English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
menagerie U نمایشگاه جانوران
menageries U نمایشگاه جانوران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
terrarium U نمایشگاه جانوران خشکی
Other Matches
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
playhouse U نمایشگاه
playhouses U نمایشگاه
exhibitions U نمایشگاه
fairest U نمایشگاه
fairs U نمایشگاه
showplace U نمایشگاه
showplaces U نمایشگاه
fairer U نمایشگاه
show room U نمایشگاه
fair U نمایشگاه
exhibition U نمایشگاه
fairest U نمایشگاه کالا
fairer U نمایشگاه کالا
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
fairs U نمایشگاه کالا
public amnsement U نمایشگاه عمومی
stagy U درخور نمایشگاه
odeum U نوازشگاه یا نمایشگاه
festival of rug U نمایشگاه فرش
fair U نمایشگاه کالا
exposition U عرضه نمایشگاه
expositions U عرضه نمایشگاه
showrooms U سالن نمایشگاه
showrooms U نمایشگاه کالا
showroom U سالن نمایشگاه
showroom U نمایشگاه کالا
penny gaff U نمایشگاه ارزان
pavilion U غرفه نمایشگاه
pavilions U غرفه نمایشگاه
trade fair U نمایشگاه تجاری
trade fairs U نمایشگاه تجاری
trade fairs U نمایشگاه بازرگانی
trade fair U نمایشگاه بازرگانی
exhibitions U نمایشگاه حقوق تقاعد
exhibition U نمایشگاه حقوق تقاعد
operating theatre U نمایشگاه عمل جراحی
operating theatres U نمایشگاه عمل جراحی
carpet showroom U نمایشگاه و غرفه فرش
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
amphitheatre U تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
amphitheatres U تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
galleries U نقب اصلی نمایشگاه هنری
gallery U نقب اصلی نمایشگاه هنری
There was no end of visitors at the fair. U تا دلت بخواهد در نمایشگاه آدم بود
stallage U حق نصب غرفه و کیوسک دربازار یا نمایشگاه کالا
faunology U جانوران
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
faunis U الهه جانوران
zooplankton U جانوران شناور
bimana U جانوران دودست
zoodvnamics U فیزیولوژی جانوران
herbivora U جانوران علفخوار
invertebrata U جانوران بی مهره
implacentalia U جانوران بی جفت
faunae U مربوط به جانوران
faunistic U وابسته به جانوران
arachnida U جانوران عنکبوتی
acephali U جانوران بیسر
halobiont U جانوران اب شور
animal kingdom U جهان جانوران
kit U بچه جانوران
kits U بچه جانوران
lights U ریه جانوران
animals kingdom U جهان جانوران
vermin U جانوران موذی
animality U زندگی جانوران
animalist U پیکرنمای جانوران
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
oestrum U شهوت ومستی جانوران
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
zooid U جانورسان شبیه جانوران
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
verminous U پر از حشرات یا جانوران موذی
underbody U پایین تنه جانوران
zootaxy U طبقه بندی جانوران
neontology U بررسی جانوران مانده
king of beasts U پادشان جانوران :شیر
claw U سرپنجه جانوران ناخن
instincts U هوش طبیعی جانوران
clawed U سرپنجه جانوران ناخن
instinct U هوش طبیعی جانوران
biosystematic U رده بندی جانوران
animal husband U پرورش جانوران اهلی
claws U سرپنجه جانوران ناخن
pincer U عضو گازانبری جانوران
articulata U جانوران حلقه دار
clawing U سرپنجه جانوران ناخن
arthropoda U جانوران مفصل دار
epizootic U منتشر شونده درمیان جانوران
vivarium U جای نگاهداری جانوران زمینی
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
To kI'll animals for food . U جانوران را برای غذا کشتن
achordata U جانوران فاقد ستون فقرات
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
microorganisms U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
limnologist U زیست شناس جانوران اب شیرین
microorganism U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
weasel U جانوران پستاندار شبیه راسو
somite U حلقه یابند بدن جانوران
weasels U جانوران پستاندار شبیه راسو
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
seafood U غذاهای مرکب از جانوران دریایی
comdex U نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny U روش تربیت و رام کردن جانوران
chitin U جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
zootechnics U روش تربیت ورام کردن جانوران
polyzoic U مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
foraminifer U جنسی از جانوران ریز ریشه پای
foot and mouth U یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
verminate U تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zoography U علم توصیف جانوران وخوی انان
deadfall U دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
incestuous U وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
humane killer U تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
outbreed U جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
lethal chamber U اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
pinfold U جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
inbreed U پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Aborigines U سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
Are animals able to think ? آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
chine U مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
awn U الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
sea fire U شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
drag net U توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
Brit U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
oestrual U در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
Brits U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
hard roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
hard roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
omnivora U جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
inbreeding U تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
heteromorphic U جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte U انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
galantine U خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
totem poles U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
notochord U نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
fine art U آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com