Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
burrow
U
نقب پناهگاه
burrowed
U
نقب پناهگاه
burrowing
U
نقب پناهگاه
burrows
U
نقب پناهگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tax haven
U
پناهگاه مالیاتی
tax havens
U
پناهگاه مالیاتی
lean-to
U
پناهگاه موقت
lean-tos
U
پناهگاه موقت
cover
U
بوته زار پناهگاه شکار
coverings
U
بوته زار پناهگاه شکار
covers
U
بوته زار پناهگاه شکار
refuge
U
پناهگاه
refuges
U
پناهگاه
hold
U
نگهداشتن پناهگاه گرفتن
holds
U
نگهداشتن پناهگاه گرفتن
covert
U
پناهگاه
awning
U
پناه پناهگاه
awnings
U
پناه پناهگاه
cove
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
hovel
U
پناهگاه خیمه
hovels
U
پناهگاه خیمه
asylum
U
پناهگاه
asylums
U
پناهگاه
resort
U
پناهگاه
resorted
U
پناهگاه
resorts
U
پناهگاه
sanctuaries
U
پناهگاه تحصین
sanctuary
U
پناهگاه تحصین
stronghold
U
سنگر پناهگاه
strongholds
U
سنگر پناهگاه
haven
U
پناهگاه
dugout
U
پناهگاه موقتی
dugout
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
dugouts
U
پناهگاه موقتی
dugouts
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
ambush
U
پناهگاه
ambushed
U
پناهگاه
ambushes
U
پناهگاه
ambushing
U
پناهگاه
shelter
U
پناهگاه
shelter
U
پناهگاه پناه بردن
sheltered
U
پناهگاه
sheltered
U
پناهگاه پناه بردن
sheltering
U
پناهگاه
sheltering
U
پناهگاه پناه بردن
shelters
U
پناهگاه
shelters
U
پناهگاه پناه بردن
harbored
U
پناهگاه
harboring
U
پناهگاه
harbors
U
پناهگاه
harbour
U
پناهگاه
harboured
U
پناهگاه
harbouring
U
پناهگاه
harbours
U
پناهگاه
action station
U
پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
air raid shelter
U
پناهگاه حمله هوائی
alee
U
پناهگاه کشتی
bomb proof
U
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
bursting layer
U
لایههای سقفی پناهگاه
case mate
U
پناهگاه توپ
case mate
U
پناهگاه توپ پناهگاه بمب جای نصب توپ در ناو
casemate
U
پناهگاه توپ
cuddy
U
پناهگاه کوچک مسقف در قایق
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
dug out
U
پناهگاه زیرزمینی
elephant shelter
U
پناهگاه فلزی
elephant shelter
U
پناهگاه ضدگلوله
erfuge
U
پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
funk hole
U
پناهگاه موقتی
gone away
U
رانده شده از پناهگاه
harbor
U
پناهگاه
harborage
U
پناهگاه
haven ofrest
U
پناهگاه
howf
U
پناهگاه
howff
U
پناهگاه
institutionalization
U
نهادی شدن به پناهگاه سپردن
light shelter
U
پناهگاه سبک
on berth
U
ناوی که داخل پناهگاه یا بندرلنگرانداخته است
pup tent
U
چادر پناهگاه
sanctury
U
پناهگاه
snowshed
U
پناهگاه روستایی در برابربرف
tallyho
U
فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
transitory shelter
U
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
view halloo
U
فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
wind shadow
U
منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
emergency shelter
U
پناهگاه اضطراری
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com