English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unspotted U ننگین نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
stigmatic U ننگین
stigmatist U ننگین
inglorious U ننگین
infamous U ننگین
shameful U ننگین
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
dishonor U ننگین کردن
disgraceful U ننگین نامطبوع
abuse U ننگین کردن
contumelious U ننگین زشت
abused U ننگین کردن
dishonour U ننگین کردن
abuses U ننگین کردن
dishonored U ننگین کردن
dishonoring U ننگین کردن
abusing U ننگین کردن
dishonours U ننگین کردن
dishonouring U ننگین کردن
dishonors U ننگین کردن
dishonoured U ننگین کردن
scandals U شایعات ننگین
scandal U شایعات ننگین
shamed U ننگین کردن
shames U ننگین کردن
shaming U ننگین کردن
shame U ننگین کردن
to bring odium on U ننگین کردن
to put somebody to shame U کسی را ننگین کردن
to shame somebody U کسی را ننگین کردن
to bring shame upon somebody U کسی را ننگین کردن
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
denounced U علیه کسی افهاری کردن کسی یا چیزی را ننگین کردن تقبیح کردن
denouncing U علیه کسی افهاری کردن کسی یا چیزی را ننگین کردن تقبیح کردن
denounces U علیه کسی افهاری کردن کسی یا چیزی را ننگین کردن تقبیح کردن
denounce U علیه کسی افهاری کردن کسی یا چیزی را ننگین کردن تقبیح کردن
uncharged U پر نشده
unbowed U خم نشده
unbidden U دعوت نشده
unconnected U وصل نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unquestioned U بحث نشده
savages U رام نشده
uncontrolled U کنترل نشده
unalloyed U الیاژ نشده
wound less U زخمی نشده
savaging U رام نشده
unset U ثابت نشده
unabridged U تلخیص نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
unabridged U کوتاه نشده
unchanged U عوض نشده
uncontrolled U مهار نشده
unpaid U پرداخت نشده
uninvited U دعوت نشده
unpublished U چاپ نشده
unpublished U نشر نشده
unquestioned U استنتاق نشده
unquestioned U بررسی نشده
unattached U اعزام نشده
unattached U توفیق نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
unguarded U حساب نشده
unguarded U حراست نشده
unearned U کسب نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
roughdry U اطو نشده
intemerate U بی ناموس نشده
inextinct U نیست نشده
inedited U چاپ نشده
inedited U منتشر نشده
unexploded U منفجر نشده
increate U افریده نشده
in sheets U صحافی نشده
in quires U صحافی نشده
imperforate U منگنه نشده
unleached U سفید نشده
unlicked U لیسیده نشده
unsought U کاوش نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
unnormalized U هنجار نشده
undisiplined U تربیت نشده
undirected U هدایت نشده
tenantless U اشغال نشده
the date was not specified U نشده بود
unaccommodated U فراهم نشده
unaccomplished U انجام نشده
unbacked U رام نشده
unbowed U سر کوب نشده
non switched line U خط گزینه نشده
uncircumcised U ختنه نشده
uncleared U ترخیص نشده
uncoditioned U قطعی نشده
uncoditioned U شرط نشده
undeeded U در سندقید نشده
undefined U تعریف نشده
unpolished U پرداخت نشده
unpremediated U تصور نشده
unsung U ستایش نشده
unsung U خوانده نشده
unworn U کهنه نشده
unworn U استعمال نشده
unabated U کاسته نشده
unclaimed U مطالبه نشده
uncut U از هم جدا نشده
uncut U قطع نشده
uncut U بریده نشده
haggard U رام نشده
unfulfilled U اجرا نشده
unfulfilled U انجام نشده
undisturbed U مختل نشده
unsung U سروده نشده
unwashed U شسته نشده
innascible U زایده نشده
unsaturate U اشباع نشده
unsaturated U اشباع نشده
unsaved U پس انداز نشده
autochthonous U جابجا نشده
unshod U نعل نشده
unsight U دیده نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unasked U سوال نشده
unstudied U مطالعه نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unseen U مکشوف نشده
unseen U مشاهده نشده
sightless U دیده نشده
uncommitted U تقبل نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U ممیزی نشده
untested <adj.> U ممیزی نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
untested <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
virgins U استفاده نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
virgin U استفاده نشده
untested <adj.> U بازرسی نشده
unread U خوانده نشده
unaudited <adj.> U امتحان نشده
unchecked <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U امتحان نشده
unexamined <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U امتحان نشده
inexact U درست نشده
unverified <adj.> U بررسی نشده
unverified <adj.> U تست نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
unverified <adj.> U امتحان نشده
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
unverified <adj.> U ممیزی نشده
unverified <adj.> U تایید نشده
undetected U کشف نشده
unissued <adj.> U توزیع نشده
unissued <adj.> U منتشر نشده
inviolate U نقض نشده
unverified <adj.> U آزمایش نشده
unverified <adj.> U کنترل نشده
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
savaged U رام نشده
unevaluated <adj.> U آزمایش نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
unfinished U تمام نشده
uninspected <adj.> U آزمایش نشده
untested <adj.> U آزمایش نشده
opens U واریز نشده
opened U واریز نشده
open U واریز نشده
unaudited <adj.> U کنترل نشده
unchecked <adj.> U کنترل نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com