English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
effluents U سیال خروجی
effluent U سیال خروجی
influent U سیال ورودی
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
intake pressure U فشار ورودی
engine pressure ratio U نسبت فشار موتور
compressor discharge pressure U فشار در قسمت خروجی کمپرسور
nonlinear U مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
compressor inlet pressure U فشار در قسمت ورودی کمپرسور
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
chrles' law U در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
unthickened U سیال
fulidal U سیال
fluids U سیال
fluid U سیال
blow in doors U دری در مجرای ورودی موتورهواپیما که در اثر اختلاف فشار علیرغم نیروی فنربطرف داخل باز میشود
fluid U جسم سیال
fluid resistance U مقاومت سیال
fluid capital U سرمایه سیال
real fluid U سیال واقعی
working fluid U سیال عامل
fluids U جسم سیال
superfluid U ابر سیال
mobiles U سیال تغییرپذیر
mobile U روان سیال
mobile U سیال تغییرپذیر
mobiles U روان سیال
working fluid U سیال متحرک
intransit stock U اماد سیال
perfect fluid U سیال کامل
intransit strenth U پرسنل سیال
ideal fluid U سیال ایده ال
floating reserve U احتیاط سیال
fluid centre U مرکز سیال
fluid intelligence U هوش سیال
floating U سیال مواج
electric fluid U سیال برقی
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
bleeds U فرار کردن یک سیال
working lead fluid U سیال متحرک یا عامل
brain storming U سیال سازی ذهن
fluid bed vulcanization U وولکانش در بستر سیال
fluid bed polymerization U بسپارش در بستر سیال
viscous stress U تنش برش سیال
visualization U مرئی ساختن سیال
bleed U فرار کردن یک سیال
fluidic U وابسته بجسم سیال
maintenance float U شارژ انبار سیال
fluor U قاعدگی زنان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
baffle U منحرف کننده جریان سیال
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
fluidic U مایع مانند جسم سیال یامایع
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
diffuser area ratio U نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
JK flip flop U نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
pitot pressure U فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
mobile warfare U جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
fluidify U تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog U مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
compensating port U مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
i/o U ورودی-خروجی
input output U ورودی خروجی
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output order U ترتیب ورودی- خروجی
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
i/o processor U پردازنده ورودی و خروجی
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
input output control U کنترل ورودی- خروجی
i/o port U مدخل ورودی و خروجی
input output ports U مدخلهای ورودی- خروجی
parallel input output U ورودی و خروجی موازی
i/o bound U محدود به ورودی خروجی
i/o channel U کانال ورودی و خروجی
input output relation U رابطه ورودی- خروجی
input output operation U عملکرد ورودی- خروجی
microcontroller U پورت ورودی /خروجی
central U واحد ورودی و خروجی
input output system U سیستم ورودی- خروجی
simultaneous input/output U ورودی و خروجی همزمان
serial input\output U ورودی و خروجی سری
input output channel U کانال ورودی- خروجی
cpu U باس ورودی / خروجی
input output instructions U دستورات ورودی و خروجی
input output device U دستگاه ورودی و خروجی
input output unit U واحد ورودی- خروجی
input output interface U میانگیر ورودی- خروجی
input output symbol U علامت ورودی- خروجی
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
basic input output system U سیستم ورودی و خروجی پایه
input output control system U سیستم کنترل ورودی-خروجی
interfaces U که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output redirection U تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output bandwidth U پهنای باند ورودی- خروجی
interface U که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
iocs U سیستم کنترل ورودی- خروجی
architecture U حافظه و وسایل ورودی / خروجی
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
exertions U فشار
isobar U هم فشار
zip U فشار
zipped U فشار
pressure vessel U فشار
zipping U فشار
exertion U فشار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com