English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
adaptation syndrome U نشانگان انطباق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
general adaptation syndrome U نشانگان انطباق عمومی
Other Matches
syndromes U نشانگان
syndrome U نشانگان
scheie's syndrome U نشانگان شی
parkinson's syndrome U نشانگان پارکینسون
capgras syndrome U نشانگان کپگراس
cushing's syndrome U نشانگان کوشینگ
dacosta's syndrome U نشانگان داکوستا
effort syndrome U نشانگان تلاش
ganser syndrome U نشانگان گانسر
triple x syndrome U نشانگان سه ایکسی
gerstmann syndrome U نشانگان گرستمان
pick's syndrome U نشانگان پیک
kanner's syndrome U نشانگان کانر
korsakoff's syndrome U نشانگان کرساکف
munchausen syndrome U نشانگان مونچاوزن
turner's syndrome U نشانگان ترنر
Down's syndrome U نشانگان داون
stockholm syndrome U نشانگان استکهلم
social breakdown syndrome U نشانگان فروپاشی اجتماعی
acute brain syndrome U نشانگان مغزی حاد
amnesic syndrome U نشانگان یاد زدودگی
pickwickian syndrome U نشانگان پیک ویکی
organic brain syndrome U نشانگان اسیب مغزی
obs U نشانگان اسیب مغزی
frontal lobe syndrome U نشانگان قطعه پیشانی
klinefelter's syndrome U نشانگان کلاین فلتر
kluver bucy syndrome U نشانگان کلوور- بوسی
withdrawal syndrome U نشانگان ترک دارو
adaption U انطباق
coincidences U انطباق
self identity U انطباق
conformity U انطباق
coincidence U انطباق
adaptation U انطباق
adaptations U انطباق
superposition U انطباق
accommodation U انطباق
accommodations U انطباق
suit U تعقیب انطباق
visual adaptation U انطباق دیداری
unadapted U انطباق نایافته
light adaptation U انطباق با روشنایی
alignments U تنظیم انطباق
synchrony U انطباق تقارن
matching stub U مفتول انطباق
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
alignment U تنظیم انطباق
superimposable U انطباق پذیر
sensory adaptation U انطباق حسی
superposable U قابل انطباق
suits U تعقیب انطباق
suited U تعقیب انطباق
scotopic adaptation U انطباق با تاریکی
social adaptiveness U انطباق اجتماعی
adaptable U انطباق پذیر
adaptation time U زمان انطباق
adaptometer U انطباق سنج
adjustability U درجه انطباق
absolute accommodation U انطباق مطلق
brightness adaptation U انطباق با درخشندگی
coincident current U با انطباق جریان
decency U انطباق بامورد
coincidences U اقتران انطباق
adaptability U قابلیت انطباق
dark adaptation U انطباق با تاریکی
goodness of fit U میزان انطباق
coincidence U اقتران انطباق
adaptation level U سطح انطباق
adaptability U انطباق پذیری
aberration U عدم انطباق کانونی
synchronize U انطباق زمانی داشتن
synchronism U ایجاد همزمانی انطباق
suit the punishment to the crime U انطباق مجازات بر جرم
synchronizes U انطباق زمانی داشتن
synchronises U انطباق زمانی داشتن
synchronising U انطباق زمانی داشتن
sovietization U انطباق با رژیم شوروی
parallax U اختلاف منظر انطباق
synchronised U انطباق زمانی داشتن
associable U معاشرتی انطباق پذیر
coincidence adjustment U تعیین مسافت به وسیله انطباق
compatability U قابلیت انطباق کار هماهنگ با سایردستگاهها
self adjustment U انطباق خود بامحیط یا چیز دیگری
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
reseau U شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
rationalization U انطباق با اصول عقلانی عقلانی کردن
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com