English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fuel air mixture ratio U نسبت مخلوط سوخت و هوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
best power mixture U نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
Other Matches
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
popped U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
pop U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
pops U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
air/fuel ratio U نسبت هوا به سوخت
weakest maintained U ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
turbofan U موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
best economy mixture U نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
vehicle mass ratio U نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
central refueling provisions U سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant U سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
atomisers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
leverage U نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata U برحسب نسبت معین بهمان نسبت
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
tips U باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
blend U مخلوط
mixed U مخلوط
confused U مخلوط
blender U مخلوط کن
blends U مخلوط
compost U مخلوط
mixtures U مخلوط
blenders U مخلوط کن
mixture U مخلوط
mixers U مخلوط کن
admixtion U مخلوط
admixture U مخلوط
macedoine U مخلوط
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
blent U مخلوط شد
mixer U مخلوط کن
hash U مخلوط
blending U مخلوط
composite U مخلوط
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
blend U مخلوط امیختگی
laudanum U مخلوط افیون
lean mixture U مخلوط رقیق
mell U مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن
mixer U مخلوط کننده
miscible U مخلوط شدنی
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
mixed crystal U کریستال مخلوط
meddles U مخلوط کردن
staff U مخلوط سیمان و گچ
staffed U مخلوط سیمان و گچ
meddled U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
mixed gas U گاز مخلوط
mixed glue U چسب مخلوط
staffs U مخلوط سیمان و گچ
solid solution U کریستال مخلوط
rich mix U مخلوط پر مایه
terpenoid U مخلوط باترپن
homogeneous mixture U مخلوط همگن
porridge U چیز مخلوط
hot mixer U مخلوط کننده
mixture U بتن مخلوط کن
immiscible U مخلوط نشدنی
intermeddle U مخلوط کردن
intercarrier beat U زنه مخلوط
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
mixing U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
hash U مخلوط کردن
weak mixture U مخلوط ضعیف
melange U مخلوط امیختگی
gas mixture U مخلوط گاز
mixers U مخلوط کننده
mixtures U بتن مخلوط کن
syncrasy U مخلوط کردن
ternary mixture U مخلوط سه تایی
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
melt U مخلوط کردن
powder mixer U گرد مخلوط کن
unscourced wool U پشم مخلوط
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
intermingling U با هم مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
puddle U مخلوط کردن
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
mixture control U کنترل مخلوط
unadulterated U مخلوط نشده
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
cryogen U مخلوط سرمازا
melts U مخلوط کردن
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
blent U مخلوط کرد
admix U مخلوط کردن
mingling U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
commix U مخلوط کردن
mingled U مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
concrete mix U مخلوط بتن
confect U مخلوط کردن
blends U مخلوط کردن
blends U مخلوط امیختگی
mixes U امیزه مخلوط
mixes U مخلوط ترکیبی
mix U امیزه مخلوط
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
mix U مخلوط ترکیبی
combustion U سوخت
propellant U سوخت
gasoline U سوخت
catabolism U سوخت
fuels U سوخت
firing U سوخت
stoker U سوخت
propellants U سوخت
power fuel U سوخت
dissimilation U سوخت
burner frame U سوخت
fuel U سوخت
fueled U سوخت
fuelling U سوخت
fuelled U سوخت
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
miscible U مخلوط شدنی امیزنده
olio U مخلوط چیزدرهم ریخته
modulator U لامپ مخلوط کننده
creoles U دارای نژاد مخلوط
creole U دارای نژاد مخلوط
mixing blade U قاشقک مخلوط کننده
organic silt U مخلوط بامواد الی
mixer tube U لامپ مخلوط کننده
mixed crude oil U نفت خام مخلوط
mishmash U مخلوط اش شله قلمکار
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
mixture of tar and bitumen U مخلوط قطران و قیر
commingle U بهم مخلوط کردن
mix U مخلوط کردن ترکیب
mix U امیختن مخلوط کردن
composite lightweight concrete U بتن سبک مخلوط
harsh U مخلوط بتن سفت
harsher U مخلوط بتن سفت
harshest U مخلوط بتن سفت
temper U مخلوط کردن مزاج
tempered U مخلوط کردن مزاج
frequency mixer U مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
tempers U مخلوط کردن مزاج
mixes U امیختن مخلوط کردن
mixes U مخلوط کردن ترکیب
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
continous mixer U مخلوط کننده دائمی
cross loading U مخلوط کردن بارها
detrital cone U مخلوط افکنه واریزهای
unalloyed U غیر مخلوط خالص
dry blending U مخلوط سازی خشک
shuffles U بهم مخلوط کردن
shuffled U بهم مخلوط کردن
shuffle U بهم مخلوط کردن
etherize U بااتر مخلوط کردن
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
shuffling U بهم مخلوط کردن
immiscibility U حالت مخلوط نشدنی
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
souse U با ترشی مخلوط کردن
intercarrier sound system U کانال صوتی مخلوط
batches U اندازه مخلوط بتن
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
batch U اندازه مخلوط بتن
burdens U مخلوط کردن بار
burden U مخلوط کردن بار
hc mixture U مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
rotary drum mixer U مخلوط کننده طبلکی
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
fuel engineering U مهندسی سوخت
liquid fuel U سوخت مایع
aviation fuel U سوخت هواپیما
fuel tap U شیر سوخت
refuelled U سوخت گیری
fuel economy U اقتصاد سوخت
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com