Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clearing
U
نقل وانتقال بانکی
clearings
U
نقل وانتقال بانکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bankable
U
قابل نقل وانتقال بانکی
Other Matches
clearing banks
U
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing bank
U
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
transfusion
U
نقل وانتقال
communication
U
نقل وانتقال
transfusions
U
نقل وانتقال
cession
U
نقل وانتقال
transporting
U
نقل وانتقال دادن
deliver
U
نقل وانتقال دادن
transports
U
نقل وانتقال دادن
delivers
U
نقل وانتقال دادن
locomotion
U
تحرک نقل وانتقال
transported
U
نقل وانتقال دادن
transmissivity
U
قابلیت نقل وانتقال
toter
U
نقل وانتقال دهنده
transport
U
نقل وانتقال دادن
air delivery
U
نقل وانتقال از راه هوا
transfuse
U
چیزی را نقل وانتقال دادن
viruses
U
عامل نقل وانتقال امراض
virus
U
عامل نقل وانتقال امراض
airborne
U
بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
ecesis
U
نقل وانتقال جانور یا گیاه به محیط تازه
alienability
U
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
channeled
U
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel
U
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channelled
U
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channels
U
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeling
U
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
down line processor
U
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
bank check
U
چک بانکی
banker's bill
U
صورتحساب بانکی
bank draft
U
برات بانکی
bank draft
U
حواله بانکی
bank expansion
U
گسترش بانکی
bank transfers
U
انتقالات بانکی
bank interest
U
بهره بانکی
bank guarantee
U
ضمانت بانکی
bank failure
U
ورشکستگی بانکی
bank liabilities
U
تعهدات بانکی
bank pass book
U
دفترچه بانکی
bank liabilities
U
بدهیهای بانکی
bank giro
U
جیروی بانکی
bank reserves
U
ذخایر بانکی
bank reserves
U
اندوختههای بانکی
change over
U
انتقال بانکی
account with
[at]
a bank
U
حساب بانکی
bank loan
U
وام بانکی
bank contraction
U
انقباض بانکی
consortium of bankers
U
کنسرسیوم بانکی
bank account
U
حساب بانکی
bank bill
U
حواله بانکی
bank advance
U
وام بانکی
bank acceptance
U
قبولی بانکی
banking
U
کار بانکی
bank holidays
U
تعطیلات بانکی
bank rate
U
نرخ بانکی
bank statements
U
صورتحساب بانکی
bank statement
U
صورتحساب بانکی
bank accounts
U
حساب بانکی
bank bond
U
ضمانت بانکی
bank charge
U
هزینههای بانکی
bank charges
U
هزینههای بانکی
bank discount
U
تنزیل بانکی
bank deposit
U
سپرده بانکی
bank discount
U
تخفیف بانکی
clearings
U
تهاتر بانکی
bank commission
U
کارمزد بانکی
bank credit
U
اعتبار بانکی
bank discount
U
سپردههای بانکی
clearing
U
تهاتر بانکی
bank statements
U
صورت حساب بانکی
bank statement
U
صورت حساب بانکی
liabilities
U
تعهد موجودی بانکی
checking account
U
حساب جاری بانکی
checking accounts
U
حساب جاری بانکی
liability
U
تعهد موجودی بانکی
volume of bank credit
U
حجم اعتبارات بانکی
banking deposit account
U
حساب سپرده بانکی
bank rate
U
نرخ بهره بانکی
bank guarantee
U
ضمانت نامه بانکی
joint account
U
حساب بانکی مشترک
bank development
U
گسترش شبکه بانکی
letter of credit
U
اعتبار نامه بانکی
cashes
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
discount rate
U
نرخ ثابت نزول بانکی
bankbook
U
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
I deposited the money in my bank account .
پول را به حساب بانکی ام ریختم
bank paper
U
چک تضمین شده سفته بانکی
giros
U
خدمات بانکی اداره پست
giro
U
خدمات بانکی اداره پست
cashing
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
time deposit
U
سپردهء بانکی مدت دار
cash
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
penny bank
U
بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
negotiating bank
U
بانکی که اسناد را معامله میکند
cashed
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
advising bank
U
بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
land bank
U
بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
over-the-counter interbank transactions
U
داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
30% down payment against bank guaranty
U
۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
excess preserves
U
اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
trust company
U
شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...