English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fixed point notation U نشان گذاری با ممیز ثابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating point notation U نشان گذاری با ممیز شناور
fixed point U با ممیز ثابت
fixed point U ممیز ثابت
point U نقطه گذاری کردن ممیز
floating point constant U ثابت ممیز شناور
fixed point operation U عملکرد با ممیز ثابت
fixed point arithmetic U حساب ممیز ثابت
fixed point representation U نمایش ممیز ثابت
fixed point number U عدد با ممیز ثابت
slash U نشان ممیز
slashed U نشان ممیز
slashes U نشان ممیز
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
capital investment U سرمایه گذاری ثابت
fixed investment U سرمایه گذاری ثابت
net fixed investment U سرمایه گذاری ثابت خالص
price line pricing U قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
mark sensing U نشان گذاری
notations U نشان گذاری
idegraphy U نشان گذاری
notation U نشان گذاری
impression U نشان گذاری
impressions U نشان گذاری
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
decimal notation U نشان گذاری دهدهی
scientific notation U نشان گذاری علمی
polish notation U نشان گذاری لهستانی
prefix notation U نشان گذاری پیشوندی
punctuation U نشان گذاری تاکید
excess n notation U نشان گذاری با افزونی n
infix notation U نشان گذاری میانوندی
positional notation U نشان گذاری مکانی
positional notation U نشان گذاری مرتبهای
iinfix notation U نشان گذاری میانوندی
binary notation U نشان گذاری دودوئی
radix notation U نشان گذاری مبنایی
binary notation U نشان گذاری دودویی
postfix notation U نشان گذاری پسوندی
mixed radix notation U نشان گذاری امیخته مبنا
octal notation U نشان گذاری هشت هشتی
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
reverse polish notation U نشان گذاری لهستانی معکوس
rubrication U نشان گذاری برنگ قرمز
punctuates U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuated U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuate U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuating U نشان گذاری کردن نقطه دار
milestone U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestones U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
to prove oneself U نشان دادن [ثابت کردن] توانایی انجام کاری
marking ink U مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
discriminator U ممیز
surveyors U ممیز
controller U ممیز
decimal points U ممیز
comptroller U ممیز
distinguished investigated by the U ممیز
verifier U ممیز
auditor general U سر ممیز کل
surveyor U ممیز
controllers U ممیز
binary point U ممیز
scrutineer U ممیز
decimal point U ممیز
radix point U ممیز
discerning U ممیز
auditor U ممیز
auditors U ممیز
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
assumed decimal point U ممیز عاریتی
decimal point U ممیز اعشار
differentiating filter U صافی ممیز
binary point U ممیز دودوئی
decimal point U ممیز اعشاری
variable point U با ممیز متغییر
marker variable U متغیر ممیز
decimal points U ممیز اعشاری
assessor U ممیز مالیات
decimal points U ممیز اعشار
floating point U با ممیز شناور
floating point U ممیز شناور
controllers U حسابدار ممیز
controller U حسابدار ممیز
binary point U ممیز دودویی
radix point U نقطه ممیز
indiscerning U غیر ممیز
discerning minor U صغیر ممیز
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
floating point arithmetic U حساب ممیز شناور
floating point number U عدد با ممیز شناور
hexadecimal point U ممیز شانزده شانزدهی
floating point operation U عملیات ممیز شناور
floating point operation U عملکردبا ممیز شناور
octal point U ممیز هشت هشتی
floating point representation U نمایش با ممیز شناور
indiscerning minor U صغیر غیر ممیز
floating point U ممیز شناور [ریاضی]
floating point rutine U روال ممیز شناور
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
0.42 [zero point four two] [zero point forty-two] [forty-two hundreths] U صفر ممیز چهار دو [ریاضی]
actual decimal point U نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
point U ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
floating point number U اعداد ممیز شناور [ریاضی]
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
g flops U یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
markings U نشان دار سازی نشان
marking U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] U صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] U صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
normalize U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalised U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
marks U نشان کردن نشان
mark U نشان کردن نشان
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
assumed decimal point U ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
coding U کد گذاری
indention U تو گذاری
lineation U خط گذاری
cupellation U قال گذاری
dateline U تاریخ گذاری
demomination U نام گذاری
interposition U پا میان گذاری
inunction U مرهم گذاری
hypothecation U گرو گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
tubing U لوله گذاری
insulation U عایق گذاری
codes and codification U علامت گذاری
casings U لوله گذاری
capitalization U سرمایه گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
hyphenation U خط تیره گذاری
hypothecation U رهن گذاری
disposure U درمعرض گذاری
iatraliptics U مرهم گذاری
imposition of hands U دست گذاری
casing U لوله گذاری
scaling U مقیاس گذاری
frustration U عقیم گذاری
enterprises U سرمایه گذاری
enterprise U سرمایه گذاری
collocation U باهم گذاری
financing U سرمایه گذاری
finances U سرمایه گذاری
financed U سرمایه گذاری
finance U سرمایه گذاری
earmarking U علامت گذاری
frustrations U عقیم گذاری
grading U نمره گذاری
pricing U قیمت گذاری
policy-making U سیاست گذاری
policy making U سیاست گذاری
coronations U تاج گذاری
coronation U تاج گذاری
legislation U قانون گذاری
scoring U نمره گذاری
pagination U صفحه گذاری
juxtaposition U پهلوی هم گذاری
discrimination U فرق گذاری
fillings U لایی گذاری
marks U علامت گذاری
denomination U نام گذاری
denominations U نام گذاری
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com