English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anaphrodisia U نقصان قوهء باء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
atrophied U نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophies U نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophy U نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophying U نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
Other Matches
animadversion U قوهء ادراک
acheiria U فاقد قوهء لامسه
adaptive U دارای قوهء تطابق
atrophic U مربوط به کم شدن قوهء نامیه
audiometer U دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
declining U نقصان
decline U نقصان
declined U نقصان
declines U نقصان
decreased U نقصان
shrinkage U نقصان
degression U نقصان
decrease U نقصان
falling off U نقصان
shortage U نقصان
shortages U نقصان
decreases U نقصان
depletion U نقصان
falling-off U نقصان
mass defect U نقصان جرم
magnetic decay U نقصان مغناطیسی
decrease U نقصان یافتن
to peter out U نقصان یافتن
wanted U نقصان نیاز
diminishes U نقصان یافتن
deficiency and defect U کسر و نقصان
diminish U نقصان یافتن
want U نقصان نیاز
decreasing U نقصان گیرنده
decreased U نقصان یافتن
decreases U نقصان یافتن
decrescent U روبه نقصان گذارنده
ischaemia U نقصان خون در عضو
ischmia U نقصان خون در عضو
is on the wane U رو بزوال یا نقصان می گذارد
decay U ضعیف شدن پوسیدن نقصان
waning U رو بکاهش گذاشتن نقصان یافتن
wanes U رو بکاهش گذاشتن نقصان یافتن
waned U رو بکاهش گذاشتن نقصان یافتن
wane U رو بکاهش گذاشتن نقصان یافتن
decays U ضعیف شدن پوسیدن نقصان
is on the wane U درحال کاهش یا نقصان است
decayed U ضعیف شدن پوسیدن نقصان
decaying U ضعیف شدن پوسیدن نقصان
dificiency U نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com