English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
homosapiens U نام علمی انسان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
academic U علمی
theoretic U علمی
scientific U علمی
sciential U علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
theory U فرض علمی
scientifically U بطور علمی
theories U فرض علمی
object lessons U درس علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
object lesson U درس علمی
the province of science U رشته علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
scholarism U تحقیق علمی
scientail U ماهر علمی
memoire U مقاله علمی
scientific applications U کابردهای علمی
scientific experiment U تجربه علمی
scientific management U مدیریت علمی
scientific method U روش علمی
discipline U رشته علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
disciplines U رشته علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
disciplining U رشته علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
scientific researches U تتبعات علمی
prescientific U پیش علمی
science fiction U افسانه علمی
horticulture U باغبانی علمی
principle U اصل علمی
researched U تحقیقات علمی
researches U تحقیقات علمی
field trip U گردش علمی
researching U تحقیقات علمی
faculties U هیئت علمی
faculty U هیئت علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
principle U قانون علمی
academic freedom آزادی علمی
academian U عضوانجمن علمی
research U تحقیقات علمی
boffins U پژوهشگر علمی
boffin U پژوهشگر علمی
scientific data processing U داده پردازی علمی
ethnography U مطالعه علمی نژادها
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
ionics U مبحث علمی یونها
pomology U میوه کاری علمی
school U مکتب علمی یافلسفی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
scientific notation U نشان گذاری علمی
schools U مکتب علمی یافلسفی
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
scientific data processing U پردازش داده علمی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
scientism U پیروی از روش علمی
criminology U مطالعه علمی جرم
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
tree surgery U تشریح علمی درخت
teach-in U بحث علمی دانشجویی
science fiction U داستان تخیلی علمی
theoretically U از لحاظ فرض علمی
scientifically U موافق اصول علمی
theory U فرضیه علمی تعلیم
unscientific U خلاف موازین علمی
theories U فرضیه علمی تعلیم
sciosophy U معرفت غیر علمی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
laity U غیر فنی وغیر علمی
neurology U بحث علمی عصب شناسی
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
Delphinium U [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
aerostatics U علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
fortran U زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
mixed ability کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
pseudoscience U مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
fortran U یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
homosapiens U انسان
man U انسان
mans U انسان
human being U انسان
loard of creation U انسان
homo U انسان
mortals U انسان
mortal U انسان
in human shape U انسان
human beings U انسان
pl/ U زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
economic man U انسان اقتصادی
eudemonology U گفتاردرسعادت انسان
human nature U طبیعت انسان
atomy U اسکلت انسان
brisket U سینه انسان
humanist U انسان گرا
heidelberg man U انسان هایدلبرگ
anthropocentrism U انسان محوری
hominid U جنس انسان
homo faber U انسان ابزارساز
homo politicus U انسان اجتماعی
voices U صدای انسان
anthropophobia U انسان هراسی
The human body U بدن انسان
homo economicus U انسان اقتصادی
voice U صدای انسان
homosapiens U نوع انسان
voicing U صدای انسان
godman U انسان خداوار
superhuman U برتر از انسان
egalitarian U طرفدارتساوی انسان
humanitarian U انسان گرایانه
anthropoids U انسان نما
kindlity U انسان وار
pithecanthrope U انسان میمونی
infrahuman U پایین تر از انسان
primitive U انسان اولیه
palm U کف دست انسان
palms U کف دست انسان
manward U بطرف انسان
marginal man U انسان حاشیهای
dewlap U غبغب انسان
anthropomorphic U شبیه انسان
humankind U نوع انسان
subhuman U مادون انسان
cannibalism U ادمخواری انسان
humanoid U شبیه انسان
humanoids U شبیه انسان
mankind U نوع انسان
anthropoids U شبه انسان
dewlaps U غبغب انسان
infrahuman U مادون انسان
anthropoid U انسان نما
anthropomorphism U انسان انگاری
bods U بدن انسان
bod U بدن انسان
anthropology U انسان شناسی
rump U کفل انسان
humansit U انسان دوست
rumps U کفل انسان
humanly U مثل انسان
human movement U حرکت انسان
misanthrope U انسان گریز
misanthropy U انسان بیزاری
anthropoid U شبه انسان
the outward man U انسان فاهر
misanthropes U انسان گریز
anthropologist U انسان شناس
ada U زبان برنامه نویسی سطح بالا که اغلب در ارتش و صنعت و موضوعات علمی به کار می رود
varment U انسان یاحیوان مزاحم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com