Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
distribution point
U
نقطه توزیع اماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
distributions
U
جدول توزیع اماد
distribution
U
جدول توزیع اماد
distribution area
U
منطقه توزیع اماد
issue priority
U
تقدم توزیع اماد
intransit stock
U
اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
supply point
U
نقطه اماد
distribution point
U
نقطه تقسیم اماد
beach dump
U
نقطه اماد در سر پل دریایی
ammunition point
U
نقطه اماد مهمات
distributing point
U
نقطه توزیع
break bulk point
U
نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
distribution
U
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions
U
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
provision center
U
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
civilian supply
U
امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
functional distribution
U
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
balanced mobilization
U
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement
U
عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply
U
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
poisson distribution
U
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
central purchase
U
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
procurement rate
U
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
bulk material
U
اماد یک جا
water supply
U
اماد اب
water supplies
U
اماد اب
depot supply
U
اماد دپویی
requisition line
U
خط درخواست اماد
trained
U
بنه اماد
shop supply
U
اماد تعمیرگاهی
train
U
بنه اماد
resupply
U
اماد مجدد
procurement
U
تامین اماد
reserve stock
U
اماد ذخیره
gratuitous issue
U
اماد پیشکشی
general supplies
U
اماد عمومی
short supply
U
اماد کم یاب
trains
U
بنه اماد
supply control
U
کنترل اماد
stockage
U
ذخیره اماد
categories
U
انواع اماد
mission load
U
اماد عملیاتی
materiel management
U
مدیریت اماد
supply route
U
اماد راه
one day's supply
U
یک روز اماد
stock
U
اماد ذخیره
supply sergeant
U
گروهبان اماد
supply support
U
پشتیبانی اماد
supply route
U
مسیر اماد
stocked
U
اماد ذخیره
intransit stock
U
اماد سیال
armed
U
جنگ اماد
level of supply
U
سطح اماد
follow up supply
U
اماد بعدی
class i supplies
U
اماد طبقه 1
commodity command
U
فرماندهی اماد
care of supplies
U
مراقبت اماد
critical item
U
اماد حساس
bulk supply
U
اماد با کانتینر
assault supplies
U
اماد هجومی
bulk supply
U
اماد عمده
bulk material
U
اماد حجیم
consigned inventory
U
اماد امانی
condition code
U
کدوضعیت اماد
air landed supply
U
اماد هوانشستی
class v supplies
U
اماد طبقه 5
class ii supplies
U
اماد طبقه 2
class iv supplies
U
اماد طبقه 4
essential supply
U
اماد حیاتی
essential supply
U
اماد ضروری
air material
U
اماد هوایی
follow up
U
اماد بعدی
follow up supply
U
اماد متعاقب
depot supply
U
اماد امادگاهی
care of supplies
U
نگهداری اماد
unit supply
U
اماد یکانی
category
U
اقلام اماد
development order
U
دستوربهبود اماد
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
bulk supply
U
اماد به طور قوال
centralized items
U
اقلام اماد تمرکزی
available supply rate
U
نواخت اماد موجود
ammunition day of supply
U
روز اماد مهمات
antimateriel agent
U
عامل فساد اماد
requisition line
U
مسیر درخواست اماد
automatic supply
U
روش خودکار اماد
required supply rate
U
نواخت اماد موردنیاز
automatic supply
U
سیستم اماد خودکار
balanced stock
U
ذخیره اماد متعادل
authorized allowance supplies
U
سهمیه اماد مجاز
balanced supply
U
اماد متعادل شده
base reserves
U
اماد مبنای ذخیره
basic end item
U
اقلام اولیه اماد
application study
U
بررسی پذیرش اماد
expendable property
U
اماد مصرف شدنی
authorized allowance supplies
U
سهمیه مجاز اماد
back order
U
اماد غیر موجود
class i installation
U
انبار اماد طبقه 1
assemblage
U
جمع اوری اماد
day of supply
U
تعداد روزهای اماد
procures
U
تهیه و تحویل اماد
inventory
U
ذخیره موجودی اماد
deteriorating supplies
U
اماد فاسد شدنی
development order
U
دستور ساخت اماد
procuring
U
تهیه و تحویل اماد
procure
U
تهیه و تحویل اماد
procured
U
تهیه و تحویل اماد
early resupply
U
تجدید اماد به موقع
assemblages
U
جمع اوری اماد
control period
U
دوره کنترل اماد
control level
U
سطح کنترل اماد
class i installation
U
تاسیسات اماد طبقه 1
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
class ii activity
U
اجرای اماد طبقه 2
naval stores
U
ذخایر و اماد دریایی
class ii installation
U
انبار اماد طبقه 2
resources
U
منابع اماد ذخایر
class ii installation
U
تاسیسات اماد طبقه 2
main supply route
U
مسیر اصلی اماد
main supply route
U
اماد راه اصلی
consumable supplies
U
اماد مصرف شدنی
emergency leave
U
سطح اماد اضطراری
service stock
U
اماد و کالاهای جنگی
class i activity
U
اجرای اماد طبقه 1
supply route
U
خط تدارکات راه اماد
stock funds
U
اعتبار نقدی اماد
unit reserves
U
اماد ذخیره یکانی
unit train
U
بنه اماد یکان
row stack
U
فاصله اماد از دیوار
short supply
U
اماد کمبود دار
logistical
U
مربوط به اماد یکانها
rolling reserve
U
اماد ذخیره غلطان
resupply
U
تجدید اماد کردن
table of distribution
U
جدول تقسیم اماد
procurement
U
تهیه و تحویل اماد
administrative lead time
U
زمان اداری دریافت اماد
administrative shippings
U
ارسال اماد به طریق اداری
advice code
U
کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
status code
U
رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
air landed supply
U
اماد تخلیه شده با هواپیما
urgency of need
U
حیاتی بودن احتیاج به اماد
army material command
U
فرماندهی اماد نیروی زمینی
disposable end item
U
اماد یا اقلام قابل انهدام
ammunition available supply rate
U
نواخت اماد مهمات موجود
demand satisfaction
U
تحویل اماد مورد نیاز
disposition
U
استقرار یکانها و اماد درمنطقه
ration factor
U
ضریب اماد جیره غذایی
available supply rate
U
نواخت اماد مهمات موجود
classified items
U
اماد طبقه بندی شده
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
army material program
U
برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
defense subsistence supply center
U
مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
class iii supplies
U
اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
assignment of space
U
تخصیص جا برای انبار کردن اماد
antimateriel agent
U
عامل مخصوص فاسد کردن اماد
floatation
U
سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
floatation
U
اضافی بودن سطح سیال اماد
control period
U
مدت زمان کنترل و بررسی اماد
base section
U
بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
coordinated procurement assigness
U
شعبه مسئول خرید کلی اماد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com