Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
saturation
U
نقط های که ماده درآنجا دیگرنمیتواند مغناطیسی شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
beginnings
U
بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
beginning
U
بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
strip
U
لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
ferrite core
U
ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
orthoferrite
U
یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
curie point
U
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material
U
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
record
U
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic ritation
U
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector
U
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flux density
U
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
dispersion
U
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic flux
U
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid magnatic angle
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording
U
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
items
U
ماده
stuff
U
ماده
stuffed
U
ماده
item
U
ماده
stuffs
U
ماده
monoclinous
U
نر و ماده
female
U
ماده
material
U
ماده
agents
U
ماده
agent
U
ماده
bitching
U
سگ ماده
bitches
U
سگ ماده
bitched
U
سگ ماده
bitch
U
سگ ماده
provision
U
ماده
clauses
U
ماده
clause
U
ماده
stipulation
U
ماده
abscesses
U
ماده
metals
U
ماده
materials
U
ماده
foamed meterid
U
ماده کف
articles
U
ماده
article
U
ماده
metal
U
ماده
abscess
U
ماده
matter
U
ماده
stuffless
U
بی ماده
anti matter
U
ضد ماده
mattering
U
ماده
matters
U
ماده
antimatter
U
ضد ماده
substances
U
ماده
mattered
U
ماده
nanny goat
U
بز ماده
nanny goats
U
بز ماده
substance
U
ماده
catch for door bolt
U
ماده
nany
U
بز ماده
magnetical
U
مغناطیسی
magnetic head
U
هد مغناطیسی
magnetic tick
U
تق مغناطیسی
magnetic bridge
U
پل مغناطیسی
magnetized
U
مغناطیسی
antimagnetic
U
ضد مغناطیسی
magnetic
U
مغناطیسی
lubricant
U
ماده روغنی
point
U
ماده اصل
lubricants
U
ماده روغنی
materialists
U
ماده گرای
insulant
U
ماده عایق
abrasives
U
ماده سایا
materialists
U
ماده گرا
lyddite
U
ماده لیدیت
insulating material
U
ماده عایق
materialist
U
ماده گرا
preventive
U
ماده حفافتی
corrosive
U
ماده خورنده
isotrope
U
ماده همسانگرد
substance
U
ماده اصلی
keratine
U
ماده شاخی
leopardess
U
ماده پلنگ
materialist
U
ماده گرای
keratin
U
ماده شاخی
isotropic material
U
ماده همسانگرد
corrosive
U
ماده اکاله
isomorph
U
ماده یک شکل
doe
U
خرگوش ماده
vixens
U
روباه ماده
precursor
U
پیش ماده
clause
U
ماده قانون
vixen
U
روباه ماده
precursors
U
پیش ماده
dope
U
ماده مخدر
dopes
U
ماده مخدر
roe
U
گوزن ماده
constituents
U
ماده متشکله
stocked
U
ماده اولیه
stock
U
ماده اولیه
constituent
U
ماده متشکله
bull whale
U
نهنگ ماده
tigresses
U
ماده پلنگ
tigress
U
ماده پلنگ
clauses
U
ماده قانون
doe
U
گوزن ماده
lignin
U
ماده چوب
cows
U
ماده گاو
substances
U
ماده اصلی
cowing
U
ماده گاو
cowed
U
ماده گاو
cow
U
ماده گاو
insoluble
U
ماده حل نشدنی
hind
U
گوزن ماده
mucus
U
ماده لزج
mucus
U
ماده مخطی
gynandrous
U
نر و ماده دو جنسی
tabby
U
گربه ماده
tabbies
U
گربه ماده
raw material
U
ماده خام
chlorophyll
U
ماده سبزگیاهی
antimatter
U
پاد ماده
ovum
U
یاخته ماده
allelopathic substance
U
ماده دورساز
emitted material
U
ماده گسیلیده
dyestuff
U
ماده رنگی
dye stuff
U
ماده رنگی
basophil
U
ماده قلیادوست
disinfector
U
ماده ضدعفونی
developer agent
U
ماده فهور
deglutinate
U
ماده لزج
fillers
U
ماده پرکننده
fillers
U
ماده پر کننده
exereta substance
U
ماده پس داده
explosive d.
U
ماده منفجره دی
stuffed
U
ماده اولیه
anticorrosive paint
U
ماده ضد زنگ
stuffs
U
ماده اولیه
antiset
U
ماده ضد ته نشین
atropine
U
ماده اتروپین
female connector
U
اتصال ماده
female connector
U
بسط ماده
fecula
U
ماده نشاستهای
filler
U
ماده پرکننده
filler
U
ماده پر کننده
consumable
U
ماده مصرفی
conservation of matter
U
بقای ماده
jellies
U
ماده لزج
jelly
U
ماده لزج
chronogram
U
ماده تاریخ
coloring agent
U
ماده رنگ
nutrients
U
ماده مغذی
coloring matter
U
ماده رنگ
nutrient
U
ماده مغذی
mineral
U
ماده معدنی
additives
U
ماده افزودنی
cow calf
U
گوساله ماده
basophile
U
ماده قلیادوست
corrodent
U
ماده اکاله
bituminous matter
U
ماده قیری
break clause
U
ماده نقض
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com