English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
not only he came but U نه تنها امد بلکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
This is important, not only today, but also and especially for the future. U این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
Other Matches
rather U بلکه
haply U بلکه
not i but he U نه من بلکه او
yea U بلکه رای مثبت
parapherna U بخشی از دارایی زن که جزوجهیزیه نبود بلکه در اختیارخود زن بود
non procedural language U بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند
closed jet tunnel U تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
necessaries U در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself. U زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
distributed load U نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
discontinuous wefts U پودهای منقطع [این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
mere U تنها
single-handed U تنها
solitary U تنها
just U تنها
lonely U تنها
loneliest U تنها
recluse U تنها
recluses U تنها
lonelier U تنها
merest U تنها
exclusive U تنها
by it self U تنها
single line U خط تنها
out in the cold <idiom> U تنها
solitarily U تنها
single handed U تنها
by oneself U تنها
by yourself U تنها
siolus U تنها
solus U تنها
by one,s self U تنها
solo U تنها
soles U تنها
sole U تنها
solos U تنها
unique U تنها
alone U تنها
lone U تنها
unaccompanied U تنها
uniquely U تنها
single U تنها
only U تنها
bread alone U تنها نان
soles U تنها انحصاری
he alone went U تنها اورفت
single haneded U دست تنها
read only U تنها خواندنی
to pull a lone oar U تنها کارکردن
soli U تنها خوانان
wirte only U تنها نوشتن
lone electron U الکترون تنها
leave alone U تنها گذاردن
fly by the seat of one's pants <idiom> U دست تنها
sole argument U تنها دلیل
bare handed U دست تنها
asides U صحبت تنها
Do not leave me alone. U من را تنها نگذار.
singly U تنها انفرادا
aside U صحبت تنها
soles U شالوده تنها
sole U تنها انحصاری
strands U تنها گذاشتن
sole U شالوده تنها
lonesome U تنها وبیکس
strand U تنها گذاشتن
single U تنها یک نفری
but U نه تنها بطور محض
lone pair electron U زوج الکترون تنها
lonely hearts U تنها و جویای همدم
monological U تنها سخن گو خودگووخودشنو
out of pure mischief U تنها از روی بدجنسی
to reckon with out one's host U تنها به قاضی رفتن
to pull a lone oar U تنها پارو زدن
kick back <idiom> U تنها استراحت کردن
leave in the lurch <idiom> U دست تنها گذاشتن
adhoc U تنها به این منظور
to live to oneself U تنها زندگی کردن
To go alone to the judge . <proverb> U تنها به قاضى رفتن.
Come along and keep me company. U بامن بیا تا تنها نباشم
fair-weather friend <idiom> U شخصی که تنها دوست است
lip service <idiom> U تنها زبونی موافقت کردن
baring the king U تنها کردن شاه شطرنج
photon U تنها یک الکترون تابش شود
one-track mind <idiom> U تنها به یک چیز فکر کردن
bare king U شاه تنها یا بی یاور شطرنج
par for the course <idiom> U تنها چیزیکه انتظار داشته
zoon U تنها محصول یک نطفه واحد
rat race <idiom> U رها کردن ،تنها گذاشتن
tapped U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
live out of a suitcase <idiom> U تنها بایک چمدان زندگی کردن
His only aim and object is to make afortune . U تنها قصدش پولدار شدن است
Leave her alone. U اورا تنها (بحال خود ) بگذار
tapping U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
endorsement in blank U فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
i did it only for your sake U تنها به خاطرشما این کار را کردم
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i was reserved for it U تنها برای من مقدر شده بود
tap U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
You alone can help me. U تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
peripheral U و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
monarch U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
only death does not tell lies U تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
This is the only way to guarantee that ... U تنها راه برای تضمین این است که ...
monarchs U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
My only problem is money . U تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
HD U ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
tuner U زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
letter-box company U شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
I am obsessed by fear of unemployment . U تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
tuners U زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
to disturb any one's privacy U کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
sleeping partners U شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
sleeping partner U شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
cantilever U تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
latchkey child [کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
front de liberation national U فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
identities U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
child U یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
undamped U نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
physiocratic system U روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
identity U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
helmzhold resonator U محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
gyrodyne U رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
a chromatic U [معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
falangisme U نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
primary U تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences. U این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone. <proverb> U بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
serial U فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serials U فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
solo U پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
solos U پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
if and only if U اگر و تنها اگر [ریاضی] [منطق] [کامپیوتر]
aileron spar U تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
lay off <idiom> U به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com