English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fasces U [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
romanesque U رومی وابسته به تمدن رومی
teutonic U از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
at first a U در نخستین دید در وهله نخستین
drama U درام
dramas U درام
magnetic drum U درام مغناطیسی
dramaturge U درام نویس
dramaturgy U فن درام نویسی
adrama in acts U درام درپنج پرده
tetralogy U چهار درام یاتراژدی
drum controller U کنترل کننده درام
magnetic drum memory U حافظه با درام مغناطیسی
drum U درام سیلندر استوانه
magnetic drum system U سیستم درام مغناطیسی
donnee U موضوع داستان یا درام
drummed U درام سیلندر استوانه
dramatising U بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatises U بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatised U بشکل درام یا نمایش دراوردن
vaudeville U درام دارای رقص و اواز
magnetic drum U طبلک مغناطیسی درام حافظه
magnetic drum file memory U درام مغناطیسی حافظه بزرگ
dramatizing U بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatizes U بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatized U بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatize U بشکل درام یا نمایش دراوردن
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
Roman U رومی
ogive U رومی
Romans U رومی
lyrae U چنگ رومی
domus U سرای رومی
steelyard U قپان رومی
lyra U چنگ رومی
mountian spinach U اسفناج رومی
lovage U انجدان رومی
oilstone U سنگ رومی
pimpernel U بادیان رومی
cavy U ارنب رومی
hart wort U انجدان رومی
arm roll and grapevine U بغل رومی
romanesque U ازنژاد رومی
romanesque U بسبک رومی
romanesque vault U طاق رومی
romanic U زبان رومی
romish U رومی وار
legions U سپاه رومی
celtic nard U سنبل رومی
mastic U کندر رومی
legion U سپاه رومی
acrus U طاق رومی
carcer U آماجگاه رومی ها
ogive U طاق رومی
Roman numeral U اعداد رومی
excubitorium U خوابگاه رومی
Roman numerals U ارقام رومی
Latin cross U صلیب رومی
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
greek catholic U عضوکلیسای کاتولیک رومی
leg ride and far leg hook U بغل رومی بااستفاده از پا
castrum U [کمپ نیروهای رومی]
colonia U خانه های رومی
colonica U خانه های رومی
false ogive U سپر رومی گلوله
Roman U لاتین حروف رومی
caldarium U گرمخانه در حمام رومی
Roman numeral U عدد رومی [ریاضی]
neronian U وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
anise U بادیان رومی انیسون
neo romanesque U رومی وار نوین
romanic U متکلم بزبان رومی
popish U وابسته بکاتولیک رومی
hollow square U [گچ بری هرمی رومی]
Romans U لاتین حروف رومی
leitmotif U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotive U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
ogive arch U طاق رومی قوس جناغی
cavaedium U [پیش حیاط در خانه های رومی]
romih variation U واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
hypaethrum U [پنجره نیم گرد کوچک رومی]
double cone U [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
Frigi darium U [تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
Golden House U [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
knotted shaft U [ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
Hirsau style U [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
praetorian U وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
vesta U الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
aniseed U تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lavage U انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
of old U قدیم
anciently U در قدیم
primitive U قدیم
yore U در قدیم
the old world U بر قدیم
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ides U روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
ancientry U عهد قدیم
the old ways U رسوم قدیم
In times past . In olden days . U درروزگاران قدیم
immensurable U خیلی قدیم
dateless U بسیار قدیم
pierian U در مقدونیه قدیم
tzar U امپراطورروسیه قدیم
the youth of the world U روزگارخیلی قدیم
f. times U ایام قدیم
Aborigine اهلی قدیم
old world U دنیای قدیم
the old testament U عهد قدیم
municipium U شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
land grave U کنت قدیم المانی
proconsulship U مقام فرمانداری در رم قدیم
earliest U مربوط به قدیم عتیق
immemorially U بطور خیلی قدیم
carthage U شهر کارتاژ قدیم
early U مربوط به قدیم عتیق
babylon U شهر بابل قدیم
kempo U تکنیک قدیم کاراته
conservative U پیرو سنت قدیم
iguanodont U سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
italic U وابسته به ایتالیاییهای قدیم
old english U زبان انگلیسی قدیم
conservatives U پیرو سنت قدیم
proconsular U وابسته به فرمانداران رم قدیم
satrap U استاندار قدیم ایران
samson U قاضی قدیم اسرائیل
samaria U سامریه در فلسطین قدیم
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
conventionality U پیروی از سنت قدیم
unite U سکه قدیم انگلیسی
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
unites U سکه قدیم انگلیسی
uniting U سکه قدیم انگلیسی
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
ogive U طاق رومی [این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
triumvier U یکی از سه زمامدار روم قدیم
sab U وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
babel U شهر و برج قدیم بابل
paleo arctic or palaeo U وابسته بشمال دنیای قدیم
saker U باز شکاری در اروپای قدیم
pandect U حقوق مدنی روم قدیم
paleethnology U مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleo etc U وابسته بشمال دنیای قدیم
pony express U پست سریع السیر قدیم
tchigorin indian U دفاع هندی قدیم شطرنج
ecclesiast U عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
Hamedan U شهر همدان [اکباتان قدیم]
macaque U نوعی میمون دنیای قدیم
fabliau U وابسته باشعار قدیم فرانسه
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
immemorial U بسیار قدیم خیلی پیش
triumvirates U یکی از سه زمامدار روم قدیم
punic U اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
macaca U نوعی میمون دنیای قدیم
triumvirate U یکی از سه زمامدار روم قدیم
plebs U توده مردم روم قدیم
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
doric U بسبک معماری قدیم یونان
propraetor U کنسول فرمانداراستان قدیم روم
He is an old – timer at this club . U از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
paleontology U مبحث زیست شناسی دوران قدیم
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
from (since) the year dot [British E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
from (since) the year one [American E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
classics U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classic U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com