Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cutty sark
U
نام تجاری نوعی ویسکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
biz
U
نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
snakebite
U
ویسکی
whiskies
U
ویسکی
whisky
U
ویسکی
scotching
U
ویسکی اسکاتلندی
bourbons
U
ویسکی بوربن
bourbon
U
ویسکی بوربن
scotches
U
ویسکی اسکاتلندی
scotch
U
ویسکی اسکاتلندی
red eye
U
ویسکی ارزان
whiskies
U
ویسکی خوردن
whisky
U
مثل ویسکی
poteen
U
ویسکی قاچاق
whisky
U
ویسکی خوردن
whiskies
U
مثل ویسکی
scotched
U
ویسکی اسکاتلندی
The whisky burned in my throat .
U
ویسکی گلویم راسوزاند
pot(heen
U
ویسکی قاچاقی ایرلندی
pot still
U
دستگاه تقطیر ویسکی
mountain dew
U
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
whiskey sour
U
کوکتیل مرکب از ویسکی و شکرو اب لیمو
irish coffee
U
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
dry ginger
U
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
highball
U
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
mercantile
U
تجاری
commerical
U
تجاری
commercial
U
تجاری
corporate
[commercial]
<adj.>
U
تجاری
commercial
<adj.>
U
تجاری
business
<adj.>
U
تجاری
relating to business
<adj.>
U
تجاری
for-profit
<adj.>
U
تجاری
brands
U
علامت تجاری
trade unions
U
اتحادیه تجاری
deals
U
توافق تجاری
factorship
U
نمایندگی تجاری
trade barriers
U
موانع تجاری
branding
U
علامت تجاری
brand
U
علامت تجاری
instrument of commerce
U
سند تجاری
deal
U
توافق تجاری
business
U
شرکت تجاری
businesses
U
شرکت تجاری
trades unions
U
اتحادیه تجاری
trade restriction
U
محدودیت تجاری
trade price
U
قیمت تجاری
trade barrier
U
ممانعت تجاری
trade cycle
U
دور تجاری
trade discount
U
تخفیف تجاری
trade balance
U
موازنه تجاری
trade credit
U
اعتبار تجاری
trade mark
U
علامت تجاری
trade union
U
اتحادیه تجاری
commercials
U
اگهیهای تجاری
business failure
U
ناکامی تجاری
business cycle
U
دور تجاری
trademark
U
مارک تجاری
trademarks
U
علامت تجاری
trademarks
U
مارک تجاری
trade name
U
اسم تجاری
management group
U
ائتلاف تجاری
business enterprise
U
بنگاه تجاری
trade fair
U
نمایشگاه تجاری
trade fairs
U
نمایشگاه تجاری
business mechines
U
ماشینهای تجاری
business failure
U
شکست تجاری
trade names
U
اسم تجاری
business inventories
U
موجودی تجاری
business graphics
U
گرافیکهای تجاری
balance of trade
U
تراز تجاری
trademark
U
علامت تجاری
commercial relations
U
مناسبات تجاری
commercial attache
U
وابسته تجاری
memorandum of association
U
شرکتنامه تجاری
commercial marine
U
کشتی تجاری
balance of trade
U
موازنه تجاری
commercial area
U
منطقه تجاری
consortiums
U
ائتلاف تجاری
consortium
U
ائتلاف تجاری
commerical language
U
زبان تجاری
consortia
U
ائتلاف تجاری
franchise
U
حق اشتراک تجاری
market freedom
U
ازادی تجاری
argosy
U
کشتی تجاری
commercial company
U
شرکت تجاری
trade pack
U
بسته بندی تجاری
big business
U
واحد تجاری بزرگ
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
business data processing
U
داده پردازی تجاری
tight squeeze
<idiom>
U
شرایط سخت تجاری
extensions
U
تمدید اسناد تجاری
businedd data processing
U
داده پردازی تجاری
unfair trade practice
U
اعمال تجاری نادرست
extension
U
تمدید اسناد تجاری
procyclical
U
در جهت دور تجاری
advertising
تبلیغ و آگهی تجاری
liner trade
U
کشتیرانی منظم تجاری
ship's master
U
کاپیتان کشتی تجاری
refusal to accept a bill
U
نکول اسناد تجاری
commercial road traffic
U
ترافیک جاده تجاری
trade agreement
U
موافقت نامه تجاری
franchise
U
حق استفاده از اسم تجاری
business software
U
نرم افزارهای تجاری
trade cycle
U
دوره فعالیت تجاری
to go away
[off]
on business
U
به سفر تجاری رفتن
to go away on a business trip
U
به سفر تجاری رفتن
franchises
U
حق استفاده از اسم تجاری
trade balance surplus
U
مازاد تراز تجاری
trade balance deficit
U
کسری تراز تجاری
small business computer
U
کامپیوتر کوچک تجاری
retail park
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
registered trade mark
U
علامت تجاری ثبت شده
shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
comecon
U
گروه تجاری بلوک شرق
retail centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
common business oreinted language
U
زبان با گرایش متداول تجاری
retail shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
kaypro
U
علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
prestel
U
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
edu
U
سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
favorable balance of trade
U
موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
underconsumption theory of
U
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
factoring agent
U
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
depressions
U
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
presentation graphics
U
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
depression
U
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
entrepremership
U
اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
frameworks
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
framework
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
consumer advertising
U
تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
business park
U
[ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
finance house
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
accounts package
U
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
commoners
U
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commonest
U
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
personal
U
ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
enterpreneur
U
شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
common
U
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
accounting package
U
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
finance company
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
turning points
U
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
cobol
U
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
big blue
U
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
turning point
U
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
BIX
U
سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
west coast computer faire
U
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
visicalc
U
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
refinances
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
clearing and switch buying
U
توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
cobol
U
Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
business
U
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
refinanced
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
businesses
U
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
refinancing
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
presentation software
U
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
sbc
U
یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
Delphi
U
مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
Eudora
U
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
port a punch card
U
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
office
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
offices
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
business
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
businesses
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
brand loyalty
U
وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
Royal Bokhara
U
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
chater party
U
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
branded goods
U
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
presentation graphics
U
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
disclaimer
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
report program generator
U
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
brand leader
U
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
consul
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
typical
U
نوعی
some kind
[of]
U
یک نوعی
[از]
a kind
[of]
U
نوعی
[از]
generic
U
نوعی
fellow feeling
U
حس هم نوعی
easter lily
U
نوعی سوسن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com