
|
curbs U |
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو |
|
|
curbing U |
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو |
|
|
blade U |
قسمت برنده لبههای تیغ دار |
|
|
fan U |
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند |
|
|
fanned U |
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند |
|
|
fans U |
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند |
|
|
fanning U |
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند |
|
|
glaireous U |
چسبناک |
|
|
sticky U |
چسبناک |
|
|
viscose U |
چسبناک |
|
|
limy U |
چسبناک |
|
|
tacky U |
چسبناک |
|
|
viscid U |
چسبناک |
|
|
sticking U |
چسبناک |
|
|
dauby U |
چسبناک |
|
|
adhesives U |
چسبناک |
|
|
cloggy U |
چسبناک |
|
|
viscous U |
چسبناک |
|
|
gooey U |
چسبناک |
|
|
pasties U |
چسبناک |
|
|
stick U |
چسبناک |
|
|
adhesive U |
چسبناک |
|
|
pasty U |
چسبناک |
|
|
cohesive U |
چسبناک |
|
|
sizy U |
چسبناک |
|
|
muculent U |
چسبناک |
|
|
slabs U |
چسبناک |
|
|
adhesive force U |
چسبناک |
|
|
slab U |
چسبناک |
|
|
inviscid U |
چسبناک |
|
|
self-adhesive U |
چسبناک |
|
|
resinous U |
چسبناک |
|
|
goo U |
چسبناک |
|
|
plate edge planer U |
دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی |
|
|
cloggy snow U |
برف چسبناک |
|
|
cohesive soil U |
زمین چسبناک |
|
|
cohesive soil U |
خاک چسبناک |
|
|
sticky slag U |
شلاکه چسبناک |
|
|
sticky slag U |
سرباره چسبناک |
|
|
smeary U |
چرب چسبناک |
|
|
sticky U |
چسبناک کردن |
|
|
string U |
چسبناک دراز |
|
|
stick-on U |
چسبنده چسبناک |
|
|
grume U |
مایع چسبناک |
|
|
stringy U |
نخ مانند چسبناک |
|
|
jammy U |
چسبناک لوچ |
|
|
thready U |
نازک چسبناک |
|
|
lime U |
چسبناک کردن اغشتن |
|
|
limes U |
چسبناک کردن اغشتن |
|
|
reader U |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
|
|
readers U |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
|
|
leaders U |
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما |
|
|
leader U |
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما |
|
|
tape drives U |
نوار چرخان نوار ران |
|
|
tape drive U |
نوار چرخان نوار ران |
|
|
indegree U |
تعداد لبههای جهت دار که به سمت یک گره اشاره میکند |
|
|
sloshing U |
غذای چسبناک مشروب لزج |
|
|
slosh U |
غذای چسبناک مشروب لزج |
|
|
sloshes U |
غذای چسبناک مشروب لزج |
|
|
gliadin U |
قسمت چسبناک و لزج گلوتن |
|
|
keystone distortion U |
تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند |
|
|
letter card U |
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند |
|
|
gley U |
خاک رس چسبناک وخاکستری مایل به ابی |
|
|
slime U |
چیز چسبناک لجن مال کردن |
|
|
glairy U |
مثل سفیده تخم مرغ چسبناک |
|
|
trapezoidal distortion U |
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند |
|
|
video cassettes U |
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی |
|
|
video cassette U |
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی |
|
|
aliasing U |
روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2- |
|
|
anti- U |
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها |
|
|
evaluation rating U |
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت |
|
|
petty cash |
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک |
|
|
gemmule U |
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک |
|
|
bow wave U |
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید |
|
|
widget U |
آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک] |
|
|
flat U |
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست |
|
|
jaggies U |
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود |
|
|
flattest U |
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست |
|
|
flattest U |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
|
|
flat U |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
|
|
dat U |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
|
|
word warp U |
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی |
|
|
rating U |
طبقه بندی کردن درجه بندی |
|
|
ratings U |
طبقه بندی کردن درجه بندی |
|
|
carpet classification U |
طبقه بندی [درجه بندی] فرش |
|
|
pig board U |
تخته کوچک برای موجهای کوچک |
|
|
jigger U |
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک |
|
|
increment U |
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج |
|
|
increments U |
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج |
|
|
filmstrip U |
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم |
|
|
aliasing U |
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است |
|
|
telescopic U |
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی |
|
|
packaging U |
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها |
|
|
defense classification U |
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع |
|
|
laggin U |
اب بندی کردن اب بندی ناوها |
|
|
classification U |
طبقه بندی رده بندی |
|
|
classifications U |
طبقه بندی رده بندی |
|
|
wording U |
جمله بندی کلمه بندی |
|
|
lineaments U |
طرح بندی صورت بندی |
|
|
lineament U |
طرح بندی صورت بندی |
|
|
pannikin U |
لیوان کوچک پیمانه کوچک |
|
|
knobble U |
برامدگی کوچک گره کوچک |
|
|
auto U |
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد |
|
|
autos U |
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد |
|
|
downgrades U |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
|
|
downgrading U |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
|
|
downgraded U |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
|
|
downgrade U |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
|
|
regrade U |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
|
|
antialiasing U |
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |
|
|
gift wrap U |
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن |
|
|
gunk U |
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب |
|
|
tracing U |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
|
|
tracings U |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
|
|
security classification U |
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی |
|
|
declassification U |
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی |
|
|
line astern U |
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه |
|
|
black designation U |
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده |
|
|
applet U |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
|
|
transparently U |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
|
|
transparent U |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
|
|
magnetic tape recording U |
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی |
|
|
grade U |
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن |
|
|
group U |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
|
|
groups U |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
|
|
grades U |
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن |
|
|
grades U |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
|
|
grade U |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
|
|
small scale U |
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک |
|
|
small-scale U |
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک |
|
|
storage U |
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم |
|
|
insulation testing apparatus U |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
|
|
unitized load U |
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده |
|
|
approach formation U |
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن |
|
|
filleted U |
نوار |
|
|
filleting U |
نوار |
|
|
fillets U |
نوار |
|
|
bands U |
نوار |
|
|
list U |
نوار |
|
|
braids U |
نوار |
|
|
filled band U |
نوار پر |
|
|
filet U |
نوار |
|
|
band U |
نوار |
|
|
braided U |
نوار |
|
|
link U |
نوار |
|
|
belted U |
نوار |
|
|
ferret U |
نوار |
|
|
belt U |
نوار |
|
|
zones U |
نوار |
|
