Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
big push theory of development
U
نظریه فشار شدید توسعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
take off
U
خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
need press theory
U
نظریه نیاز- فشار
embattle
U
حاضر بجنگ شدن تحت فشار شدید قرار دادن
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
shiver
U
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered
U
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering
U
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
stages theory of economic growth
U
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
enhance
U
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments
U
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development
U
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhances
U
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhancing
U
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced
U
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping
U
مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
fervor
U
حرارت شدید اشتیاق شدید
fervour
U
حرارت شدید اشتیاق شدید
international development association
U
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
outreach
U
توسعه یافتن توسعه
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
stalwart
U
شدید
rigorous
U
شدید
keenest
U
شدید
keen
U
شدید
sopping
U
شدید
strenuous
U
شدید
towering
U
شدید
raging
U
شدید
slashing
U
شدید
extensive
U
شدید
drastically
U
شدید
drastic
U
شدید
vigorous
U
شدید
grievous
U
شدید
climacteric
<adj.>
U
شدید
stalwarts
U
شدید
two fisted
U
شدید
vehemently
U
شدید
toughest
U
شدید
acute
U
شدید
high wrought
U
شدید
severe
U
شدید
intensive
U
شدید
diametric
U
شدید
diametrical
U
شدید
inclement
U
شدید
intense
U
شدید
sweltering
U
شدید
tougher
U
شدید
severer
U
شدید
hyperpyrexia
U
تب شدید
rugged
U
شدید
draconic
U
شدید
violent
U
شدید
tough
U
شدید
boisterous
U
شدید
incontrollable
U
شدید
forcible
U
شدید
severest
U
شدید
vehement
U
شدید
commented
U
نظریه
comment
U
نظریه
viewpoints
U
نظریه
theory
U
نظریه
recommendation
U
نظریه
suggestion
U
نظریه
suggestions
U
نظریه
outlook
U
نظریه
queing theory
U
نظریه صف
theorems
U
نظریه
commenting
U
نظریه
theorem
U
نظریه
recommendations
U
نظریه
viewpoint
U
نظریه
queuing theory
U
نظریه صف
notions
U
نظریه
opinion
U
نظریه
opinions
U
نظریه
point of view
U
نظریه
lookouts
U
نظریه
lookout
U
نظریه
positioned
U
نظریه
position
U
نظریه
points of view
U
نظریه
two cents worth
<idiom>
U
نظریه
notion
U
نظریه
theories
U
نظریه
views
U
نظریه
viewing
U
نظریه
in the light of
U
نظریه
thebe
U
نظریه
viewed
U
نظریه
view
U
نظریه
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
workouts
U
ورزش شدید
salvoes
U
افهاراحساسات شدید
salvo
U
افهاراحساسات شدید
heavier
U
شدید پرزور
rain shower
باران شدید
workouts
U
تمرین شدید
workouts
U
کار شدید
penchant
U
میل شدید
workout
U
تمرین شدید
workout
U
کار شدید
rain cats and dogs
<idiom>
U
باران شدید
workout
U
ورزش شدید
heavies
U
شدید پرزور
heaviest
U
شدید پرزور
impetuous
U
تند و شدید
bedlam
U
اشتباه شدید
violent wind
U
باد شدید
revulsion
U
تنفر شدید
chronic
U
شدید گرانرو
passion
U
تعصب شدید
rush
U
حرکت شدید
rushed
U
حرکت شدید
booms
U
رونق شدید
heavy
U
شدید پرزور
slat
U
ضربه شدید
slats
U
ضربه شدید
boom
U
رونق شدید
boomed
U
رونق شدید
sthenic
U
شدید نیرومند
vehemence
U
غضب شدید
booming
U
رونق شدید
rushing
U
حرکت شدید
high explosive
U
سوختار شدید
high order detonation
U
انفجار شدید
high rate discharge
U
تخلیه شدید
hyperinflation
U
تورم شدید
hypersensitivity
U
حساسیت شدید
pash
U
باران شدید
clavus
U
سردرد شدید
hardest
U
مشکل شدید
harder
U
مشکل شدید
gird
U
ضربه شدید
hard
U
مشکل شدید
aggravator
U
شدید کننده
rumbustious
U
سخت شدید
actude conditions
U
شرایط شدید
schwarmerei
U
احساسات شدید
exquisite
U
شدید سخت
advertising blitz
U
تبلیغات شدید
an intensive particle
U
ادات شدید
galloping inflation
U
تورم شدید
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
trireceptor theory
U
نظریه سه گیرندهای
two factor theory
U
نظریه دو عاملی
refuted
U
رد کردن نظریه
refute
U
رد کردن نظریه
viscoelastic theory
U
نظریه ویسکوالاستیک
game theory
U
نظریه بازی
classical theory
U
نظریه کلاسیک
kinetic theory
U
نظریه جنبشی
learning theory
U
نظریه یادگیری
local theory
U
نظریه اختصاصی
refutes
U
رد کردن نظریه
capital theory
U
نظریه سرمایه
refuting
U
رد کردن نظریه
valence theory
U
نظریه والانسی
logic theory
U
نظریه منطقی
set theory
U
نظریه مجموعه ها
communication theory
U
نظریه ارتباطات
group theory
U
نظریه گروهها
graph theory
U
نظریه گرافها
general theory
U
نظریه عمومی
game theory
U
نظریه بازیها
field theory
U
نظریه میدانی
facet theory
U
نظریه رویه ها
duplicity theory
U
نظریه دو جزیی
dust cloud theory
U
نظریه غباری
electomagnetic theory
U
نظریه الکترومغناطیسی
electron theory
U
نظریه الکترونی
electron theory
U
نظریه الکترونها
equilibrium theory
U
نظریه تعادل
group theory
U
نظریه گروهی
hartree theory
U
نظریه هارتری
communication theory
U
نظریه ارتباط
innovation theory
U
نظریه نواوری
information theory
U
نظریه اطلاعات
economic theory
U
نظریه اقتصادی
information theory
U
نظریه خبر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com