English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
uncalled for U نامطلوب
uncalled-for U نامطلوب
undesirable U نامطلوب
ill favored U نامطلوب
spinous U نامطلوب
unfavorable U نامطلوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unfavorable trade U تجارت نامطلوب
undersirable inflation U تورم نامطلوب
an uncalled-for remark U تذکری نامطلوب
disafected person U عنصر نامطلوب
beastby U د دخوی نامطلوب بد
noisome U کریه نامطلوب
negative externalities U پی امدهای نامطلوب خارجی
undersirable rate of growth U نرخ رشد نامطلوب
unfavorable balance of trade U توازن نامطلوب تجارتی
jarred U اثر نامطلوب باقی گذاردن
jar U اثر نامطلوب باقی گذاردن
jars U اثر نامطلوب باقی گذاردن
blade twist U تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
bergson criterion U ضابطهای که نشان میدهد هر تغییری که موجب کاهش مطلوبیت شود نامطلوب است
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com