English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
helios U دارگونه خورشید خورشیدخدا
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
classicist U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
momus U دارگونه
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
plutus U پلوتوس دارگونه توانگری
esculapian U وابسته به دارگونه طب پزشک
mnemonics U دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
eros U نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
medoterranean U واقع در میان چند زمین میان زمینی
intervenient U در میان اینده واقع در میان
futtock U میان چوب میان تیر
relics U باستانی
antiques U باستانی
old U باستانی
older U باستانی
oldest U باستانی
ancient U باستانی
antiquaries U باستانی
antique U باستانی
antiquary U باستانی
gray U باستانی
antiquarian U باستانی
classically U باستانی
traditionary U باستانی
age old U باستانی
relic U باستانی
age-old U باستانی
archaic <adj.> U باستانی
in ancient times U در روزگار باستانی
aramaean U زبان باستانی
northman U اسکاندیناوی باستانی
primers U باستانی ابتدایی
classicism U سبک باستانی
ancient relics U اثار باستانی
primer U باستانی ابتدایی
norseman U اسکاندیناوی باستانی
classicize U درزمره ادبیات باستانی
ethiopic U زبان باستانی حبشه
paleographic U وابسته بخطوط باستانی
primeval U بسیار کهن باستانی
paleograph U نسخه خطی باستانی
avestan U زبان باستانی ایران
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
classical U پیرو سبکهای باستانی
in ancient times U در اوقات جهان باستانی
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
Monumental design U طرح آثار باستانی
classical U وابسته به ادبیات باستانی
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
the greater lumen U خورشید
phoebus U خورشید
daystar U خورشید
suns U خورشید
sol U خورشید
day star U خورشید
sunned U خورشید
sunning U خورشید
sun U خورشید
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
veda U کتاب مقدس باستانی هند
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
classicality U مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
classicalism U پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
pelta U سپر یونانیان ورومیان باستانی
gaul U اهل کشور باستانی گل فرانسوی
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
d. of the sun U انحراف خورشید
sol U الهه خورشید
solar eclipse U گرفت خورشید
sunlight U نور خورشید
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
air thread U لعاب خورشید
samson U اهل خورشید
parhelion U خورشید کاذب
parhelion U عکس خورشید
perihelion U حضیض خورشید
macule U لکه خورشید
mock sun U عکس خورشید
titans U خدای خورشید
titan U خدای خورشید
helium U گاز خورشید
corona U خرمن خورشید
coronas U خرمن خورشید
actinometre U پرتوسنج خورشید
actinometer U پرتوسنج خورشید
heliometer U خورشید سنج
sun's disk U قرص خورشید
declination U میل خورشید
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
dorian U وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
spectrohelioscope U طیف بین خورشید
the setting of the sun U غروب کردن خورشید
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
parheliacal U مانند عکس خورشید
coronel U هاله خورشید وغیره
coronal U هاله خورشید وغیره
chromatosphere U هاله سرخ خورشید
first light U اولین طلیعه خورشید
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
opposition jupiter to the sun U تقابل بر جیس با خورشید
anthelion U هاله رو به روی خورشید
sunglow U فلق و شفق خورشید
sunspot U لکه روی خورشید
doge U لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
dithyramb U سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
sunrise U طلوع خورشید تیغ افتاب
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
sunrises U طلوع خورشید تیغ افتاب
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
perihelion U نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
The earth moves round the sun. U زمین دوز خورشید می چرخد
pyrheliometer U گرماسنج ونیرو سنج خورشید
gossamery U لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
phygian U فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
spectroheliograph U تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
midnight sun U خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
snowblink U انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
solunar U حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
spectroheliogram U تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
actinogram U ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
parhelic U وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
actinochemistry U مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
shoots U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
shoot U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
delphine classics U چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
actinograph U دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
autumnal equinox U نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
Ouroboros U نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
noises U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
psychophysics U علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
night light U روشنایی شب
lightest U روشنایی
lightness U روشنایی
electric lighting U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
lighted U روشنایی
light U روشنایی
luminosity U روشنایی
peeping U روشنایی کم
peeps U روشنایی کم
illuminations U روشنایی
clearness U روشنایی
illumination U روشنایی
luminouity U روشنایی
peep U روشنایی کم
luminance U روشنایی
peeped U روشنایی کم
lighting U روشنایی
helical U ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
supernovas U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernovae U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
earth shine U روشنایی خاکستری
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
light meter U روشنایی سنج
lighting engineering U تکنیک روشنایی
glimmering U روشنایی ضعیف
lighting effect U اثر روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
glimmerings U روشنایی ضعیف
intensity of illumination U شدت روشنایی
full beam spread U باندکامل روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
gaslight U روشنایی گاز
emergency lighting U روشنایی اضطراری
electric light U روشنایی برقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com