English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
regalia U نشانها وعلائم پادشاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decoration U نشانها
decorations U نشانها
awards and decorations U مدالها و نشانها
semantics U معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
helmet U کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
helmets U کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
criminal inattention to signal U بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
king ship U پادشاهی
king dom U پادشاهی
imperium U پادشاهی
kinghood U پادشاهی
kingcraft U پادشاهی
kingdom U پادشاهی
regality U پادشاهی
the u states U پادشاهی
the u kingdom U پادشاهی
regal U پادشاهی
sovereignty U پادشاهی
royal U پادشاهی
paludament U شنل پادشاهی
monarchize U پادشاهی کردن
imperial U پادشاهی امپراتوری
tiara U کلاه پادشاهی
tiara U تاچ پادشاهی
king craft U سیاست پادشاهی
tiaras U تاچ پادشاهی
tiaras U کلاه پادشاهی
dethronement U عزل از پادشاهی
was a king in yemen U پادشاهی برد در یمن
United Kingdom U کشور متحده پادشاهی
coronate U مقام شهریاری پادشاهی
RAF U مخفف نیروی هوایی پادشاهی
they crowed him king U تاج پادشاهی برسرش گذاشتن
Carolean U [دوره پادشاهی چارلز دوم]
Saudi Arabia U کشور پادشاهی عربستان سعودی
Exchequer U مالیه خزانه دار پادشاهی
kingdom U مملکت یا کشور پادشاهی موالید
to r. aking U کسی رادوباره به تخت پادشاهی نشاندن
imperial gallon U گالن پادشاهی برابر با6345/4لیتر
monarchical U وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
sovereignty U پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
mixed government U حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
to wield a sceptre U پادشاهی کردن تسلط کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com