Perdic | نظریه کرنش- کشیدگی بایر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	baeyer strain theory U	نظریه کرنش- کشیدگی بایر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	ring strain theory U	نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
	stages theory of economic growth U	نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
	incult U	بایر
	arid U	بایر
	wasteland U	زمین بایر
	scrub land U	زمین بایر
	baeyer test U	ازمون بایر
	moors U	زمین بایر
	wastelands U	زمین بایر
	moor U	زمین بایر
	sterile U	بی حصل بایر
	moored U	زمین بایر
	kow-towed U	کرنش
	obeisances U	کرنش
	kow-tow U	کرنش
	conge U	کرنش
	strain U	کرنش
	obeisance U	کرنش
	kow-towing U	کرنش
	kow-tows U	کرنش
	strains U	کرنش
	wild land U	زمین بایر و لم یزرع
	kow-tow U	کرنش کردن
	kow-tows U	کرنش کردن
	distortions U	کرنش زاویهای
	kow-towed U	کرنش کردن
	angle strain U	کرنش زاویهای
	kow-towing U	کرنش کردن
	front strain U	کرنش پیچشی
	strain energy U	انرژی کرنش
	distortion U	کرنش زاویهای
	stress strain relation U	رابطه تنش- کرنش
	solon chak U	خاک شوره زار زمینهای بایر
	reclaimed U	نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
	reclaim U	نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
	reclaiming U	نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
	reclaims U	نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	elongation U	کشیدگی
	strain U	کشیدگی
	strains U	کشیدگی
	kurtosis U	کشیدگی
	bulk modulus U	ضریب کشیدگی
	bulk density U	چگالی کشیدگی
	tautness U	کشیدگی وسفتی
	pretensioning U	پیش کشیدگی
	strain energy U	انرژی کشیدگی
	angle strain U	کشیدگی زاویهای
	transannular strain U	کشیدگی دو سر حلقه
	tows U	کشش کشیدگی
	stretch reflex U	بازتاب کشیدگی
	introversion U	بدرون کشیدگی
	tow U	کشش کشیدگی
	subsistence theory of wages U	نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
	traction sensation U	احساس کشیدگی پوست
	pretension method U	روش پیش کشیدگی
	tonus U	کشیدگی طبیعی عضله
	muscle tonus U	کشیدگی طبیعی عضلانی
	tonicity U	کشیدگی طبیعی عضله
	dystonia U	اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
	hamstring pull U	کشیدگی عضله پشت ران
	classical theory of money U	نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
	charley horse U	کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
	tone U	کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
	narrowing U	بهم کشیدگی ساقه یا دهنه جوراب
	tones U	کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
	charly horse U	کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
	malthusian law of population U	نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
	second best theory U	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
	fallow U	بایر گذاشته ایش کردن شخم کردن
	wage fund theory of wages U	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
	atonia U	فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
	atonicity U	فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
	atony U	فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
	homager U	تجلیل کننده کرنش کننده
	warp tension U	کشش نخ های تار [میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
	view U	نظریه
	in the light of U	نظریه
	viewing U	نظریه
	notion U	نظریه
	notions U	نظریه
	opinion U	نظریه
	recommendations U	نظریه
	queuing theory U	نظریه صف
	viewed U	نظریه
	two cents worth <idiom> U	نظریه
	views U	نظریه
	suggestion U	نظریه
