English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
removability U ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
An investigation has already been instigated. U قدم اول برای بررسی پیش از این برداشته شده بود .
access panel U پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
marker U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
ingenuity U امادگی برای اختراع
distensibility U امادگی برای بادکردن
accessibility U امادگی برای پذیرایی
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
fluctuability U امادگی برای بالاوپایین رفتن
opposability U امادگی برای روبرو گذاشتن
reagency U امادگی برای واکنش یا معرفی
readiness to report U امادگی برای پاسخ دادن
ready solubility in water U امادگی برای زودحل شدن دراب
inseparability U عدم امادگی برای جدا شدن
irresponsiveness U عدم امادگی برای پاسخ دادن
communicativeness U امادگی برای رساندن خبر پرگویی
mission ready U اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
inerrability U معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
insuperability U عدم امادگی برای از میان برداشتن
impressionability U امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
operating level U سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
inductility U عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
vitrescence U امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
impulsiveness U امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
lutine bell U زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
condensability U قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
put and take fishing U انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
civilian preparedness for war U اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
ground U تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
contractibility U قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
record U کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
removable U برداشته شدنی
warped surface U سطح تاب برداشته
irremovable U برداشته نشدنی ثابت
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
instability U ناپایداری
transience or cy U ناپایداری
inconstancy U ناپایداری
crankiness U ناپایداری
fickleness U ناپایداری
cangeability U ناپایداری
transience U ناپایداری
precariousness U ناپایداری
instabilities U ناپایداری
A big load was taken off my back. U بار سنگینی از دوشم برداشته شد
the murder is out U پرده از روی کار برداشته شد
He wants to bite off more than he can chew. U لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
variations U تغییر ناپایداری
impermanence U ناپایداری بی دوامی
thermal instability U ناپایداری حرارتی
variation U تغییر ناپایداری
spiral instability U ناپایداری چرخشی
impermanency U ناپایداری بی دوامی
incertitude U ناپایداری زندگی
torsional instability U ناپایداری پیچشی
rolling instability U ناپایداری غلطشی
instability constant U ثابت ناپایداری
bound barrel U لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
the fish smacks of the tin U ماهی بوی حلبی را برداشته است
phototype U کلیشهای که از عکس برداشته شده است
sententiously U چنانکه اندرزیانصیحتی رادر برداشته بتاشد
atrip U لنگر از زمین برداشته امادهء حرکت
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
negative static stability U ناپایداری ایستای منفی
evanescence U فقدان تدریجی ناپایداری
jitter U ناپایداری سیگنال یا مسیراپعه کاتدیک
irremovability U حالت چیزی یا کسی که از جای خود برداشته نشود
chip off the old block <idiom> U (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
war head U قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aweigh U تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
preparedness U امادگی
preparations U امادگی
coverings U امادگی
tautness U امادگی
conditioning U امادگی
form U امادگی
formed U امادگی
kelter U امادگی
preparation U امادگی
disposition U امادگی
readiness U امادگی
proneness U امادگی
penchant U امادگی
kelter or kilter U امادگی
predispostion U امادگی
cover U امادگی
susceptibility U امادگی
qualification U امادگی
covers U امادگی
forms U امادگی
erg U 2- امادگی ذاتی
readiness U امادگی رزمی
reconditioning U تجدید امادگی
peripheral U دوره امادگی
indisposition U عدم امادگی
reading readiness U امادگی خواندن
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
preparatory school U اموزشگاه امادگی
indispositions U عدم امادگی
condition of readiness U شرایط امادگی
work out U تمرین امادگی
physical fitness U امادگی جسمانی
law of readiness U قانون امادگی
half way houses U خانههای امادگی
third degree of readiness U امادگی درجه سه
preparatory interval U دوره امادگی
combat readiness U امادگی رزمی
peak up U در اوج امادگی
state of alert U وضعیت امادگی
medical fitness U امادگی پزشکی
hottest U امادگی کامل
hotter U امادگی کامل
second degree of readiness U امادگی درجه دو
indisposedness U عدم امادگی
hot U امادگی کامل
vigilance U امادگی چالاکی
unreadiness U عدم امادگی
operational readiness U امادگی عملیاتی
insusceptibility U عدم امادگی
liability to disease U تعهد امادگی
training camp U اردوی امادگی
availability U زمان امادگی
physical fitness U امادگی عمومی جسمانی
peripheral course U دوره امادگی نظامی
lurch U امادگی شکست فاحش
operational performance category U طبقه امادگی عملیاتی
lurches U امادگی شکست فاحش
level of readiness U سطح امادگی رزمی
lurched U امادگی شکست فاحش
readiness U اماده باش امادگی
materiel readiness U امادگی رزمی وسایل
lurching U امادگی شکست فاحش
school readiness U امادگی ورود به مدرسه
preparations U امادگی اماده سازی
fourth degree of readiness U امادگی درجه چهار
preparation U امادگی اماده سازی
data terminal ready U امادگی ترمینال داده
readiness category U نوع امادگی رزمی
condition code U کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
flyable dud U بدون امادگی رزمی
combat ready U دارای امادگی رزمی
habilitation U لباس پوشاندن امادگی
data set ready U امادگی مجموعه داده ها
operational performance category U امادگی عملیاتی از طبقه
readiness category U درجه امادگی رزمی
sight-reads U بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read U بدون امادگی قبلی اجراکردن
haemophillia U امادگی بخون رفتن زیاد
teachability U امادگی جهت یاد گرفتن
sight-reading U بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight read U بدون امادگی قبلی اجراکردن
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
materiel readiness U میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
snug down U امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
flight readiness firing U ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
dtr U Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
war footing U حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
plea of tender U اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
availability factor U ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
availability U میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
unit categories U انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com