Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shoulder mark
U
نشان سردوشی علایم سردوشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoulder mark
U
نشان سردوشی
epaulettes
U
سردوشی
epaule
U
سردوشی
epaulet
U
سردوشی
epaulets
U
سردوشی
shoulder badge
U
سردوشی
shoulder strap
U
نوار سردوشی
epaulette
U
سردوشی افسری
clump
U
درجه سردوشی
clumped
U
درجه سردوشی
clumping
U
درجه سردوشی
clumps
U
درجه سردوشی
epaulet
U
سردوشی افسری
epaulettes
U
سردوشی افسری
epaulets
U
سردوشی افسری
shoulder mark
U
درجه سردوشی افسران
emblems
U
با علایم نشان دادن
emblem
U
با علایم نشان دادن
regulatory signs
U
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
drift signal
U
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
service chevron
U
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
compliance index
U
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
grid ticks
U
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
air signal
U
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
conventional sign
U
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
landmarks
U
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmark
U
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
datum dan buoy
U
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
ground signals
U
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
civision
U
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal
U
علایم مه
sleeve emblem
U
علایم سراستین
morse code
U
علایم مورس
control markings
U
علایم کنترل
qualifying symbols
U
علایم توصیفی
draught marks
U
علایم ابخور
identification markings
U
علایم شناسایی
fiducial marks
U
علایم پوشاننده
informative signs
U
علایم اخباری
indication signs
U
علایم راهنمایی
traffic sign
U
تابلو علایم
visual signal
U
علایم بصری
indication of masculinity
U
علایم رجولیت
hazard signs
U
علایم خطر
cipher text
U
علایم رمز
reflecting stud
U
علایم شبنما
plimsol mark
U
علایم بارگیری
load lines
U
علایم بارگیری
base symbol
U
علایم قراردادی مبنا
signaled
U
علایم مخابراتی مخابرات
ghost signals
U
علایم راداری سرگردان
accounting symbol
U
علایم مشخصه حساب
hazard signs
U
علایم امکان تولیدخطر
legal assistance
U
علایم قراردادی نقشه
symbolic logic
U
زبان علایم یاعلامتی
military symbols
U
علایم قراردادی نظامی
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
U
علایم مخابراتی مخابرات
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
break up
U
حد فاصل علایم مشخصه هدف
signal area
U
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
sign off
U
علایم ختم مخابرات یامکالمات
r.m.a. color code
U
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
radar echo
U
علایم روی صفحه رادار
ghost signals
U
علایم راداری بدون منبع
legal assistance
U
کمکهای قضایی شرح علایم
break up
U
مرز علایم مشخصه هدف
descriptive name
U
شرح علایم روی نقشه
grid ticks
U
علایم شبکه بندی نقشه
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
berne list
U
کتاب علایم شناسایی بین المللی
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star
U
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry
U
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
contacts
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
procedure sign
U
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
contacting
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted
U
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
signed route
U
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
blinker
U
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
symbolic form
U
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
service marking
U
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
pipping
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
sanitize
U
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
marking
U
نشان دار سازی نشان
markings
U
نشان دار سازی نشان
poniter
U
نشان دهنده نشان گیرنده
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
target echo
U
علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
to impress a mark on something
U
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
spurious signal
U
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
mark
U
نشان کردن نشان
marks
U
نشان کردن نشان
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
flag semaphore
U
سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
impressed
U
نشان
cicatricle
U
نشان
signalled
U
نشان
icon
U
نشان
signaled
U
نشان
marks
U
نشان
mark
U
نشان
signal
U
نشان
impresses
U
نشان
symbol
U
نشان
targetting
U
نشان
targetted
U
نشان
banners
U
نشان
targets
U
نشان
target
U
نشان
targeted
U
نشان
badge
U
نشان
impressing
U
نشان
grammalogue
U
نشان
impress
U
نشان
badges
U
نشان
targeting
U
نشان
insignia
U
نشان
symptoms
U
نشان
hallmark
U
نشان
hallmarks
U
نشان
symptom
U
نشان
unmarked
U
بی نشان
tracts
U
نشان
attributing
U
نشان
tract
U
نشان
attributes
U
نشان
brand
U
نشان
tracks
U
نشان
tracked
U
نشان
emblem
U
نشان
plaques
U
نشان
plaque
U
نشان
emblems
U
نشان
brands
U
نشان
branding
U
نشان
track
U
نشان
attribute
U
نشان
traces
U
نشان
medals
U
نشان
benchmark
U
نشان
benchmarks
U
نشان
ensign
U
نشان
ikons
U
نشان
caret
U
نشان
cicatrice
U
نشان
icons
U
نشان
banner
U
نشان
presage
U
نشان
bench mark
U
نشان
traced
U
نشان
trace
U
نشان
ear mark
U
نشان
indication
U
نشان
presaging
U
نشان
presages
U
نشان
medal
U
نشان
presaged
U
نشان
cicatricial
U
نشان
savorŠetc
U
نشان
vestige
U
نشان
vestiges
U
نشان
show
U
نشان
showed
U
نشان
shows
U
نشان
slurs
U
نشان
slurring
U
نشان
trackless
U
بی نشان
slur
U
نشان
vestigial
U
نشان
tokens
U
نشان
shew
U
نشان
refrigerent
U
تب نشان
refrigeratory
U
تب نشان
printless
U
بی نشان
stamp
U
نشان
stamps
U
نشان
traceless
U
بی نشان
token
U
نشان
untitled
U
بی نشان
vexillum
U
نشان
scored
U
نشان
tallied
U
خط نشان
tallied
U
نشان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com