Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
consumption theory
U
نظریه مصرف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
relative income hypothesis
U
براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
theory of consumer's choice
U
نظریه انتخاب مصرف کننده
underconsumption theory
U
نظریه مصرف ناکافی
underconsumption theory of
U
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
Other Matches
stages theory of economic growth
U
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
average propensity to consume
U
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility
U
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics
U
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
power consumer
U
مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume
U
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
points of view
U
نظریه
point of view
U
نظریه
opinions
U
نظریه
opinion
U
نظریه
notions
U
نظریه
notion
U
نظریه
theorems
U
نظریه
theories
U
نظریه
queuing theory
U
نظریه صف
in the light of
U
نظریه
queing theory
U
نظریه صف
theorem
U
نظریه
thebe
U
نظریه
theory
U
نظریه
lookouts
U
نظریه
lookout
U
نظریه
positioned
U
نظریه
position
U
نظریه
outlook
U
نظریه
viewpoint
U
نظریه
viewpoints
U
نظریه
recommendation
U
نظریه
commented
U
نظریه
view
U
نظریه
comment
U
نظریه
suggestions
U
نظریه
suggestion
U
نظریه
views
U
نظریه
viewing
U
نظریه
viewed
U
نظریه
recommendations
U
نظریه
commenting
U
نظریه
two cents worth
<idiom>
U
نظریه
poetics
U
نظریه شاعرانه
electomagnetic theory
U
نظریه الکترومغناطیسی
automata theory
U
نظریه ماشینها
attensity
U
در نظریه تیچز
electron theory
U
نظریه الکترونی
electron theory
U
نظریه الکترونها
submission
U
افهار نظریه
theoreticians
U
نظریه پرداز
equilibrium theory
U
نظریه تعادل
theorization
U
نظریه پردازی
probability theory
U
نظریه احتمال
balance theory
U
نظریه توازن
communication theory
U
نظریه ارتباط
notional
U
فکر نظریه
continuity theory
U
نظریه پیوستگی
price theory
U
نظریه قیمت
probability theory
U
نظریه احتمالات
dust cloud theory
U
نظریه غباری
kinetic theory
U
نظریه جنبشی
communication theory
U
نظریه ارتباطات
capital theory
U
نظریه سرمایه
duplicity theory
U
نظریه دو جزیی
facet theory
U
نظریه رویه ها
local theory
U
نظریه اختصاصی
learning theory
U
نظریه یادگیری
group theory
U
نظریه گروهی
classical theory
U
نظریه کلاسیک
group theory
U
نظریه گروهها
innovation theory
U
نظریه نواوری
information theory
U
نظریه اطلاعات
information theory
U
نظریه خبر
information theory
U
نظریه اگاهی
heam yoei vooly
U
نظریه نیرو
readings
U
نظریه شور
logic theory
U
نظریه منطقی
hartree theory
U
نظریه هارتری
graph theory
U
نظریه گرافها
field theory
U
نظریه میدانی
perturbation theory
U
نظریه اختلال
one factor theory
U
نظریه یک عاملی
noncontinuity theory
U
نظریه ناپیوستگی
game theory
U
نظریه بازیها
network theory
U
نظریه شبکه
economic theory
U
نظریه اقتصادی
molecular theory
U
نظریه مولکولی
maxwellian view
U
نظریه ماکسولی
game theory
U
نظریه بازی
general theory
U
نظریه عمومی
reading
U
نظریه شور
views
U
نظریه عقیده
value theory
U
نظریه ارزش
theory of value
U
نظریه ارزش
theory of saving
U
نظریه پس انداز
transformism
U
نظریه تطور
theory of rent
U
نظریه اجاره
theory of relativity
U
نظریه نسبیت
theory of numbers
U
نظریه اعداد
set theory
U
نظریه مجموعه ها
three component theory
U
نظریه سه مولفهای
transformational theory
U
نظریه تطور
trichromatic theory
U
نظریه سه رنگی
viewing
U
نظریه عقیده
viewed
U
نظریه عقیده
view
U
نظریه عقیده
theorist
U
نظریه پرداز
theorists
U
نظریه پرداز
viscoelastic theory
U
نظریه ویسکوالاستیک
valence theory
U
نظریه والانسی
two factor theory
U
نظریه دو عاملی
trireceptor theory
U
نظریه سه گیرندهای
