Total search result: 205 (13 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
screening U |
نمایش بر روی پرده تلویزیون |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
screen U |
روی پرده سینمایا تلویزیون نمایش دادن |
 |
 |
screened U |
روی پرده سینمایا تلویزیون نمایش دادن |
 |
 |
screening, screenings U |
روی پرده سینمایا تلویزیون نمایش دادن |
 |
 |
screens U |
روی پرده سینمایا تلویزیون نمایش دادن |
 |
Other Matches |
|
 |
gobo U |
نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد |
 |
 |
crt U |
وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون |
 |
 |
A 4-cat play. U |
نمایش در 4 پرده |
 |
 |
Autocue U |
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد |
 |
 |
drop scene U |
پرده جلوصحنه نمایش |
 |
 |
screenable U |
قابل نمایش بر روی پرده |
 |
 |
at the rear of the stage <adj.> <adv.> U |
پشت پرده نمایش [مخصوص اطاق رخت کن] |
 |
 |
to ring the curtain up or down U |
پرده نمایش را باصدای زنگ بالاوپائین بردن |
 |
 |
video U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
 |
 |
videos U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
 |
 |
videoing U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
 |
 |
videoed U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
 |
 |
teletext U |
روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است |
 |
 |
channel selector U |
انتخاب کننده کانال تلویزیون کانالگیر تلویزیون |
 |
 |
scenes U |
مجلس پرده جزء صحنه نمایش صحنه |
 |
 |
scene U |
مجلس پرده جزء صحنه نمایش صحنه |
 |
 |
curtain raiser U |
پیش درامد نمایش پیش پرده |
 |
 |
membranaceous U |
دارای غشاء پرده پرده غشایی |
 |
 |
text U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
 |
 |
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
texts U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
 |
 |
focussed U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focuses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focused U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focus U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focusses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussing U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
colours U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
 |
 |
colour U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
 |
 |
NDR U |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
 |
 |
tone and semitone U |
پرده ونیم پرده |
 |
 |
tringle U |
چوب پرده میل پرده چوب دیرک |
 |
 |
scans U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scanned U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scan U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
image |
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |
 |
 |
monitor U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
screenful U |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
images U |
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |
 |
 |
monitors U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
monitored U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
menus U |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
 |
 |
menu U |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
 |
 |
page U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
name part U |
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |
 |
 |
pages U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
graphic U |
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |
 |
 |
paged U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
intermezzo U |
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |
 |
 |
texts U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
 |
 |
dress rehearsal U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
 |
 |
dress rehearsals U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
 |
 |
text U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
 |
 |
screened U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
window U |
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
edited U |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
screens U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
pop down menu U |
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |
 |
 |
preview U |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
 |
 |
animation U |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
 |
 |
animations U |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
 |
 |
screening, screenings U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
edit U |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
roll scroll U |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
 |
 |
marching display U |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
 |
 |
previews U |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
 |
 |
screen U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
dot U |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
 |
 |
resolution U |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
 |
 |
wetzel U |
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |
 |
 |
animations U |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
 |
 |
resolutions U |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
 |
 |
ansi U |
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |
 |
 |
formats U |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
 |
 |
format U |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
 |
 |
animation U |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
 |
 |
non destructive cursor U |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
 |
 |
dotting U |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
 |
 |
areas U |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
 |
 |
area U |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
 |
 |
enhances U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
graphics U |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
 |
 |
high resolution bit mapped display U |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
 |
 |
enhance U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
composition and make up terminal U |
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |
 |
 |
mat U |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
 |
 |
enhanced U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
mats U |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
 |
 |
enhancing U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
splash screen U |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
