Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
darkish
U
نسبتا تاریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rather
U
نسبتا
sort of
U
نسبتا
wettish
U
نسبتا تر
semiarid
U
نسبتا کم اب
relatively
U
نسبتا"
comparatively
U
نسبتا
slowish
U
نسبتا کند
oldish
U
نسبتا پیر
goodish
U
نسبتا خوب
somedeal
U
اندکی نسبتا
biggish
U
نسبتا بزرگ
largish
U
نسبتا بزرگ
hypothermal
U
نسبتا گرم
lightish
U
نسبتا سبک
nowhere near
U
نسبتا دور
lightish
U
نسبتا روشن
modest
U
معتدل نسبتا کم
prettyish
U
نسبتا زیبا
poorish
U
نسبتا ضعیف
poorish
U
نسبتا فقیر
stiffish
U
نسبتا سخت
smallish
U
نسبتا کوچک
thickly
U
نسبتا ضخیم
yellowy
U
نسبتا زرد
thickish
U
نسبتا ضخیم
widish
U
نسبتا وسیع
thinnish
U
نسبتا لاغر
tallish
U
نسبتا بلند
coolish
U
نسبتا خنک
andante
U
نسبتا ملایم
andante
U
نسبتا اهسته
subaquatic
U
نسبتا ابزی ا
youngish
U
نسبتا جوان
considerably
U
نسبتا"زیاد
strongish
U
نسبتا قوی
enough
U
باندازهء کافی نسبتا
fairs
U
نسبتا خوب متوسط
fair
U
نسبتا خوب متوسط
flattish
U
نسبتا خنک یابیمزه
fairest
U
نسبتا خوب متوسط
partly
U
نسبتا دریک جزء
sweetish
U
چیز نسبتا شیرین
heavy-set
U
چهارشانه و نسبتا چاق
fairer
U
نسبتا خوب متوسط
deprossion
U
منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
large scale
U
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large-scale
U
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
good
U
معتبر موجه نسبتا" زیاد
gallinipper
U
حشره گزنده نسبتا بزرگ سرخک
clothesline
U
ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
gambusia
U
ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر
orthocephalic
U
دارای سر نسبتا کوتاه وصورت پهن
wind shadow
U
منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
acerbic
<adj.>
U
انتقاد هوشندانه و در عین حال نسبتا ظالمانه از کسی یا چیزی
anthracite
U
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
subfuscous
U
تاریک
aphotic
U
تاریک
pitch dark
U
تاریک
dim
U
تاریک
murk
U
تاریک
caliginous
U
تاریک
dimmed
U
تاریک
dims
U
تاریک
nubilous
U
تاریک
nighted
U
تاریک
lackluster
U
تاریک
darker
U
تاریک
dark
U
تاریک
darkest
U
تاریک
gloomier
U
تاریک
gloomiest
U
تاریک
gloomy
U
تاریک
ambiguous
U
تاریک
stygian
U
تاریک
dusky
U
تاریک
ectoplasm
U
طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
obtenebrate
U
تاریک کردن
twilit
U
تاریک وروشن
darken
U
تاریک شدن
duskish
U
اندکی تاریک
duskily
U
تاریک وار
sombre
U
تاریک غم انگیز
darkle
U
تیره تاریک
darkener
U
تاریک کننده
tenebrific
U
تاریک وتیره
tenebrific
U
تاریک کننده
tenebrous
U
تاریک کننده
dark lines
U
خطوط تاریک
electrode dark current
U
جریان تاریک
gloom
U
تاریک کردن
blind
U
تاریک ناپیدا
oubliette
U
حبس تاریک
darkens
U
تاریک کردن
darkens
U
تاریک شدن
darkening
U
تاریک کردن
darkening
U
تاریک شدن
darken
U
تاریک کردن
somber
U
تاریک غم انگیز
overshadows
U
تاریک کردن
overshadowed
U
تاریک کردن
overshadowing
U
تاریک کردن
overshadow
U
تاریک کردن
blinds
U
تاریک ناپیدا
blinded
U
تاریک ناپیدا
dark current
U
جریان تاریک
dims
U
: کم نور تاریک
black hole
U
زندان تاریک
dusk
U
تاریک وروشن
benighted
U
شب زده تاریک
dim
U
: کم نور تاریک
dusk
U
تاریک نمودن
darkrooms
U
تاریک خانه
alley way
U
کوچه تاریک
obscurantism
U
تاریک اندیشی
darkroom
U
تاریک خانه
camera obscura
U
تاریک خانه
to grow dark
U
تاریک شدن
black holes
U
زندان تاریک
umbra
U
نقطه تاریک
twilight
U
تاریک روشن
twilight
U
تاریک و روشن
cimmerian
U
فلمانی تاریک
cat eyed
U
تاریک بین
dimmed
U
: کم نور تاریک
dim
U
تاریک تیره کردن
pitchy
U
قیرگون سیاه و تاریک
It's too dark.
