English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
discrepancy U ناهمخوانی
incongruence U ناهمخوانی
incongruities U ناهمخوانی
incongruity U ناهمخوانی
disparities U ناهمخوانی
disparity U ناهمخوانی
retinal disparity U ناهمخوانی شبکیهای
binocular disparity U ناهمخوانی دید دو چشمی
astigmatism U ناهمخوانی بینایی استیگماتیسم
planing U افقی سطح افق افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
lateral U افقی
horizontal U افقی
laterad U افقی
horizontal wedge U گاوه افقی
horizontal integration U انضمام افقی
horizontal wedge U کولاس افقی
transverse plane U صفحه افقی
horizontal taping U مساحی افقی
horizontal section U برش افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
horizontal pump U پمپ افقی
horizontal mobility U تحرک افقی
tier U ردیف افقی
tiers U ردیف افقی
yardarm U بازوی افقی
crosscut saw U اره افقی بر
abscissa U بعد افقی
abscissa U محور افقی
cross hatch U هاشور افقی
cross head U تیر افقی
horizontally U بطور افقی
horizontal plane U صفحه افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal hook U قلاب افقی
horizontal growth U رشد افقی
horizontal crossbar U میله افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
cross level U افقی کردن
horizontal candlepower U شمع افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
cross beam U تیر افقی
plain coordinates U مختصات افقی
brise-soleil U کرکره افقی
brise-soleil U پرده افقی
ordinate U حور افقی
putlog or lock U تیر افقی
rhumb U دایره افقی
horizontal U سطح افقی
transom U الت افقی
transom U وادار افقی
horizontal loading U کولاس افقی
cross-beam U تیر افقی
trunnion U پاشنه افقی
landscape orientation U تمایل افقی
jack arch U طاق افقی
trunnion U مفصل افقی
straighter U افقی بطورسرراست
straight U افقی بطورسرراست
straightest U افقی بطورسرراست
horizontal cornice U رخ بام افقی
bars U میله افقی در پرش
x plates U صفحات انحراف افقی
x axis U بردار افقی گراف
bar U میله افقی در پرش
lateral U واقع درخط افقی
horizontal arch element U حلقه افقی قوس
X coordinate U مختصات بردار افقی
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
cross level U حباب تراز افقی
advection U جابجایی افقی هوا
breastsummer U تیر افقی سردر
crossbars U تیرک افقی دروازه
crossbar U تیرک افقی دروازه
vertical loom U دار افقی [قالی]
horizontal loom U دار افقی [قالی]
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
common roof U تیرچه افقی خرپا
surge U حرکات افقی اب دریا
mean horizontal candlepower U شمع افقی متوسط
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
horizontal social mobility U تحرک افقی اجتماعی
horizontal phase control U تنظیم فاز افقی
horizontal shearing stress U تنش برش افقی
spar U ستون افقی [کشتی]
elevators U مکان افقی متحرک
surges U حرکات افقی اب دریا
surged U حرکات افقی اب دریا
horizontal labor mobility U تحرک افقی کارگر
ridge pole U کش دیرک افقی چادر
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
boom U ستون افقی [کشتی]
elevator U مکان افقی متحرک
laterad U واقع درخط افقی
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
cross grinder U شاه تیر افقی
transverse abduction U دور کردن افقی
transom U الت افقی کمرکش
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
roof tree U کش دیرک افقی چادر
windowsill U قسمت افقی لبه پنجره
chitary jireugi U ضربه مشت موازی یا افقی
wale U تیر افقی انتخاب کردن
crosspiece U قسمت افقی وعرضی هر چیزی
western roll U غلطیدن افقی از روی میله
x axis U محور افقی مختصات یا محورطولها
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
racing dive U شیرجه افقی دراغاز مسابقه
foward speed U همنه سرعت در صفحه افقی
yard U بازوی افقی دکل ناو
crossbars U چوب افقی بالای مانع
crossbar U چوب افقی بالای مانع
ledgers U تیر افقی جلو چوبست
bars U چوب افقی بالای مانع
bar U چوب افقی بالای مانع
ledger U تیر افقی جلو چوبست
booms U تیر افقی وصل به بادبان
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
booming U تیر افقی وصل به بادبان
boom U تیر افقی وصل به بادبان
axis U برای مختصات افقی در گراف
yards U بازوی افقی دکل ناو
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
scans U یکی ازخط وط افقی فسفری
scanned U یکی ازخط وط افقی فسفری
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
twists U دوران حول محور افقی پیچش
x axis U محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
twist U دوران حول محور افقی پیچش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
validity U بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
sliding wedge U تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
breast U چوب افقی پایین دار [قالی]
bail U چوب کوتاه افقی روی پایه
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
outhaul U طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
side cast U پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
purlin U قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
purline U قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
orientation U جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
advection U حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
two-dimensional U آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
femur U [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
panning U حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
potter wheel U صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
blade flapping U حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
landscaped U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
landscape U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
landscaping U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
landscapes U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com