English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
waitress U ندیمه کلفت
waitresses U ندیمه کلفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maid of honor U ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maid of honour U ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maids of honor U ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maid in waiting U ندیمه
abigail U ندیمه مستخدمه
ladies-in-waiting U ندیمه ملکه
lady in waiting U ندیمه ملکه
bridesmaids U ندیمه عروس
bridesmaid U ندیمه عروس
lady-in-waiting U ندیمه ملکه
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
molls U کلفت
stockier U کلفت
burly U کلفت
chamber maid U کلفت
handmaidens U کلفت
bonne U کلفت
woman U کلفت
chambermaids U کلفت
chambermaid U کلفت
chamberer U کلفت
housemaids U کلفت
moll U کلفت
labrose U لب کلفت
biddy U کلفت
ladys maid U کلفت
handmaid U کلفت
hand maid U کلفت
blobber U کلفت
femme de chambre U کلفت
maidservant U کلفت
stockiest U کلفت
charwomen U کلفت
swabber U کلفت
trull U کلفت
heavy-set U کت و کلفت
housemaid U کلفت
tirewoman U کلفت
squatty U کلفت
servant maid U کلفت
charwoman U کلفت
handmaiden U کلفت
thickest U کلفت
thicker U کلفت
stocky U کلفت
thick U کلفت
hawser U طناب کلفت
ruffians U گردن کلفت
baryphonia U کلفت صدایی
ruffian U گردن کلفت
bondwoman U کلفت زرخرید
hawsers U طناب کلفت
ancilla U پیشخدمت زن کلفت
box coat U پالتوی کلفت
pachydrmatous U پوست کلفت
parlour maid U کلفت سرمیز
poutingly U لب کلفت کنان
roughneck U گردن کلفت
stiff necked U گردن کلفت
thick skinned U پوست کلفت
doubling U کلفت ریسی
thick warp U نخ تار کلفت
pachydermatous U پوست کلفت
odalisque U کلفت یا صیغه
gold foil U زرورق کلفت
heavyset U کلفت زمخت
hoodman blind U گردن کلفت
incrassate U کلفت کردن
incrassate U کلفت شدن
inspissate U کلفت کردن
junk board U مقوای کلفت
moppy U کلفت بلند
thick weft U نخ پود کلفت
impassive U پوست کلفت
thickened U کلفت ترشدن
thickened U کلفت کردن
plank U تخته کلفت
thicken U کلفت ترشدن
thicken U کلفت کردن
blunts U کلفت کردن
blunting U کلفت کردن
bluntest U کلفت کردن
blunter U کلفت کردن
thickset U تنگ کلفت
blunted U کلفت کردن
blunt U کلفت کردن
muslinet U مشمش کلفت
thickens U کلفت کردن
thickens U کلفت ترشدن
thickening U کلفت سازی
stodgy U گردن کلفت
girl U دوشیزه کلفت
thick-skinned U پوست کلفت
yak U گاومیش دم کلفت
girls U دوشیزه کلفت
yaks U گاومیش دم کلفت
dumpy U گردن کلفت
ruffianly U گردن کلفت وحشی
pachyderm U جانور پوست کلفت
snubbing U کلفت وکوتاه سرزنش
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
moreen U پارچه کلفت پردهای
thug U قاتل گردن کلفت
pachyderms U جانور پوست کلفت
bully U گردن کلفت گوشت
marchionesses U نوعی گلابی کلفت
snub U کلفت وکوتاه سرزنش
snubbed U کلفت وکوتاه سرزنش
marchioness U نوعی گلابی کلفت
snubs U کلفت وکوتاه سرزنش
bullied U گردن کلفت گوشت
bullies U گردن کلفت گوشت
bullying U گردن کلفت گوشت
thugs U قاتل گردن کلفت
lumpy U کلفت ناهنجار تودهای
indurate U پوست کلفت کردن
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
lumpier U کلفت ناهنجار تودهای
lumpiest U کلفت ناهنجار تودهای
heavyset U چهارشانه کلفت وکوتاه
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
chunks U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
butch U مرد یا پسر گردن کلفت
deep mouthed U دارای صدای درشت و کلفت
chunk U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
nappy U کلفت و پرزدار خواب دار
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
pachydrmatous U ادم پوست کلفت و بیرگ
nappies U کلفت و پرزدار خواب دار
ancillary U مستخدم بومی مربوط به کلفت
meathead U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
beefcake U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
muscleman U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
grego U جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
pea jacket or coat U جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
barreled shaft U میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
barrels U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
grossest U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barrel U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
grossing U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
grosses U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossed U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
chest protector U لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
millboard U مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com