English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
navies U ناوگان دریایی
navy U ناوگان دریایی
commercial marine U ناوگان دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
major fleet U ناوگان عمده دریایی
numbered fleet U ناوگان زیرامر نیروی دریایی
Other Matches
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
armada U ناوگان
fleet U ناوگان
armadas U ناوگان
fleets U ناوگان
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
merchant marine U ناوگان بازرگانی
navies U بحریه ناوگان
auxiliary fleet U ناوگان تدارکاتی
flotilla U ناوگان کوچک
flotillas U ناوگان کوچک
shipping U کشتیرانی ناوگان
numbered fleet U ناوگان وابسته
navy U بحریه ناوگان
argosy U ناوگان تجارتی
fleet in being U ناوگان موجود
fleet commander U فرمانده ناوگان
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
advanced fleet anchorage U لنگرگاه مقدم ناوگان
fleet in being U ناوگان قابل استفاده
watch dog U ناو نگهبان ناوگان
admiral of the fleet U امیرالبحر فرماندهء ناوگان
fleet operating base U پایگاه عملیاتی ناوگان
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
task fleet U ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
task element U یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
precursor sweeping U مین روبی قبل از عبور ناوگان
navy yard U محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
precursor sweeping U پاک کردن مین قبل از حرکت ناوگان
shipping U امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
deck department U قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
tactical diversions U تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
carrier striking force U نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
maritime U دریایی
marine U دریایی
pelagian U دریایی
dogfish U سگ دریایی
nautical U دریایی
salty U دریایی
saltiest U دریایی
saltier U دریایی
marines U دریایی
sharks U سگ دریایی
shark U سگ دریایی
naval U دریایی
benthic U ته دریایی
sea U دریایی
thalaesic U دریایی
seas U دریایی
sea born U دریایی
thalassic U دریایی
sea pier U سد دریایی
echinus U خارپوست دریایی
d.j.'s locker U گودی دریایی
echinus U بلوط دریایی
daphne U حوری دریایی
data mile U میل دریایی
seaway U مسیر دریایی
eagle fisher U عقاب دریایی
seaway U راه دریایی
tinfish U اژدر دریایی
chopline U خط حد یکانهای دریایی
thetis U حوری دریایی
thalassocracy U سلطه دریایی
continental shelf U کفه دریایی
creeping attack U تک غافلگیرانه دریایی
sirenic U حوری دریایی
sill of a dock U سد حوض دریایی
shore dinner U غذای دریایی
ship's corporal U دژبان دریایی
seebreeze U نسیم دریایی
erne U دال دریایی
seawall U دیوار یا سد دریایی
salangane U چلچله دریایی
sea surveillance U مراقبت دریایی
sea stores U فروشگاه دریایی
sea rover U دزد دریایی
scray U پرستوک دریایی
sea power U کشور دریایی
sea plane U هواپیمایی دریایی
scray U چلچله دریایی
sea swallow U پرستوک دریایی
sea swallow U چلچله دریایی
salangane U پرستوک دریایی
fairy bird U چلچله دریایی
seapower U قدرت دریایی
erne U عقال دریایی
evening naval twilight U شفق دریایی
evening naval twilight U غروب دریایی
seamount U کوه دریایی
seaman guard U گارد دریایی
seadrome U فرودگاه دریایی
sea weed U علف دریایی
sea weed U جلبک دریایی
fairy bird U پرستوک دریایی
fanal U فانوس دریایی
algerine U دزد دریایی
marine U تکاور دریایی
marines U تفنگدار دریایی
sub [Colloquial] U زیر دریایی
marines U تکاور دریایی
knot U گره دریایی
jellyfish عروس دریایی
marine U تفنگدار دریایی
algoid U مانندعلف دریایی
way bill U بارنامه دریایی
water spot U گردباد دریایی
water nymph U الهه دریایی
asteroidea U ستارههای دریایی
water nymph U حوری دریایی
usura maritima U رباخواری دریایی
u boat U زیر دریایی
triphibious U هواپیمای دریایی
naval attache U وابسته دریایی
alga U خزهء دریایی
seabird U پرندهی دریایی
seafood U غذای دریایی
sill U برامدگی دریایی
sills U برامدگی دریایی
acaleph U گزنه دریایی
Naval blockade . U محاصره دریایی
actinia U کیسه تن دریایی
seabirds U پرندهی دریایی
admiralty law U قوانین دریایی
triphibian U هواپیمای دریایی
sea dog U خوک دریایی
naval base U پایگاه دریایی
naval station U پایگاه دریایی
naval campaign U جنگ دریایی
rover U دزد دریایی
rock sucker U مارماهی دریایی
naval campaign U نبرد دریایی
naval district U ناحیه دریایی
naval establishment U تاسیسات دریایی
naval establishment U قسمت دریایی
sea anemone U شقایق دریایی
sea bass U گرگ دریایی
nautical almanac U زیج دریایی
nautical chart U نقشه دریایی
nautical slide rule U خط کش محاسبه دریایی
nautical terms U اصطلاحات دریایی
nautical twilight U شفق دریایی
naval activity U یکان دریایی
sea cucumber U راب دریایی
sea cow U گاو دریایی
naval forces U نیروهای دریایی
naval forces U نیروی دریایی
naval port U بندر دریایی
pelagic U دریایی دریانشین
ocean current U جریان دریایی
ocean manifest U بارنامه دریایی
oceanid U حوری دریایی
oceanophyte U گیاه دریایی
on shore winds U باد دریایی
osprey U عقاب دریایی
ossifrage U عقاب دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com