English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
strain curve U نمودار تغییر شکل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stress strain diagram U نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
Other Matches
block diagram U نمودار بلوکی نمودار کلی
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
beach diagram U طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing U تغییر کردن تغییر دادن
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
changes U تغییر کردن تغییر دادن
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alignment chart U نمودار
x y graph U نمودار x-y
diagram U نمودار
h r diagram U نمودار اچ . ار
venn diagram U نمودار ون
chart U نمودار
charting U نمودار
abac U نمودار
charts U نمودار
conspectus U نمودار
charted U نمودار
network U نمودار
networks U نمودار
diagrams U نمودار
nomogram U نمودار
graph U نمودار
plotted U نمودار
plot U نمودار
plots U نمودار
graphs U نمودار
indicator U نمودار
schematic diagram U نمودار اجمالی
scatter program U نمودار پراکنده
scatterplot U نمودار پراکندگی
circle graph U نمودار دایرهای
scattergram U نمودار پراکندگی
x y chart U نمودار مختصاتی
structure chart U نمودار ساختار
column graph U نمودار ستونی
scatter diagram U نمودار پراکندگی
block diagram U نمودار کلی
arrow diagram U نمودار برداری
area graph U نمودار ناحیهای
area chart U نمودار مساحت
graphic U نمودار مقیاس
activity chart U نمودار فعالیت
state diagram U نمودار حالات
dual y axis graph U نمودار با دو محور y
to make a U نمودار کردن
transition diagram U نمودار گذارها
tree diagram U نمودار درخت
IHS U نمودار مسیح
bar chart U نمودار میلهای
stress curve U نمودار تنش
block diagram U نمودار بلوکی
system chart U نمودار سیستم
block diagram U نمودار کندهای
schema U خلاصه نمودار
set up digram U نمودار برپایی
schemata U خلاصه نمودار
barchart U نمودار میلهای
bar graph U نمودار میلهای
bar diagram U نمودار میلهای
vector diagram U نمودار برداری
correlation diagram U نمودار همبستگی
organization scheme U نمودار سازمانی
line graph U نمودار خطی
line chart U نمودار خطی
pictograph U نمودار تصویری
picture graph U نمودار تصویری
pie chart U نمودار کلوچهای
pie graph U نمودار گرد
interconnection of diagram U نمودار اتصال
histogram U نمودار ستونی
potential diagram U نمودار پتانسیل
pie graph U نمودار مدور
profile chart U نمودار نیمرخ
grid chart U نمودار شبکهای
Venn diagram نمودار ون [ریاضی]
psychograph U نمودار روانی
load diagram U نمودار بار
logarithmic graph U نمودار لگاریتمی
organization chart U نمودار سازمانی
Venn's diagram U نمودار ون [ریاضی]
nomograph U نمودار محاسباتی
nomogram U نمودار محاسباتی
network chart U نمودار شبکه
phase diagram U نمودار فاز
logic diagram U نمودار منطقی
gantt chart U نمودار گانت
detail diagram U نمودار جزئیات
slopes U شیب نمودار
sloped U شیب نمودار
slope U شیب نمودار
flow sheet U نمودار جریان
equilibrtum diagram U نمودار تعادل
flow diagram U نمودار جریان
flow diagram U نمودار گردشی
field form U نمودار میدان
diagrammatically U استفاده از نمودار
electrical schematic U نمودار الکتریکی
elementary diagram U نمودار ابتدایی
creep curve U نمودار خزش
diagrammatic U به شکل نمودار
frequency graph U نمودار بسامد
rieke diagram U نمودار ریکه
expectancy chart U نمودار انتظار
cumulative record U نمودار تراکمی
frequency diagram U نمودار بسامد
current graph U نمودار فعلی
free body diagram U نمودار ایستایی
graphics U فن استعمال نمودار
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
tanabe sugano diagram U نمودار تانابه- سوگانو
tension test diagram U نمودار ازمایش کشش
tablature U شرح روشن و نمودار
graph U با نمودار نشان دادن
diagrams U دیاگرام نمودار تصویر
curve U منحنی نمودار بالیستیکی
charting U نوار تابلو نمودار
reappear U دوباره نمودار شدن
timing diagram U نمودار تنظیم وقت
index U نمودار انگشت سبابه
curving U منحنی نمودار بالیستیکی
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] U نمودار مجموعه [ریاضی]
polygon U نمودار چند ضلعی
foreshortened U کوتاه نمودار کردن
reappears U دوباره نمودار شدن
reappearing U دوباره نمودار شدن
reappeared U دوباره نمودار شدن
winding diagram U نمودار سیم پیچی
chart U نوار تابلو نمودار
charts U نوار تابلو نمودار
indexed U نمودار انگشت سبابه
indexes U نمودار انگشت سبابه
diagram U دیاگرام نمودار تصویر
polygons U نمودار چند ضلعی
charted U نوار تابلو نمودار
curves U منحنی نمودار بالیستیکی
foreshorten U کوتاه نمودار کردن
foreshortens U کوتاه نمودار کردن
grading curve U نمودار دانه بندی
magascopic U نمودار بچشم برهنه
classification chart U نمودار دسته بندی
schematic diagram U نمودار طرح کلی
cabling diagram U نمودار سیم کشی
functional diagram U نمودار وفیفه مندی
selectivity diagram U نمودار گزینش پذیری
beach diagram U طرح نمودار اسکله
bar chart U نمودار سطری یا ستونی
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
classification chart U نمودار طبقه بندی
pie chart U نمودار دایره ای [ریاضی]
circle chart U نمودار دایره ای [ریاضی]
macroscopic U نمودار به چشم مریی
dataflow diagram U نمودار گردش داده
proportional pie graph U نمودار گرد متناسب
histogram U نمودار مستطیلی شکل
polar diagram U نمودار با مختصات قطبی
polar chart U نمودار با مختصات قطبی
iron carbon diagram U نمودار اهن- کربن
frequency histogram U نمودار ستونی بسامد
flowchart symbol U نماد نمودار گردشی
flowchart U نمودار گردش کار
flowchart U نمودار گردشی روندنمایی
energy level diagram U نمودار انرژی- تراز
elevation indicator U صفحه نمودار درجه
logarithmic chart U نمودار یا جدول لگاریتمی
rears U نمودار شدن عقب
rearing U نمودار شدن عقب
flow chart U نمودار گردش کار
flow charts U نمودار گردش کار
ordinate U محور Y از یک گراف یا نمودار
Argand diagram U نمودار آرگاند [ریاضی]
orthoscopic U درست نمودار کننده
paired bar graph U نمودار میلهای مزدوج
graphs U با نمودار نشان دادن
rear U نمودار شدن عقب
stacked column graph U نمودار ستونی انباشته
reared U نمودار شدن عقب
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
tide table U نمودار جزر ومد یاکشند
unveiling U نمودار کردن پرده برداری
unveiled U نمودار کردن پرده برداری
unveil U نمودار کردن پرده برداری
detail flowchart U نمودار جزئیات گردش برنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com