English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
epicurus U نام فیلسوف یونانی که معتقد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grecism U طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism U یونانی مابی اداب یونانی
philosopher U فیلسوف
philosophers U فیلسوف
gymnosophist U فیلسوف برهنه
moralists U فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
moralist U فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
acadmist U فیلسوف اکادمی یابیشه افلاطون
hegelianism U مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
Marxism U روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
hellenize U یونانی کردن یونانی ماب کردن
machiavellism U اصول عقایدماکیاولی فیلسوف وسیاستمدار ایتالیایی قرن 51که فلسفه استبداد جدید نیزنامیده میشود
believers U معتقد
believer U معتقد
casualist U معتقد به اتفاق
polygamist U معتقد به تعددزوجات
fatalist U معتقد به سرنوشت
resurrectionist U معتقد برستاخیز
predestinarian U معتقد به تقدیر
trinitarian U معتقد به تثلیث
introspectionist U کسیکه معتقد به
theist U معتقد بخدا
spiritualist U معتقد بارتباط باارواح
spiritualists U معتقد بارتباط باارواح
red tapist U معتقد به red-tapism
rationalist U معتقد به فلسفه عقلانی
henotheist U معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
naturalist U معتقد به فلسفه طبیعی
naturalists U معتقد به فلسفه طبیعی
rationalistic U معتقد به اصالت عقل
materialist U معتقد به اصالت ماده
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
trinitarian U معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
idealist U معتقد به ایده الیسم
moralist U معتقد به اصول اخلاق
moralists U معتقد به اصول اخلاق
materialists U معتقد به اصالت ماده
pythagorean U یونانی
Greek U یونانی
Greeks U یونانی
grecian U یونانی
rabbinist U معتقد به احادیث بنی اسرائیل
evolutionist U معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
biracialism U معتقد به یا دارای دونژاد بودن
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
self righteous U معتقد بعدالت وتقوی خود
principle U معتقد باصول ومبادی کردن
self-righteousness U معتقد بعدالت وتقوی خود
self-righteous U معتقد بعدالت وتقوی خود
socialist U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
socialists U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
adoptionist U معتقد به فرزند خواندگی عیسی
grecism U اصطلاح یونانی
grecize U یونانی وارکردن
greek gift U هدیه یونانی
graecism U اصطلاح یونانی
greek text U متن یونانی
hellenism U اصطلاح یونانی
graecism U فرهنگ یونانی
hellene U یونانی خالص
phihellenic U یونانی دوست
aphrodite U ونوس یونانی
labyrinthine fret U نقش یونانی
key pattern U زبانه یونانی
hellenization U یونانی شدن
pyrrhonism U فلسفه یونانی
key pattern U زنجیره یونانی
Greek architecture U معماری یونانی
poison hemlock U شوکران یونانی
larchagaric U اگاریکون یونانی
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
representationalist U معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
totemite U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
totemist U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
lambdoidal U حرف لام در یونانی
solon U سولن مقنن یونانی
crepidoma U سکو [در ساختمان یونانی]
mu U نام حرف یونانی
phi U حرف ف درالفبا یونانی
planform U قهرمان یونانی جنگ تروا
he is of greek origin U اصلش یونانی است
acephalo U پیشوندیست یونانی بمعنی
grecize U یونانی ماب کردن
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
he is of greek origin U اصلا یونانی است
he has small greek U کمی یونانی میداند
animalist U مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
sabbatarian U مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
geocentric U معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
infallibilist U کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
nu U سیزدهمین حرف الفبای یونانی
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
beta U دومین حرف الفبای یونانی
alphas U حرف اول الفبای یونانی
zeus U زاوش رئیس خدایان یونانی
tenuis U علامت مکث و وقفه در یونانی
hellenistic U وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
sapphic U وابسته بشاعره یونانی "سافو"
delta U حرف چهارم زبان یونانی
ajax U قهرمان یونانی جنگ تروا
erato U غزل و شعر عشقی یونانی
epsilon U پنجمین حرف الفبای یونانی
betas U دومین حرف الفبای یونانی
mu U حرف دوازدهم الفبای یونانی
grecize U یونانی ماب یایونانی وارشدن
lambda U یازدهمین حرف الفبای یونانی
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
theseus U قهرمان یونانی فاتح امازون ها
hippodrome U [میدان اسب دوانی یونانی]
alpha U حرف اول الفبای یونانی
choragic U [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
deltas U حرف چهارم زبان یونانی
gamma U حرف سوم الفبای یونانی
ihs U مخفف کلمه یونانی عیسی
gammas U حرف سوم الفبای یونانی
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
etacism U تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
eros U نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
Deinocrates U [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
greek cross U صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
iota U حرف نهم الفبای یونانی نقطه
trade unionism U سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
ulysses U اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
pi U حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
anthropocentric U معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
AC U و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
upsilon U نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
ionian U وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
limitarian U کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
Oedipus U ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
achromat U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
prostyle U ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
tetra U پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetr U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
solipsism U فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
logographer U مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Symbol font U نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odyssey U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
futilitarian U کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme U نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism U نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
solifidian U کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
mercantilists U مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
immanentism U نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
pleiades U هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
kappa U حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
pluralists U معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralist U معتقد به تعدد تعدد حزبی
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com