English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
margine efficiency of capital U نرخ مورد نظر هر کس ازسرمایه گذاری خود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
intended investment U سرمایه گذاری مورد انتظار
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
indention U تو گذاری
lineation U خط گذاری
coding U کد گذاری
puncuation U نقطه گذاری
exposure U درمعرض گذاری
finances U سرمایه گذاری
synthesize U هم گذاری کردن
exposures U درمعرض گذاری
masking U نقاب گذاری
cupellation U قال گذاری
prochronism U جلوترتاریخ گذاری
punctuation U نقطه گذاری
nomography U فن قانون گذاری
nomographer U قانون گذاری
undervaluation U کم ارزش گذاری
trapping U تله گذاری
edging U لبه گذاری
nomenclauture U نام گذاری
dateline U تاریخ گذاری
invest U سرمایه گذاری
casings U لوله گذاری
mark sensing U نشان گذاری
filling U لایی گذاری
fillings U لایی گذاری
discrimination U فرق گذاری
pointing U نقطه گذاری
casing U لوله گذاری
invested U سرمایه گذاری
tubing U لوله گذاری
invests U سرمایه گذاری
minelaying U مین گذاری
demomination U نام گذاری
weft insertion U پود گذاری
insertion U جوف گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
disposure U درمعرض گذاری
investing U سرمایه گذاری
loading U بار گذاری
devise U ارث گذاری
devised U ارث گذاری
devises U ارث گذاری
devising U ارث گذاری
aggradation U ابرفت گذاری
lable U جهت گذاری
mining U مین گذاری
petarder U مامورخرج گذاری پل
numbering U شماره گذاری
juxtaposition U پهلوی هم گذاری
demarcation U علامت گذاری
prefixture U سرواژه گذاری
impression U نشان گذاری
impressions U نشان گذاری
denomination U نام گذاری
denominations U نام گذاری
prefixion U پیش گذاری
lettering U حروف گذاری
prefixion U جلو گذاری
spacing U فاصله گذاری
prefixion U سرواژه گذاری
prefixture U پیش گذاری
prefixture U جلو گذاری
preterition U فرو گذاری
indentations U دندانه گذاری
indentation U دندانه گذاری
coding U علامت گذاری
marks U علامت گذاری
load U فشنگ گذاری
loads U فشنگ گذاری
capitalization U سرمایه گذاری
valuations U ارزش گذاری
codes and codification U علامت گذاری
valuation U ارزش گذاری
synthesised U هم گذاری کردن
synthesises U هم گذاری کردن
encoding U رمز گذاری
piping U لوله گذاری
wicking U فتیله گذاری
coding U کد گذاری چیزی
marking U علامت گذاری
markings U علامت گذاری
mark U علامت گذاری
synthesizing U هم گذاری کردن
synthesizes U هم گذاری کردن
synthesized U هم گذاری کردن
synthesising U هم گذاری کردن
edgings U لبه گذاری
investments U سرمایه گذاری
notation U نشان گذاری
scaling U مقیاس گذاری
imposition of hands U دست گذاری
structuralization U بنیان گذاری
limit of load U حد بار گذاری
pricing U قیمت گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
policy-making U سیاست گذاری
frustration U عقیم گذاری
notations U نشان گذاری
padding U لایی گذاری
interposition U پا میان گذاری
policy making U سیاست گذاری
signallzation U علامت گذاری
frustrations U عقیم گذاری
inunction U مرهم گذاری
scale factor U مقیاس گذاری
enterprises U سرمایه گذاری
enterprise U سرمایه گذاری
settings U کار گذاری
setting U کار گذاری
ovulations U تخمک گذاری ها
indexing U شاخص گذاری
insulation U عایق گذاری
headings U عنوان گذاری
heading U عنوان گذاری
coronations U تاج گذاری
coronation U تاج گذاری
legislation U قانون گذاری
sequencing U ترتیب گذاری
scoring U نمره گذاری
pagination U صفحه گذاری
sedimentation U رسوب گذاری
grading U نمره گذاری
sedimentation U لایه گذاری
collocation U باهم گذاری
indents U دندانه گذاری
investment U سرمایه گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
financing U سرمایه گذاری
costing U هزینه گذاری
financed U سرمایه گذاری
finance U سرمایه گذاری
synthesis U هم گذاری اختلاط
syntheses U هم گذاری اختلاط
indenting U دندانه گذاری
indent U دندانه گذاری
costing U قیمت گذاری
nomination U نام گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
nominations U نام گذاری
hyphenation U خط تیره گذاری
ovulation U تخمک گذاری
idegraphy U نشان گذاری
earmarking U علامت گذاری
iatraliptics U مرهم گذاری
hypothecation U رهن گذاری
hypothecation U گرو گذاری
sanding U ماسه گذاری
point U نقطه گذاری کردن
radix notation U نشان گذاری مبنایی
cost U قیمت گذاری کردن
hatcheries U محل تخم گذاری
assembly U هیئت قانون گذاری
repagination U صفحه گذاری مجدد
yield of invested capital U بازده سرمایه گذاری
hairsplitting U مته به خشخاش گذاری
road marking U نشانه گذاری راه
valuation of benefits U ارزش گذاری منافع
reinvestment U سرمایه گذاری مجدد
traffic sign U تابلو نشانه گذاری
mining U مین گذاری کردن
replacement investment U سرمایه گذاری جانشینی
to lay the track U ریل گذاری کردن
to sow mines U مین گذاری کردن
scientific notation U نشان گذاری علمی
nomenclature U نام گذاری قطعات
scoring key کلید نمره گذاری
pricing policy U سیاست قیمت گذاری
uncharged U خرج گذاری نشده
share holding U سرمایه گذاری در سهام
invested U سرمایه گذاری کردن
investing U سرمایه گذاری کردن
invests U سرمایه گذاری کردن
valuation U ارزش گذاری تصدیق
invest U سرمایه گذاری کردن
tactical minning U مین گذاری تاکتیکی
rate of investment U نرخ سرمایه گذاری
unnumbered U شماره گذاری نشده
primming U چاشنی گذاری کردن
uncharged U چاشنی گذاری نشده
traffic sign U لوحه نشانه گذاری
fund U سرمایه گذاری کردن
funded U سرمایه گذاری کردن
christens U نام گذاری کردن
christened U نام گذاری کردن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com