آن خیلی تاریک است.
It is getting dark .
U
هوادارد تاریک می شود
In the dark corner of the room .
U
در گوشه تاریک اطاق
dimmed
U
تاریک تیره کردن
the narrow house
U
خانه تنگ و تاریک
dims
U
تاریک تیره کردن
dimmer
U
تاریک تیره کردن
darken ship
U
تاریک کردن ناو
dark trace tube
U
لامپ تصویر تاریک
dark trace screen
U
صفحه تصویر تاریک
dark line spectrum
U
طیف خطوط تاریک
hittorf dark space
U
فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space
U
فضای تاریک کاتد
crookes dark space
U
فضای تاریک هیتورف
crookes dark space
U
فضای تاریک کاتد
cathode dark space
U
فضای تاریک کاتد
astronomical twilight
U
تاریک وروشن نجومی
aston dark space
U
فضای تاریک استن
aphotic zone
U
لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone
U
طبقه تاریک اقیانوس
aphotic stratum
U
لایه تاریک اقیانوس
aphotic stratum
U
طبقه تاریک اقیانوس
anode dark space
U
فضای تاریک اند
dimmest
U
تاریک تیره کردن
murkilly
U
بطور تاریک یا تیره
faraday dark space
U
فضای تاریک فارادی
gloaming
U
غروب تاریک و روشن
obfuscation
U
مبهم و تاریک کردن
sombrely
U
بطور تاریک یا افسرده
obfuscate
U
مبهم و تاریک کردن
nautical twilight
U
تاریک و روشن دریایی
becloud
U
با ابر پوشاندن تاریک کردن
camera obscura
U
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
Twilight . In the dusk of the evening .
U
گرگ ومیش ( تاریک وروشن )
tenebrous
U
تاریک وتیره تاریکی اور
ink
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
inks
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
dusk
U
تیرگی هواهوای تاریک روشن یا گرگ ومیش
Try to be home before dark.
U
سعی کن قبل از تاریک شدن بیایی منزل
chrome dyes
U
کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
p channel mos
U
تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
jijim
[cicim]
U
جاجیم
[دست بافته های نسبتا زبر که به شاه سون نیز شناخته شده و بصورت راه راه و پود نما بافته می شود.]
The darkest hour is that before the down.
<proverb>
U
تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
carpet moth
U
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
filikli
U
[نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
dims
U
تاریک شدن میرا شدن
obscure
U
تیره کردن تاریک کردن
darker
U
تیره کردن تاریک کردن
obscurer
U
تیره کردن تاریک کردن
dark
U
تیره کردن تاریک کردن
obscuring
U
تیره کردن تاریک کردن
obscurest
U
تیره کردن تاریک کردن
obscured
U
تیره کردن تاریک کردن
obscures
U
تیره کردن تاریک کردن
dimmed
U
تاریک شدن میرا شدن
dim
U
تاریک شدن میرا شدن
darkest
U
تیره کردن تاریک کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com