	suggestions U	نظریه
	comment U	نظریه
	queing theory U	نظریه صف
	commenting U	نظریه
	recommendation U	نظریه
	thebe U	نظریه
	commented U	نظریه
	viewpoint U	نظریه
	theorem U	نظریه
	positioned U	نظریه
	theory U	نظریه
	theories U	نظریه
	lookout U	نظریه
	lookouts U	نظریه
	theorems U	نظریه
	viewpoints U	نظریه
	position U	نظریه
	points of view U	نظریه
	point of view U	نظریه
	outlook U	نظریه
	opinions U	نظریه
	learning theory U	نظریه یادگیری
	noncontinuity theory U	نظریه ناپیوستگی
	one factor theory U	نظریه یک عاملی
	perturbation theory U	نظریه اختلال
	poetics U	نظریه شاعرانه
	price theory U	نظریه قیمت
	probability theory U	نظریه احتمالات
	network theory U	نظریه شبکه
	two factor theory U	نظریه دو عاملی
	local theory U	نظریه اختصاصی
	logic theory U	نظریه منطقی
	trireceptor theory U	نظریه سه گیرندهای
	valence theory U	نظریه والانسی
	maxwellian view U	نظریه ماکسولی
	kinetic theory U	نظریه جنبشی
	molecular theory U	نظریه مولکولی
	transformism U	نظریه تطور
	stagnation thesis U	نظریه رکود
	theorization U	نظریه پردازی
	theory of relativity U	نظریه نسبیت
	theory of numbers U	نظریه اعداد
	viscoelastic theory U	نظریه ویسکوالاستیک
	theory of accumulation U	نظریه انباشته
	tetrachromatic theory U	نظریه چهاررنگی
	theory of rent U	نظریه اجاره
	trichromatic theory U	نظریه سه رنگی
	three component theory U	نظریه سه مولفهای
	social theory U	نظریه اجتماعی
	theory of saving U	نظریه پس انداز
	probability theory U	نظریه احتمال
	quantum theory U	نظریه کوانتومی
	transformational theory U	نظریه تطور
	queuing theory U	نظریه صف بندی
	value theory U	نظریه ارزش
	recapitulation theory U	نظریه بازپیدایی
	replacement theory U	نظریه جایگزینی
	representation theory U	نظریه نمایش
	theory of value U	نظریه ارزش
	theorem proving U	اثبات نظریه
	consumption theory U	نظریه مصرف
	submission U	افهار نظریه
	theoreticians U	نظریه پرداز
	theoretician U	نظریه پرداز
	refuting U	رد کردن نظریه
	refutes U	رد کردن نظریه
	refuted U	رد کردن نظریه
	refute U	رد کردن نظریه
	equilibrium theory U	نظریه تعادل
	field theory U	نظریه میدانی
	game theory U	نظریه بازیها
	theorists U	نظریه پرداز
	game theory U	نظریه بازی
	general theory U	نظریه عمومی
	reading U	نظریه شور
	readings U	نظریه شور
	electron theory U	نظریه الکترونها
	continuity theory U	نظریه پیوستگی
	communication theory U	نظریه ارتباط
	communication theory U	نظریه ارتباطات
	classical theory U	نظریه کلاسیک
	balance theory U	نظریه توازن
	notional U	فکر نظریه
	duplicity theory U	نظریه دو جزیی
	automata theory U	نظریه ماشینها
	dust cloud theory U	نظریه غباری
	economic theory U	نظریه اقتصادی
	electomagnetic theory U	نظریه الکترومغناطیسی
	attensity U	در نظریه تیچز
	electron theory U	نظریه الکترونی
	theorist U	نظریه پرداز
	automata U	نظریه ماشین ها
	heam yoei vooly U	نظریه نیرو
	view U	نظریه عقیده
	capital theory U	نظریه سرمایه
	information theory U	نظریه اگاهی
	information theory U	نظریه خبر
	set theory U	نظریه مجموعه ها
	information theory U	نظریه اطلاعات
	innovation theory U	نظریه نواوری
	facet theory U	نظریه رویه ها
	viewed U	نظریه عقیده
	viewing U	نظریه عقیده
	graph theory U	نظریه گرافها
	group theory U	نظریه گروهها
	group theory U	نظریه گروهی
	views U	نظریه عقیده
	hartree theory U	نظریه هارتری
	theory of saving U	نظریه مربوط به پس انداز
	switched on <idiom> U	لحنی با نظریه تازه
	c.f.t U	نظریه میدان بلور
	theory of monoplistic competition U	نظریه رقابت انحصاری