English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
untimely U نامعقول غیر منتظره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
irrational U نامعقول
preposterous U نامعقول
absurd U نامعقول
unreasonable U نامعقول
irrationable U نامعقول
perverted U نامعقول
unreasoning U نامعقول
extravagantly U بطور نامعقول
unreasonable U نامعقول ناحساب
irrationalism U نامعقول بودن
anabsurd arument U دلیل نامعقول
irrationalize U نامعقول ساختن
erratic changes U تغییرهای نامعقول
unconscionable bargain U معامله نامعقول
irrationalism U عقیده نامعقول یا چرند
supervenient U غیر منتظره
out of the blue U غیر منتظره
expected value U ارزش منتظره
unlooked-for U غیر منتظره
unlooked for U غیر منتظره
unexpected U غیر منتظره
sudden U غیر منتظره
emergencies U غیر منتظره حیاتی
emergency U غیر منتظره حیاتی
unexpected inflation U تورم غیر منتظره
emergencies U امر فوق العاده و غیره منتظره
emergence U امر فوق العاده و غیره منتظره
pop up <idiom> U غیر منتظره یا ناگهانی فاهر شدن
emergency U امر فوق العاده و غیره منتظره
unwarned exposed U به طور غیر منتظره در معرض تک قرار گرفتن
Her comment, though unexpected, was apropos. U نظر او [زن] ، هر چند غیر منتظره، بجا بود.
blow-ups U توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow-up U توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow up U توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
off guard <idiom> U غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com