English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ley den U نام شهری در هلند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Netherlands U هلند
hollander U اهل هلند
Holland U کشور هلند
western european union U لوگزامبورک هلند
netherlander U اهل هلند
Common Market U فرانسه لوکزامبورگ و هلند
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
the hague U لاهه :نام پایتخت هلند
Expressionism U [جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
Boer U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boers U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
benelux U اتحادیه گمرکی بلژیک و هلند و لوکزامبوزگ که کم کم معنی شخصیتهای حقوقی این سه کشور را نیزبه خود گرقته است
townspeople U شهری
oppidan U شهری
urban <adj.> <noun> شهری
civic U شهری
townee U شهری
civil U شهری
townswoman U زن شهری
city slicker U شهری
burgess U شهری
municipal U شهری
citizens U شهری
twonsman U شهری
citizen U شهری
towny U شهری
interurban U داخل شهری
extra-mural U فرا شهری
urban rug U قالی شهری
urban servitudes U خدمات شهری
urban renewal U توسعه شهری
urban renewal U احیای شهری
urban population U جمعیت شهری
tramcar U واگن شهری
town meeting U انجمن شهری
phiadelphian U شهری ازامریکا
people U تن [جمعیت شهری]
urbanized U شهری کردن
locals U مکانی شهری
suburban U برون شهری
townsfolk U مردم شهری
urbanize U شهری کردن
urbanised U شهری کردن
urbanises U شهری کردن
civil U خدمات شهری
urbanizes U شهری کردن
town houses U خانه شهری
town house U خانه شهری
urbanising U شهری کردن
streetcars U تراموای شهری
urbanizing U شهری کردن
streetcar U تراموای شهری
local U مکانی شهری
metropolitan U مادر شهری
placing U میدان شهری
place U میدان شهری
citify U شهری کردن
places U میدان شهری
urbanization U شهری سازی
Calvinist austerity U [معماری قرن بیست و بیست و یک بخصوص در هلند از مشخصه های آن تیرهایی با لبه های تیز و سخت بوده است.]
urbanity U اعتیاد بزندگی شهری
ephebe U شهری که از 81 تا 02 سال داشت
trolley car U واگن برقی شهری
trolleybus U واگن برقی شهری
sienna U نام شهری در ایتالیا
drop letter U نامه پست شهری
civil defense U پدافند ازمناطق شهری
urbanism U اعتیاد بزندگی شهری
townswoman U دختر شهری فاحشه
street car U راه اهن شهری
To lay siege to a city . U شهری را محاصره کردن
to patrol a town U شهری را گشت زدن
intercity train U قطار بین شهری
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
intercity train U قطار بین شهری با توقف
Coventry U نام شهری است درانگلستان
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
liverpudlian U اهل لیورپول شهری ازانگلیس
mushroom city U شهری که زود ترقی میکند
inverness U اینورس نام شهری دراسکاتلند
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
to prostrate a city U شهری را با خاک یکسان کردن
to raze a city to the ground U شهری را با خاک یکسان کردن
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
urban U مربوط به شهر مراکز شهری
town meeting U انجمن بلدی شورای شهری
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
exurb U ناحیه یا منطقهء خارج شهری
A series of city improvement works. U یکرشته کارهای عمرانی شهری
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
laodicean U شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
urbiculture U مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
county borouh U شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
streetwise U ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
derby U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derbies U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
corporate town U شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
dry town U شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
domestic intercity freight traffic U حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
municipium U شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
bogota U نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Ushak medallion U ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Lenkoran medallion U ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
Tianjan U شهر تیانجان [شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com