automata
U
نظریه ماشین ها
theoretician
U
نظریه پرداز
refute
U
رد کردن نظریه
refuted
U
رد کردن نظریه
refutes
U
رد کردن نظریه
refuting
U
رد کردن نظریه
social theory
U
نظریه اجتماعی
representation theory
U
نظریه نمایش
replacement theory
U
نظریه جایگزینی
recapitulation theory
U
نظریه بازپیدایی
queuing theory
U
نظریه صف بندی
quantum theory
U
نظریه کوانتومی
stagnation thesis
U
نظریه رکود
theory of accumulation
U
نظریه انباشته
theorem proving
U
اثبات نظریه
tetrachromatic theory
U
نظریه چهاررنگی
decision theory
U
نظریه تصمیم گیری
Group theory
U
نظریه گروه ها
[ریاضی]
excess capacity theory
U
نظریه مازاد فرفیت
expertize
U
نظریه فنی دادن
labor theory of value
U
نظریه ارزش کار
equal sacrifice theory
U
برطبق این نظریه
set theory
U
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
Complex analysis
U
نظریه توابع
[ریاضی]
theory of functions of a complex variable
U
نظریه توابع
[ریاضی]
theory of numbers
U
نظریه اعداد
[ریاضی]
quantity theory of money
U
نظریه مقداری پول
equal sacrifice theory
U
نظریه برابری فداکاری
counterview
U
نظریه مخالف مواجهه
crystal field theory
U
نظریه میدان بلور
density wave theory
U
نظریه موج چگالی
field theory
U
نظریه اساسی میدان
general theory of relativity
U
نظریه نسبیت عمومی
mechanistic theory
U
نظریه ماشینی نگری
theory of income determination
U
نظریه تعیین درامد
need press theory
U
نظریه نیاز- فشار
symptom substitution theory
U
نظریه جانشینی نشانه ها
switch theory
U
نظریه راه گزینی
surplus energy theory
U
نظریه انرژی مازاد
stimulus response theory
U
نظریه محرک- پاسخ
steady state theory
U
نظریه حالت پایا
statistical learning theory
U
نظریه اماری یادگیری
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
second best theory
U
نظریه بهترین دوم
sampling theory
U
نظریه نمونه گیری
relativistic quantum theory
U
نظریه کوانتومی نسبیتی
real will
U
نظریه اراده واقعی
theory of income distribution
U
نظریه توزیع درامد
theory of monoplistic competition
U
نظریه رقابت انحصاری
switched on
<idiom>
U
لحنی با نظریه تازه
put in one's two cents
<idiom>
U
به شخصی نظریه دادن
young helmholtz theory
U
نظریه یانگ- هلمهولتس
valence bond theory
U
نظریه پیوند والانس
logic theorist
U
نظریه پرداز منطقی
james lange theory
U
نظریه جیمز- لانگه
l.f.t.
U
نظریه میدان لیگاند
theory of saving
U
نظریه مربوط به پس انداز
ligand fild theory
U
نظریه میدان لیگاند
liquidity preference theory
U
نظریه رجحان نقدینگی
location theory
U
نظریه تعیین مکان
mathematical learning theory
U
نظریه ریاضی یادگیری
maxwell theory og light
U
نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
quantum theory of valence
U
نظریه کوانتومی والانس
counseled
U
نظریه دادن رایزنی
counsel
U
نظریه دادن رایزنی
affective arousal theory
U
نظریه برانگیختگی عاطفی
counselled
U
نظریه دادن رایزنی
counselling
U
نظریه دادن رایزنی
c.f.t
U
نظریه میدان بلور
counsels
U
نظریه دادن رایزنی
bard cannon theory
U
نظریه بارد- کنون
persuasions
U
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
electrostatic crystal field theory
U
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
persuasion
U
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
baeyer strain theory
U
نظریه کرنش- کشیدگی بایر
quantity theory of money and prices
U
نظریه مقداری پول و قیمت
bargaining theory of wages
U
نظریه چانه زنی مزدها
analytic number theory
U
نظریه تحلیلی اعداد
[ریاضی]
geometry of numbers
U
نظریه هندسی اعداد
[ریاضی]
he took a different view
U
نظریه دیگری اتخاذ کرد
that i snot in keepingwith our
U
این مطابق نظریه مانیست
ring strain theory
U
نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
big push theory of development
U
نظریه فشار شدید توسعه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com