English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
courtliness U نزاکت- اراستگی- چاپلوسی- حرمت گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fraise U چاپلوسی چاپلوسی کردن
symmetry U هم اراستگی
neatness U اراستگی
adornments U اراستگی
tidiness U اراستگی
trimness U اراستگی
spruceness U اراستگی
nattiness U اراستگی
titivation U اراستگی
symmetrization U هم اراستگی همسازی
overrefinement U تهذیب بسیار اراستگی فراوان
floweriness U اراستگی باعبارات پرصنعت یاتعارف امیز
graceless U بی نزاکت
politesse U نزاکت
unceremonious U بی نزاکت
unceremoniously U بی نزاکت
civility U نزاکت
indelicate U بی نزاکت
courtesies U نزاکت
courtesy U نزاکت
etiquette U نزاکت
tact U نزاکت
tactless U بی نزاکت
suavity U نزاکت
boorish U بی نزاکت
propriety U نزاکت
tactlessly U بی نزاکت
polite U با نزاکت
politer U با نزاکت
politest U با نزاکت
discourteous U بی نزاکت
courteousness U نزاکت
gentilesse U نزاکت
indecorous U بی نزاکت
comity U نزاکت
discourtesy U عدم نزاکت
attention U ادب و نزاکت
mense U نزاکت افتخار
attentions U ادب و نزاکت
ungracious U خارج از نزاکت
international etiquette U نزاکت بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
indelicate language U سخن خارج از نزاکت
improper U بیجا خارج از نزاکت
bluntness U عدم رعایت نزاکت یاتعارف
indelicately U بدون رعایت نزاکت یا فرافت
facetiae U مطایبات شوخیهای خارج از نزاکت
riskiness U بیم زیان عدم نزاکت
without regard for decency U بدون رعایت نزاکت یاادب
mense U نزاکت داشتن مزین ساختن
observancy U حرمت
observantly U با حرمت
prohibition U حرمت
reverence U حرمت
unlawfulness U حرمت
toadyism U چاپلوسی
flunkeyism U چاپلوسی
soft soap U چاپلوسی
lip-service U چاپلوسی
sycophancy U چاپلوسی
lip service U چاپلوسی
flattery U چاپلوسی
adulation U چاپلوسی
subservience U چاپلوسی
obsequiousness U چاپلوسی
subserviency U چاپلوسی
sliminess U چاپلوسی
soft-soaps U چاپلوسی
soft-soaping U چاپلوسی
soft-soap U چاپلوسی
soft-soaped U چاپلوسی
inviolacy U بی حرمت نشدگی
permanent bar U حرمت موبد
permanent prohibition U حرمت ابدی
permanent bar U حرمت ابدی
reveres U حرمت کردن
revering U حرمت کردن
revered U حرمت کردن
inviolable U صاحب حرمت
self-respect U حرمت نفس
right of support U حرمت ملک
profance U بی حرمت کردن
deferentially U از روی حرمت
outrages U هتک حرمت
outraged U بی حرمت ساختن
desecrate U بی حرمت کردن
desecrated U بی حرمت کردن
desecrates U بی حرمت کردن
outrage U بی حرمت ساختن
desecrating U بی حرمت کردن
outrage U هتک حرمت
outraged U هتک حرمت
desecration U هتک حرمت
revere U حرمت کردن
outraging U بی حرمت ساختن
devoir U حرمت گزاری
to hold in reverence U حرمت کردن
irreverence U هتک حرمت
to regard with reverence U حرمت کردن
outraging U هتک حرمت
outrages U بی حرمت ساختن
buttered U چاپلوسی کردن
buttering U چاپلوسی کردن
butters U چاپلوسی کردن
to oil one's tongue U چاپلوسی کردن
wagtails U چاپلوسی کردن
wagtail U چاپلوسی کردن
gloze U چاپلوسی کردن
to speak with a sweet tongue <idiom> U چاپلوسی کردن
flatter U چاپلوسی کردن
collogue U چاپلوسی کردن
fleech U چاپلوسی کردن
blarney U چاپلوسی مداهنه
subservience or cy U کمک چاپلوسی
truckle U چاپلوسی کردن
butter U چاپلوسی کردن
to talk with the tongues of angels <idiom> U چاپلوسی کردن
flatters U چاپلوسی کردن
sweet talk U چاپلوسی کردن
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
revering U احترام گذارندن حرمت
sanctity U حرمت علو مقام
inshrine U با حرمت نگاه داشتن
forceble entry and detainer U هتک حرمت منازل
awesome U مایه هیبت یا حرمت
revered U احترام گذارندن حرمت
revere U احترام گذارندن حرمت
sanctity of an oath U حرمت سوگند یا قسم
forcible entry U هتک حرمت منازل
reveres U احترام گذارندن حرمت
cajole U گول زدن چاپلوسی
cajoled U گول زدن چاپلوسی
cajoles U گول زدن چاپلوسی
cajoling U گول زدن چاپلوسی
soft soap U چاپلوسی کردن تملق
soft-soaping U چاپلوسی کردن تملق
soft-soaps U چاپلوسی کردن تملق
soft-soaped U چاپلوسی کردن تملق
lay it on with trowel U اشکارا چاپلوسی کردن
greased U چاپلوسی روغن زدن
greasing U چاپلوسی روغن زدن
grease U چاپلوسی روغن زدن
pour it on thick <idiom> U ماهرانه چاپلوسی کردن از
double talk U چاپلوسی و زبان بازی
soft-soap U چاپلوسی کردن تملق
play up to someone <idiom> U با چاپلوسی سودبدست آوردن
violates U بی حرمت ساختن مختل کردن
observingly U از روی ملاحظه حرمت گرارانه
violate U بی حرمت ساختن مختل کردن
violated U بی حرمت ساختن مختل کردن
private nuisance U هتک حرمت منازل و املاک
inviolately U چنانکه بی حرمت نشده باشد
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
bon ton U روش خوب رفتار از روی نزاکت وطبق اداب معموله
propriety U قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
to pander to somebody's ego <idiom> U برای کسی چاپلوسی کردن
to schmooze somebody U برای کسی چاپلوسی کردن
to butter somebody up U برای کسی چاپلوسی کردن
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
parrotry U بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
horizontal U دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
To sponge on some one . U کاسه لیسی کردن ( چاپلوسی کردن یا انگه شدن )
slaver U اب دهان اب دهان روان ساختن چاپلوسی کردن
defile U بی حرمت کردن بی عفت کردن
defiled U بی حرمت کردن بی عفت کردن
defiles U بی حرمت کردن بی عفت کردن
defiling U بی حرمت کردن بی عفت کردن
blandish U نوازش کردن چاپلوسی کردن
coding U کد گذاری
lineation U خط گذاری
indention U تو گذاری
numbering U شماره گذاری
mining U مین گذاری
valuation U ارزش گذاری
edgings U لبه گذاری
edging U لبه گذاری
trapping U تله گذاری
insertion U جوف گذاری
ovulations U تخمک گذاری ها
investments U سرمایه گذاری
valuations U ارزش گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
indentations U دندانه گذاری
indentation U دندانه گذاری
piping U لوله گذاری
coding U کد گذاری چیزی
coding U علامت گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
prefixion U سرواژه گذاری
prefixture U پیش گذاری
prefixture U جلو گذاری
prefixture U سرواژه گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com