 |
 |
snowed U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
snows U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
snow U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
snowing U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
screening, screenings U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
screen U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
screened U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
screens U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
resolution U |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
 |
 |
alphanumeric U |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
 |
 |
resolutions U |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
 |
 |
scroll U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
 |
 |
scrolls U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
 |
 |
data scope U |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
 |
 |
tellies U |
تلویزیون |
 |
 |
Goh Chok Tong U |
تلویزیون |
 |
 |
goggle box U |
تلویزیون |
 |
 |
a television U |
تلویزیون |
 |
 |
telly U |
تلویزیون |
 |
 |
enhanced U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhancing U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhance U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhances U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
to put on the stage U |
بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن |
 |
 |
divertissement U |
بالت یا نمایش بین پردههای نمایش |
 |
 |
TVs U |
مخفف تلویزیون |
 |
 |
TV U |
مخفف تلویزیون |
 |
 |
couch potato U |
معتاد به تلویزیون |
 |
 |
faceplate U |
صفحه تلویزیون |
 |
 |
educational television U |
تلویزیون اموزشی |
 |
 |
couch potatoes U |
معتاد به تلویزیون |
 |
 |
closed circuit U |
تلویزیون مداربسته |
 |
 |
channel selector U |
سلکتورکانالهای تلویزیون |
 |
 |
color television U |
تلویزیون رنگی |
 |
 |
vieming screen U |
صفحه تلویزیون |
 |
 |
closed circuits U |
تلویزیون مداربسته |
 |
 |
screen U |
صفحه تلویزیون |
 |
 |
videoed U |
تلویزیونی تلویزیون |
 |
 |
video U |
تلویزیونی تلویزیون |
 |
 |
screening, screenings U |
صفحه تلویزیون |
 |
 |
channels U |
کانال تلویزیون |
 |
 |
channelled U |
کانال تلویزیون |
 |
 |
channeling U |
کانال تلویزیون |
 |
 |
channeled U |
کانال تلویزیون |
 |
 |
channel U |
کانال تلویزیون |
 |
 |
screened U |
صفحه تلویزیون |
 |
 |
videos U |
تلویزیونی تلویزیون |
 |
 |
face U |
صفحه تلویزیون |
 |
 |
faces U |
صفحه تلویزیون |
 |
 |
videoing U |
تلویزیونی تلویزیون |
 |
 |
television broadcasting station U |
فرستنده تلویزیون |
 |
 |
screens U |
صفحه تلویزیون |
 |
 |
image effect U |
اثر تصویر تلویزیون |
 |
 |
airwave U |
امواج رادیو و تلویزیون |
 |
 |
flaking U |
برفک زدن تلویزیون |
 |
 |
flake U |
برفک زدن تلویزیون |
 |
 |
simultaneous color television U |
تلویزیون رنگی همزمان |
 |
 |
flaked U |
برفک زدن تلویزیون |
 |
 |
closed circuit television U |
تلویزیون مدار بسته |
 |
 |
closed-circuit television U |
تلویزیون مدار بسته |
 |
 |
spherical faceplate U |
صفحه محدب تلویزیون |
 |
 |
televise U |
با تلویزیون نشان دادن |
 |
 |
televises U |
با تلویزیون نشان دادن |
 |
 |
Color films(T. V). U |
فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟ |
 |
 |
televised U |
با تلویزیون نشان دادن |
 |
 |
televisor U |
بیننده برنامه تلویزیون |
 |
 |
teleplay U |
نمایشنامه مخصوص تلویزیون |
 |
 |
cylindrical faceplate U |
صفحه استوانهای تلویزیون |
 |
 |
sequential color television U |
تلویزیون رنگی مرحلهای |
 |
 |
The television flickers . U |
تصویر تلویزیون می لرزد |
 |
 |
neutral density faceplate U |
صفحه رنگی تلویزیون |
 |
 |
televising U |
با تلویزیون نشان دادن |
 |
 |
formats U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
 |
 |
antialiasing U |
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |
 |
 |
format U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
 |
 |
menus U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
 |
 |
graphics U |
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |
 |
 |
menu U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
 |
 |
Is there a television? U |
آیا تلویزیون وجود دارد؟ |
 |
 |
juicer U |
متخصص نور در تلویزیون وتاتر |
 |
 |
picture U |
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون |
 |
 |
pictured U |
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون |
 |
 |
pictures U |
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون |
 |
 |
camcorder U |
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون |
 |
 |
picturing U |
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون |
 |
 |
camcorders U |
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون |
 |
 |
couch potato U |
معتاد به تلویزیون [اصطلاح روزمره] |
 |
 |
pincushion distortion U |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
 |
 |
graphics U |
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |
 |
 |
persistence U |
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش |
 |
 |
coherence U |
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون |
 |
 |
The pigeous peched on the television aerial . U |
کبوترها روی آنتن تلویزیون نشستند |
 |
 |
His speech gripped the television viewers ( audience ). U |
سخنرانی اش بینندگان تلویزیون را قبضه کرد |
 |
 |
blacker U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
size U |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
 |
 |
blacks U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
blackest U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
phosphor U |
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند |
 |
 |
sizes U |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
 |
 |
blacked U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
black U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
 |
 |
ruler U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
 |
 |
rulers U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
 |
 |
real time U |
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد |
 |
 |
UHF U |
محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون |
 |
 |
To turn off the lights. (T. V. ,radio). U |
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن |
 |
 |
unwatchable [film, TV] <adj.> U |
ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون] |
 |
 |
teleran U |
دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار |
 |
 |
air time U |
زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن |
 |
 |
To turn on the light(radio, T. V). U |
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن |
 |