Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tape
U
نوار خط پایان
taped
U
نوار خط پایان
tapes
U
نوار خط پایان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
continuous
U
قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
finish tape
U
نوار پایان مسابقه
finish yarn
U
نوار پایان مسابقه
Other Matches
capstan
U
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
eol
U
پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
terminates
U
پایان دادن پایان یافتن
terminated
U
پایان دادن پایان یافتن
terminate
U
پایان دادن پایان یافتن
reel-to-reel
U
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
pickup reel
U
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel to reel
U
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth
U
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
guard band
U
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splicing
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
perforated tape
U
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel
U
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
autos
U
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto
U
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tapes
U
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tape
U
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge
U
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges
U
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identities
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel to reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
U
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
readers
U
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
U
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders
U
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader
U
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive
U
نوار چرخان نوار ران
tape drives
U
نوار چرخان نوار ران
video cassettes
U
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
U
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
filmstrip
U
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
to sit out
U
تا پایان
abysses
U
بی پایان
abyss
U
بی پایان
finis
U
پایان
conclusions
U
پایان
conclusion
U
پایان
unfinished
U
بی پایان
finish line
U
خط پایان
eternity
U
بی پایان
finality
U
پایان
eternity
U
بی پایان
immortality
U
بی پایان
sempiternity
U
بی پایان
end all
U
پایان
finallist
U
پایان رس
forever
U
بی پایان
eternities
U
بی پایان
cessation
U
پایان
limit
U
پایان
end line
U
خط پایان
aeon
U
بی پایان
issue
[outcome]
U
پایان
perpetuity
U
بی پایان
eternality
U
بی پایان
unbound
U
بی پایان
foreverness
U
بی پایان
bourne
U
پایان
termination
U
پایان
point
U
پایان
decapoda
U
ده پایان
finishes
U
پایان
finish
U
پایان
periods
U
پایان
period
U
پایان
out
<adv.>
U
پایان
initiator terminator
U
پایان ده
illmitable
U
بی پایان
illimitable
U
بی پایان
closest
U
پایان
closes
U
پایان
closer
U
پایان
close
U
پایان
hexapod
U
شش پایان
infinite time
U
بی پایان
end
U
پایان
endless
U
بی پایان
incessant
U
پی در پی بی پایان
fruition
U
پایان
inconclusive
U
بی پایان
unending
U
بی پایان
never-ending
U
بی پایان
ends
U
پایان
interminate
U
بی پایان
windup
U
پایان
never ending
U
بی پایان
ending
U
پایان
endings
U
پایان
abysm
U
بی پایان
ended
U
پایان
follow through
<idiom>
U
به پایان رساندن
theses
U
پایان نامه
turn out
<idiom>
U
نتیجه ،پایان
to bring to an end
U
به پایان رساندن
run out (of something)
<idiom>
U
به پایان رساندن
to come to a end
U
به پایان رسیدن
eof
U
پایان فایل
endnote
U
پایان مدرک
endless loop
U
حلقه بی پایان
year-end
U
پایان سال
year-end
سال پایان
eob
U
پایان یک بلوک
to see through
U
به پایان رساندن
eoj
U
پایان کارob
do away with
<idiom>
U
به پایان رساندن
wind up
U
پایان یافتن
wind up
U
پایان دادن
to see out
U
به پایان رساندن
interminableness
U
پایان ناپذیری
godspeed
U
پایان انجام
termination
U
پایان یابی
sign off
U
پایان دادن به
finishes
U
پایان مسابقه
finish
U
پایان مسابقه
termination
U
پایان دهی
end
U
پایان یک دور
ended
U
پایان یک دور
placing judge
U
داور خط پایان
endless
U
بدون پایان
on side
U
پایان بازی
omniscience
U
دانش بی پایان
jikan
U
پایان وقت
sequel
U
نتیجه پایان
last a
U
دم اخر پایان
sequels
U
نتیجه پایان
past
U
پایان یافته
inexhaustibility
U
پایان نا پذیری
eternal
U
بی پایان دائمی
harvest home
U
پایان درو
normal termination
U
پایان عادی
ominscience
U
دانش بی پایان
rhizopod
U
ریشه پایان
ends
U
پایان یک دور
fineless
U
بی پایان کردن
irredeemable
U
پایان ناپذیر
teleologist
U
پایان شناس
teleology
U
پایان شناسی
terminable
U
پایان یافتنی
termination date
U
تاریخ پایان
terminuse ad quem
U
نقطه پایان
buzzer
U
زنگ پایان
unceasing
U
پایان ناپذیر
finitude
U
پایان پذیری
surcease
U
پایان استراحت
get through
U
به پایان رساندن
get over
U
به پایان رساندن
to go through with
U
به پایان رساندن
atrocious
U
با شرارت بی پایان
to get oven
U
به پایان رساندن
get done with
U
به پایان رساندن
gastropod
U
شکم پایان
myriapoda
U
هزار پایان
subjunction
U
افزایش در پایان
thesis
U
پایان نامه
end of block
U
پایان یک بلوک
It's over.
U
به پایان رسید.
conclusion
U
پایان یک چیز
Over and out!
U
پایان اعلان !
interminable
U
پایان ناپذیر
buzzers
U
زنگ پایان
end mark
U
علامت بی پایان
to turn out
U
به پایان رسیدن
abend
U
پایان غیرعادی
conclusions
U
پایان یک چیز
Over and out!
U
پایان خبر !
dissertation
U
پایان نامه
come off
U
پایان مسابقه
Finifugal
<adj.>
U
تنفر از پایان
over
U
پایان یافتن
dissertations
U
پایان نامه
sustainable energy
U
انرژی بی پایان
terminating
U
پایان دار
terminating
U
پایان بخش
time out
<idiom>
U
پایان وقت
over-
U
پایان یافتن
magnetic tape recording
U
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
terminals
U
واقع در نوک پایان
terminating symbol
U
نماد پایان بخش
terminal
U
واقع در نوک پایان
teleologic
U
وابسته به پایان شناسی
exit interview
U
مصاحبه پایان خدمت
wires
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
sit out
U
تا پایان چیزی نشستن
full point
U
نقطه پایان جمله
and there an end.
U
و پایان وجود دارد.
get through
U
به پایان رساندن گذراندن
d. certificate
U
ورقه پایان خدمت
grallatorial
U
وابسته به دراز پایان
periods
U
نقطه پایان جمله
period
U
نقطه پایان جمله
i am through with my work
U
کارم به پایان رسید
crashed
U
پایان عملیات کامپیوتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com