English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
yarn dye U نخ پارچه بافی را رنگ کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drapery U پارچه بافی
draperies U پارچه بافی
knitting pin U میل جوراب بافی یاکش بافی که درته ان دگمه یاگلولهای دارد
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
gnosticize U بافی کردن
politick U سیاست بافی کردن
nattering U چرند بافی کردن
envision U خیال بافی کردن
envisioned U خیال بافی کردن
natters U چرند بافی کردن
envisioning U خیال بافی کردن
nattered U چرند بافی کردن
envisions U خیال بافی کردن
natter U چرند بافی کردن
Soumak U بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
politicization U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicized U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizes U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicising U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicises U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicised U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicize U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizing U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
biased fabric U پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher U کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
gig mill U ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
canvases U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
tartan U یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
canvas U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
To smooth out a cloth by ironing it . U پارچه را با اطوصاف کردن
faggots U ریشه کردن حاشیه پارچه
calico printing U عمل باسمه کردن پارچه
faggot U ریشه کردن حاشیه پارچه
fagot U ریشه کردن حاشیه پارچه
drip-dry U خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
tassels U پارچه برای تمیز کردن تیر
tassel U پارچه برای تمیز کردن تیر
woofs U پارچه کتانی دارای پود کردن
woof U پارچه کتانی دارای پود کردن
drip dry U خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
plaiting U کج بافی
knitting machines U ماشین کش بافی
abstractionism U خیال بافی
philosophism U فلسفه بافی
binding U شیرازه بافی
knitting machine U ماشین کش بافی
knitting needle U میل کش بافی
weft wrapping U شیرازه بافی
fabulation U افسانه بافی
confabulation U افسانه بافی
meshwork U توری بافی
turn arounds U شیرازه بافی
plaiting U اریب بافی
hosiery U جوراب بافی
negativism U منفی بافی
ropery U طناب بافی
matting U حصیر بافی
mythomania U افسانه بافی
fabrication U افسانه بافی
mop U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopping U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
mopped U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mops U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
macrame knot U گره توری بافی
printworks U کارخانه چیت بافی
osier U بیدمخصوص سبد بافی
knitting needle U میل جوراب بافی
strander U ماشین طناب بافی
to unstitch something [sewing] U کوکی [بخیه ای] را باز کردن [دوختن پارچه] [فناوری بافندگی]
interlocking U گلیم بافی ابتداء فرش
picot U حلقه زینتی توری بافی
matting U بوریا بافی پوشش حصیری
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
twill weave U بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
Elibilinde U [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
spatulas U مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
spatula U مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
velure U پارچه مخملی ماهوت پاک کن پارچهای باماهوت پاک کن پاک کردن
webbing end U [قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش]
Jangle Arjuk U طرح جنگلی ارجوک [این گل در طرح فرش های افغانی بصورت قرینه بافی بکار می رود.]
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
Kufic border U حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
fabrics U پارچه
solids U یک پارچه
fabric U پارچه
textiles U پارچه
cloths U پارچه
moire U پارچه
manta U پارچه
solid U یک پارچه
cloth U پارچه
moir U پارچه
monolithic U یک پارچه
consolidated U یک پارچه
stuff U پارچه
solidungular U یک پارچه سم
three piece U سه پارچه
stuffs U پارچه
stuffed U پارچه
textile U پارچه
fag end U سرتیکهی پارچه
lustring U پارچه براق
lutestring U پارچه براق
fag ends U سرتیکهی پارچه
cloth merchant U پارچه فروش
suede U پارچه جیر
nomex U پارچه ضد اتش
flock paper U پارچه نما
macintosh U پارچه بارانی
elastic web U پارچه کش دار
swathing clothes U پارچه قنداقی
swaddling clothes U پارچه قنداقی
pieces U مهره پارچه
terry U پارچه حولهای
double cloth U پارچه دولا
water fast U پارچه شورنرو
skirtings U پارچه دامنی
skirting U پارچه دامنی
piece U مهره پارچه
en bloc U یک پارچه دربست
tatter U تکه پارچه
tapestries U پارچه پردهای
pole mast U دیرک یک پارچه
the right side of a fabric U روی پارچه
tiffany U پارچه ململ
oilskin U پارچه برزنت
solidified U یک پارچه شدن
mohair U پارچه موهر
macintoshes U پارچه بارانی
mackintosh U پارچه بارانی
fagend U سرتیکه پارچه
mackintoshes U پارچه بارانی
mercer U پارچه فروش
tapestry U پارچه پردهای
khaki U پارچه ارتشی
lambrequin U پارچه روبخاری
twill U پارچه جناغی
kerseymere U پارچه کشمیری
samite U پارچه زری
sailcloth U پارچه شراعی
ticking U پارچه دوشکی
sailcloth U پارچه بادبانی
ticking U پارچه تشکی
aba U پارچه عبایی
ruching U پارچه توری
gabardine U پارچه گاباردین
plaids U پارچه پیچازی
shoddy U پارچه پست
canvas top U پارچه کرباسی
cardigan U پارچه ژاکت
cardigans U پارچه ژاکت
pocketing U پارچه جیبی
tuft U ریشه پارچه
burlap U پارچه کیسهای
tufts U ریشه پارچه
bulk cargo U بار یک پارچه
plaid U پارچه پیچازی
ruche U پارچه توری
A bale of cloth. U یک توپ پارچه
impregnated cloth U پارچه اغشته
varnished cambric U پارچه اغشته
varnished cloth U پارچه اغشته
jerseys U پارچه کشباف
jersey U پارچه کشباف
bagging U پارچه کیسهای
integrated aircraft U هواپیمای یک پارچه
indiscretely U بطور یک پارچه
cottons U پارچه نخی
trousering U پارچه شلواری
cotton U پارچه نخی
oilcloth U پارچه برزنت
oilcloth U پارچه مشمع
suiting U پارچه لباسی
right side of a cloth U روی پارچه
flush decker U پل هوایی یک پارچه
skirter U پارچه دامنی
fluffing U خواب پارچه
fluffed U خواب پارچه
textiles U پارچه بافته
silk cloth U پارچه ابریشمی
monoliths U ستون یک پارچه
monolith U ستون یک پارچه
fluff U خواب پارچه
draperies U پارچه فروشی
drapery U پارچه فروشی
delaine U پارچه پشم
fluffs U خواب پارچه
gossamer U پارچه بسیارنازک
soliped U یک پارچه سم جانورتک سم
full fashioned U پارچه چسبان
furniture textile U پارچه تزیینی
solidifies U یک پارچه شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com