English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dry continental - arid U نواحیگرم وخشک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to rub dry U مالیدن وخشک کردن
to go off the boil U جوشیدن وخشک افتادن
pokerface U قیافه گرفته وخشک بیعلاقه
prim U نوار ابیض رسمی وخشک
haberdine U نمک زده وخشک شده
crape fish U ماهی روغن نمک زده وخشک
prim U رسمی وخشک بودن خود را گرفتن
karoo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
flitch U دنده خوک نمک زده وخشک کرده
karroo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
tedder U ماشین مخصوص پخش وخشک کردن علف درو شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com