Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawings
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas
[painting technique]
U
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
bas relif
U
نقوش برجسته
high relief
U
نقوش برجسته
polychromy
U
فن تهیه نقوش الوان
zoomorphic
U
[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
jacquard
U
نقوش و تصاویر بر روی پارچه
lambrequin
U
نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
Boldaji rug
U
قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
tableaus
U
تابلو
board
U
تابلو
panel
U
تابلو
panels
U
تابلو
boarded
U
تابلو
tableau
U
تابلو
tableaux
U
تابلو
signpost
U
تابلو اعلان
sign post
U
تابلو راهنما
sign writer
U
تابلو نویس
status board
U
تابلو وضعیت
graphic panel
U
تابلو نگارهای
switch board panel
U
تابلو کلید
traffic sign
U
تابلو علایم
tablets
U
لوح تابلو
signposts
U
تابلو اعلان
guide board
U
تابلو راهنما
panel cutout
U
فیوز تابلو
bulletins
U
تابلو اعلانات
panel box
U
جعبه تابلو
tablet
U
لوح تابلو
bulletin
U
تابلو اعلانات
notice board
U
تابلو اعلانات
passementerie
U
تزئینات
bijouterie
U
تزئینات
dressed
U
تزئینات
deflection board
U
تابلو انحراف سنج
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
touch sensitive tablet
U
تابلو حساس به تماس
charting
U
نوار تابلو نمودار
deflection board
U
تابلو تصحیح سمت
show bill
U
تابلو اعلان نمایش
charted
U
نوار تابلو نمودار
chart
U
نوار تابلو نمودار
charts
U
نوار تابلو نمودار
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
cane pattern
U
طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
brattishing
U
تزئینات سنگر
flourished
U
تزئینات نگارشی
flourish
U
تزئینات نگارشی
flourishes
U
تزئینات نگارشی
frills
U
زواید تزئینات
wall hanging
U
تزئینات دیواری
foliated
U
[تزئینات با برگ گل]
frill
U
زواید تزئینات
draperies
U
تزئینات پردهای
interlace
U
[تزئینات در هم بافته]
drop-ornament
U
تزئینات آویزان
drapery
U
تزئینات پردهای
anaglyph
U
تزئینات برجسته
redecorating
U
تزئینات تازه کردن
redecorate
U
تزئینات تازه کردن
redecorated
U
تزئینات تازه کردن
redecorates
U
تزئینات تازه کردن
shellwork
U
تزئینات صدف مانند
curlicue
U
تزئینات خطاطی وغیره
flush bead moulding
U
[تزئینات گچ بری دوتایی]
fleur-de-lys
U
[تزئینات گل زنبق یا سوسن]
Fleur-de-lis
U
[تزئینات گل زنبق یا سوسن]
drop-tracery
U
تزئینات مشبک کاری
scrollwork
U
تزئینات طوماری شکل
acompaniment
U
تزئینات اضافی در ساختمان
parament
U
تزئینات اویختنی کلیسا
signposts
U
تیر حامل اعلان تابلو راهنما
signpost
U
تیر حامل اعلان تابلو راهنما
This painting has a green background.
