Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
commercial representative
U
نمایندگی بازرگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
per procurationem
U
به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
legatine
U
دارای مقام نمایندگی پاپ نمایندگی پاپ
agentship
U
نمایندگی
delegations
U
نمایندگی
proxyship
U
نمایندگی
delegation
U
نمایندگی
procuration
U
نمایندگی
legation
U
نمایندگی
legations
U
نمایندگی
per pro
U
به نمایندگی
represented by
U
به نمایندگی
representing
U
به نمایندگی
legislation
U
نمایندگی
deputyship
U
نمایندگی
delegacy
U
نمایندگی
acting on behalf of
U
به نمایندگی
agency
U
نمایندگی
representations
U
نمایندگی
representation
U
نمایندگی
solicitorship
U
نمایندگی
agencies
U
نمایندگی
represent
U
نمایندگی داشتن
delegates
U
به نمایندگی فرستادن
deputised
U
نمایندگی دادن
consular representation
U
نمایندگی کنسولی
delegating
U
نمایندگی دادن
delegating
U
به نمایندگی فرستادن
deputises
U
نمایندگی دادن
agentship
U
محل نمایندگی
deputising
U
نمایندگی دادن
represented
U
نمایندگی داشتن
deputized
U
نمایندگی دادن
deputizes
U
نمایندگی دادن
represents
U
نمایندگی داشتن
deputize
U
نمایندگی دادن
deputizing
U
نمایندگی دادن
delegates
U
نمایندگی دادن
delegated
U
به نمایندگی فرستادن
factorship
U
نمایندگی تجاری
legateship
U
نمایندگی پاپ
deputation
U
هیئت نمایندگی
sales represntative
U
نمایندگی فروش
subagency
U
نمایندگی فرعی
factoring of credit
U
نمایندگی اعتبار
diplomatic representation
U
نمایندگی سیاسی
delegated
U
نمایندگی دادن
delegate
U
به نمایندگی فرستادن
delegate
U
نمایندگی دادن
deputations
U
نماینده نمایندگی
deputations
U
هیئت نمایندگی
deputation
U
نماینده نمایندگی
depute
U
نمایندگی دادن
depute
U
نمایندگی دادن به
depute
U
نمایندگی کردن
forwarding agency
U
نمایندگی حمل و نقل
representational
U
وابسته به نمایندگی یا وکالت
represents
U
نمایندگی داشتن از طرف
proxy
U
نمایندگی وکالت وکالتنامه
attorney
U
نمایندگی وکیل مدافع
attorneys
U
نمایندگی وکیل مدافع
represent
U
نمایندگی داشتن از طرف
represented
U
نمایندگی داشتن از طرف
delegations
U
اعزام نماینده هیات نمایندگی
delegation
U
اعزام نماینده هیات نمایندگی
commission
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
residentship
U
نمایندگی سیاسی در کشورتحت الحمایه
residentship
U
اقامت سیاسی به عنوان نمایندگی
commissioning
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
commissions
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
to sit for a province
U
نمایندگی استانی را در مجلس داشتن
vicarious authority
U
اختیار از طرف دیگری نمایندگی
for-profit
<adj.>
U
بازرگانی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
بازرگانی
commercial
<adj.>
U
بازرگانی
traded
U
بازرگانی
emporetic
U
بازرگانی
merchantry
U
بازرگانی
mercantile agent
U
بازرگانی
commerce
U
بازرگانی
business
<adj.>
U
بازرگانی
relating to business
<adj.>
U
بازرگانی
trade
U
بازرگانی
commercial
U
بازرگانی
trading
U
بازرگانی
mercantile
U
بازرگانی
peers of iveland
U
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
peers of scotland
U
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
businesses
U
موسسه بازرگانی
business
U
موسسه بازرگانی
internal trade
U
بازرگانی داخلی
domestic trade
U
بازرگانی داخلی
foreign trade
U
بازرگانی خارجی
idiograph
U
نشان بازرگانی
union
<adj.>
U
اتحادیه بازرگانی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
mart
U
مرکز بازرگانی
trade secrets
U
اسرار بازرگانی
volume of trade
U
حجم بازرگانی
trade mark
U
علامت بازرگانی
trade deficit
U
کسری بازرگانی
trade secret
U
اسرار بازرگانی
sea borne commerce
U
بازرگانی دردریا
trade fair
U
نمایشگاه بازرگانی
trade fairs
U
نمایشگاه بازرگانی
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
quasi commercial
U
شبه بازرگانی
jobbing
U
واسطه بازرگانی
merchantman
U
کشتی بازرگانی
merchant marine
U
ناوگان بازرگانی
mercantilism
U
سیاست بازرگانی
commercially
U
از راه بازرگانی
commercial banks
U
بانکهای بازرگانی
business activity
U
فعالیت بازرگانی
business cycle
U
دور بازرگانی
business enterprise
U
بنگاه بازرگانی
emporiums
U
مرکز بازرگانی
business fluctuations
U
نوسانات بازرگانی
business union
U
اتحادیه بازرگانی
chamber of commerce
U
اطاق بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
emporium
U
مرکز بازرگانی
board of trade
U
وزارت بازرگانی
board of trade
U
هیئت بازرگانی
trade union
U
اتحادیه بازرگانی
trade unions
U
اتحادیه بازرگانی
trades unions
U
اتحادیه بازرگانی
commercial policy
U
سیاست بازرگانی
merchant banks
U
بانک بازرگانی
balance of trade
U
تراز بازرگانی
bilateral trade
U
بازرگانی دو طرفه
bill exchange
U
برات بازرگانی
emporia
U
مرکز بازرگانی
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
merchant bank
U
بانک بازرگانی
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
commercial revolution
U
انقلاب بازرگانی
commercial bank
U
بانگ بازرگانی
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
commercial intercourse
U
معامله یا مراوده بازرگانی
brokers
U
واسطه معاملات بازرگانی
broker
U
واسطه معاملات بازرگانی
firms
U
کارخانه موسسه بازرگانی
mentoring
U
مرشدی
[تجارت و بازرگانی]
firmest
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firmer
U
کارخانه موسسه بازرگانی
business
U
کسب و کار بازرگانی
trade journal
U
روزنامه یا مجله بازرگانی
brokered
U
واسطه معاملات بازرگانی
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
brokering
U
واسطه معاملات بازرگانی
maritime
U
وابسته به بازرگانی دریایی
hanse
U
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
ideograph
U
سمبل و علامت بازرگانی
businesses
U
کسب و کار بازرگانی
business transaction
U
داد و ستد بازرگانی
business economics
U
علم اقتصاد بازرگانی
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
master mariner
U
ناخدای کشتی بازرگانی
shopping mall
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
microeconomics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
micro-economics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mentoring
U
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
dealing
U
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
emporiums
U
جای بازرگانی مرکز فروش
emporium
U
جای بازرگانی مرکز فروش
strip mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
stapling
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapled
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
staple
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
overseas trade fair
U
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
mercantilism
U
سیاست موازنه بازرگانی کشور
clearing agreement
U
موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
foreign trade multiplier
U
ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
hermes
U
خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
indiaman
U
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
international chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی بین المللی
interstate commerce
U
بازرگانی در میان ایالتهای یک کشور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com