Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reorder point
U
نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rallied
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
reorganization
U
تجدید سازمان
reorganizing
U
تجدید سازمان کردن
reorganized
U
تجدید سازمان کردن
restructure
U
تجدید سازمان کردن
reorganization
U
تجدید سازمان کردن
reorganize
U
تجدید سازمان کردن
restructured
U
تجدید سازمان کردن
reorganising
U
تجدید سازمان کردن
reorganised
U
تجدید سازمان کردن
reorganizes
U
تجدید سازمان کردن
economic reorganization
U
تجدید سازمان اقتصادی
reorganises
U
تجدید سازمان کردن
restructures
U
تجدید سازمان کردن
reforms
U
اصلاحات تجدید سازمان
reform
U
اصلاحات تجدید سازمان
reshuffles
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
half area
U
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
sub domain
U
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization
U
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
secret police
U
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi
U
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
resupply
U
تجدید اماد تجدید تدارکات
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
central treaty organization
U
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
structures
U
سازمان سازمان دادن
structure
U
سازمان سازمان دادن
structuring
U
سازمان سازمان دادن
apparatus
[machinery]
U
سازمان
[سازمان اداری ]
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
structuring
U
سازمان
structures
U
سازمان
structure
U
سازمان
systems
U
سازمان
organizations
U
سازمان
system
U
سازمان
organization
U
سازمان
organisations
U
سازمان
machinery
U
سازمان
institution
U
سازمان
inst
U
سازمان
activities
U
سازمان
activity
U
سازمان
departments
U
سازمان
department
U
سازمان
organisms
U
سازمان
organism
U
سازمان
renews
U
تجدید
repetition
U
تجدید
refreshes
U
تجدید
refreshed
U
تجدید
refresh
U
تجدید
renew
U
تجدید
reviewed
U
تجدید
review
U
تجدید
instauration
U
تجدید
recrudescence
U
تجدید
neogenesis
U
تجدید
anabiosis
U
تجدید
renewing
U
تجدید
repetitions
U
تجدید
reviews
U
تجدید
turnover
U
تجدید
revival
U
تجدید
renewals
U
تجدید
renewal
U
تجدید
revivals
U
تجدید
reviewing
U
تجدید
visual organization
U
سازمان دیداری
system
U
مجموعه سازمان
organize
U
سازمان دادن
organisations
U
سازمان بندی
sensory organization
U
سازمان حسی
social organization
U
سازمان اجتماعی
organizes
U
سازمان دادن
file organization
U
سازمان فایل
economic organization
U
سازمان اقتصادی
organizing
U
سازمان دادن
United Nations
U
سازمان ملل
table of organization
U
جدول سازمان
force structure
U
سازمان یکانها
counterintelligence
U
سازمان ضد جاسوسی
organises
U
سازمان دادن
physiques
U
سازمان بدن
task organization
U
سازمان رزمی
physique
U
سازمان بدن
file organization
U
سازمان پرونده
foundation
U
سازمان خیریه
organising
U
سازمان دادن
charity organization
U
سازمان خیریه
systems
U
مجموعه سازمان
unit structure
U
سازمان یکان
data organization
U
سازمان داده ها
organization chart
U
لوحه سازمان
labor service
U
سازمان کار
tailor
U
سازمان دادن
organized
U
سازمان یافته
tailors
U
سازمان دادن
organizational
U
مربوط به سازمان
organizations
U
سازمان بندی
organization
U
سازمان بندی
clandestine
U
سازمان پنهانی
board of inspection and survey
U
سازمان بازرسی
nonprofit organization
U
سازمان غیرانتفاعی
labor organization
U
سازمان کارگری
planning organization
U
سازمان برنامه
repeats
U
تکرار تجدید
reconstitutes
U
تجدید ساخت
repeat
U
تکرار تجدید
reunion
U
تجدید جلسه
reconstruction
U
تجدید بنا
reconstructions
U
تجدید بنا
recollection
U
تجدید خاطره
recollections
U
تجدید خاطره
resumption
U
تجدید شروع
updating
U
تجدید برنامه
reunions
U
تجدید جلسه
reconstitute
U
تجدید ساخت
reconstituted
U
تجدید ساخت
renewable
U
تجدید شدنی
reconstituting
U
تجدید ساخت
reconditioning
U
تجدید امادگی
nonrecurring
U
تجدید نشدنی
remarriages
U
تجدید فراش
furbish
U
تجدید کردن
furbish
U
تجدید نظرکردن در
furbished
U
تجدید کردن
furbished
U
تجدید نظرکردن در
furbishes
U
تجدید کردن
furbishes
U
تجدید نظرکردن در
furbishing
U
تجدید کردن
furbishing
U
تجدید نظرکردن در
revisionist
U
تجدید نظرخواه
reproductions
U
تجدید چاپ
reproduction
U
تجدید چاپ
reinforcement
U
تجدید قوا
renewed
U
تجدید شده
renovation
U
تجدید نظر
remarrying
U
تجدید فراش
renascence
U
تجدید حیات
renewability
U
قابلیت تجدید
renewal of the convention
U
تجدید پیمان
renewal of the convention
U
تجدید اتفاق
renewal offf lease
U
تجدید اجاره
renewer
U
تجدید کننده
refection
U
تجدید قوا
rebuilds
U
تجدید ساخت
rebuild
U
تجدید ساخت
remilitarization
U
تجدید تسلیحات
reinvigorate
U
تجدید نیروکردن
renews
U
تجدید کردن
renewing
U
تجدید کردن
renew
U
تجدید کردن
rejuvenescence
U
تجدید جوانی
reimpression
U
تجدید چاپ
it is not subject to review
U
تجدید نظر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com