U
زمینه این تابلو سبز است
notice
U
اعلامیه
[روی تابلو یا ستون آگهی]
triglyphic
U
وابسته به تزئینات برجسته سه ترک
languet
U
[تزئینات زبانه ای شکل]
[معماری]
bed molding
U
گچ بری و تزئینات نزدیک سقف
lacertine
U
[تزئینات پیچکی در دوره سلتیکی]
quirks
U
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص
with all the frills
U
با همه تزئینات که باهاش می آید
quirk
U
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص
husk
U
[تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
cable
U
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cabled
U
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
chess board rug
U
قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
corbeille
U
[معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
tracery
U
تزئینات ونقش ونگار پنجرههای گوتیک
feathering
U
[تزئینات با نگین تراشیده شده کوچک]
corbeil
U
[معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
modillion
U
تزئینات معماری روی قرنیس ساختمان
gutta
U
تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
C-scroll
U
[پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
sgraffito
U
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
Frigi darium
U
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
disc
U
[تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته]
Floreale
U
[سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا]
guilloche
U
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
agraffe
U
سنگ سر طاق
[دارای تزئینات برجسته کاری شده]
drop
U
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
ornament
U
[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
agrafe
U
سنگ سر طاق
[دارای تزئینات برجسته کاری شده]
connector
U
در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
fusarole
U
[حلقه ای به شکل نیم دایره در تزئینات میله استوانه ای ستون ها]
Ditterling
U
[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
accessorize
U
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
egg-and-dart
U
[تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
strigil
U
برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
caucasus
U
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
relief
U
نقش یا گل برجسته
[این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
from the four winds
U
از اطراف
milieux
U
اطراف
environments
U
اطراف
milieus
U
اطراف
milieu
U
اطراف
parties
U
اطراف
environment
U
اطراف
environs
U
اطراف
embossment
U
نقوش برجسته برجسته کاری
vicinity
U
در حدود در اطراف
sides of the question
U
اطراف موضوع
about
U
در اطراف نزدیک
go around
<idiom>
U
به اطراف سفرکردن
ambient noise
U
صدای اطراف
mess around
<idiom>
U
دو رو اطراف بازیکردن
gravesides
U
اطراف قبر
graveside
U
اطراف قبر
edge zone
U
اطراف لبه
pappus
U
کلاله اطراف گل
wry
U
به اطراف چرخاندن
wryly
U
به اطراف چرخاندن
architrave
U
گچبری اطراف در
pericardium
U
اطراف قلب
periderm
U
پوست اطراف
Mamluk Carpets
U
فرش مملوک
[ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
atmospheres
U
فضای اطراف هرجسمی
seaward
U
اطراف دریا روبدریا
atmosphere
U
فضای اطراف هرجسمی
look round
U
اطراف کار را دیدن
barnyards
U
محوطهء اطراف انبار
barnyard
U
محوطهء اطراف انبار
parties
U
متداعیین اطراف دعوی
quayside
U
زمین اطراف بارانداز
port
U
ریل اطراف ناو
sea chest
U
مکندههای اطراف ناو
touchline
U
خط اطراف زمین فوتبال
black eye
U
سیاهی اطراف چشم
black eyes
U
سیاهی اطراف چشم
to look a bout
U
اطراف کار را پاییدن
pictorial art
U
نقاشی
portrait
U
نقاشی
painting
U
نقاشی
paintings
U
نقاشی
portraits
U
نقاشی
canvas
U
نقاشی
canvases
U
نقاشی
daubry
U
نقاشی بد
the brush
U
نقاشی
daubery
U
نقاشی بد
areola
U
محوطهء کوچک اطراف چیزی
heat muff
U
پوشش اطراف پنجه اگزوز
boundry lines
U
خطوط اطراف زمین والیبال
whiskery
U
موی اطراف گونه وچانه
balteus
U
[نواری در اطراف بالشتک قوسی]
snaking
U
تورگیری اطراف توپ ناو
(keep/have one's) ear to the ground
<idiom>
U
بادقت مراقب اطراف بودن
greater
U
شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
whisker
U
موی اطراف گونه وچانه
reel
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
frame
U
و مرز اطراف فضای پنجره
periosteal
U
واقع در اطراف ضریع استخوان
safe distance
U
مسافت امن اطراف مین
reeled
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeling
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
drop leaf
U
رومیزی اویخته از اطراف میز
reels
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
paraselene
U
روشنایی اطراف هاله ماه
sword dance
U
اجرای رقص در اطراف شمشیر
bepaint
U
نقاشی کردن
picture gallery
U
اطاق نقاشی
drawing key
U
کپیه نقاشی
living picture
U
پرده نقاشی
his painting lacked repose
U
نقاشی وی توافق
illusionism
U
نقاشی از منافرخیالی
tablature
U
تصویر نقاشی
wall painting
U
نقاشی دیواری
water colour
U
نقاشی ابرنگی
watercolor
U
نقاشی ابرنگ
white ground technique
U
اسلوب نقاشی
spackle
U
بتونه نقاشی
scumble
U
رنگهای نقاشی
sand painting
U
نقاشی روی شن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com