English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
marrowfat U نخود بزرگ باغی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rebels U باغی
rebelling U باغی
rebel U باغی
rebelled U باغی
mygale U رتیل باغی
gardens U باغی بستانی
crab spider U رتیل باغی
bird spider U رتیل باغی
gardened U باغی بستانی
vegetable soil U خانه باغی
garden U باغی بستانی
marrow bean U لوبیای تخم درشت باغی
peas U نخود
chickpeas U نخود
ohick pea U نخود
chick pea U نخود
grams U نخود
grammes U نخود
commonpea U نخود
pea soup U نخود اب
chickpea U نخود
pease U نخود
gram U نخود
chick peas U نخود
sweet pea U نخود شیرین
pragamatist U ف ضول نخود اش
issue pea U داغ نخود
green pea U نخود اتابکی
pisiform U شبیه نخود
peasecod U غلاف نخود
peashooter U نخود افکن
peas U نخود سبز
sweet peas U نخود شیرین
peashooters U نخود افکن
cicericacid U شبنم نخود
green pea U نخود سبز
split pea U نخود دولپه
academies U نام باغی درنزدیکی اتن که افلاطون در ان تدریس میکرده است
academy نام باغی درنزدیکی آتن که افلاطون در آن تدریس میکرده است
bean sprouts U جوانهلوبیا/نخود/باقلا
red herring U پی نخود سیاه فرستادن
red herrings U پی نخود سیاه فرستادن
field pea U نخود سبز فرنگی
To have a finger in every pie. U نخود هر آشی شدن
They are as like as two pase in a pod. <proverb> U مثل دو تا نخود در یک غلافند .
fool's errands U فرستادن دنبال نخود سیاه
fool's errand U فرستادن دنبال نخود سیاه
indian licorice U عشقه چشم خروس نخود امریکایی
vetch U ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
peascod U غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
deep motif U نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
animal design U طرح حیواندار [شکل حیوان در فرش های حیواندار و گل باغی]
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
garden design U طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
rose motif U نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
lanceolate leaves U برگ های اسلیمی [شاه عباسی] [نیزه ای] [شعله] [اغلب در یک یا دو سمت برگ بصورت کنگره بوده و در اغلب فرش های لچک ترنج و باغی بکار می رود.]
hen and chickens U همیشه بهار همیشه بهار باغی
eminent U بزرگ
of a large size U بزرگ
gate U در بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
greatest U بزرگ
great- U بزرگ
great U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
majestic U بزرگ
long ton U تن بزرگ
extensive U بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
mightier U بزرگ
small U بزرگ نه
macro U بزرگ
smallest U بزرگ نه
smaller U بزرگ نه
hugeous U بزرگ
vasty U بزرگ
bulkier U بزرگ
spankings U بزرگ
spanking U بزرگ
headman U بزرگ
headmen U بزرگ
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
gates U در بزرگ
swith U بزرگ
bulkiest U بزرگ
king size U بزرگ
dignified U بزرگ
stour U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
immane U بزرگ
massive U بزرگ
bulky U بزرگ
massively U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
swingeing U بزرگ
majoring U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
full bottomed U بزرگ
propylon U در بزرگ
megapod U بزرگ پا
gross U بزرگ
grossed U بزرگ
wallopings U بزرگ
walloping U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
major U بزرگ
high U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
highest U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
highs U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
majored U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
voluminous U بزرگ
nonus U بزرگ
egregious U بزرگ
decuman U بزرگ
grossest U بزرگ
biggest U بزرگ
grossing U بزرگ
vast U بزرگ
bigger U بزرگ
extras U بزرگ
extra- U بزرگ
extra U بزرگ
big U بزرگ
graves U بزرگ
gravest U بزرگ
grosser U بزرگ
grave U بزرگ
jumbos U بزرگ
jumbo U بزرگ
grosses U بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
enlarging U بزرگ کردن
major cycle U بزرگ چرخه
bonfires U اتش بزرگ
long boat U کرجی بزرگ
minster U کلیسای بزرگ
grandest U بزرگ مهم
storing U مغازه بزرگ
store U مغازه بزرگ
tankard U ابخوری بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
hunk U تکه بزرگ
monkey wrench U اچارفرانسه بزرگ
megalopolis U بزرگ شهر
grand U بزرگ مهم
enlarge U بزرگ کردن
macrocephaly U بزرگ سری
macrocyte U هاگدان بزرگ
grander U بزرگ مهم
enlarged U بزرگ کردن
macrography U بزرگ نگاری
magnified U بزرگ کردن
swells U بزرگ شدن
maximize U بزرگ کردن
maximizing U بزرگ کردن
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
mandore U ماندولین بزرگ
maximizes U بزرگ کردن
mandola U ماندولین بزرگ
maximized U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
bulldog U نوعی سگ بزرگ
billows U موج بزرگ اب
swelled U بزرگ شدن
distend U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distends U بزرگ کردن
billow U موج بزرگ اب
swell U بزرگ شدن
billowed U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
maximises U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
enlarges U بزرگ کردن
grandmother U مادر بزرگ
magnifying U بزرگ کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com