English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incoordinate U نامساوی غیرمتجانس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disparate U غیرمتجانس
disproportionate U غیرمتجانس
disharmonious U غیرمتجانس
disharmonic U غیرمتجانس
heterogeneous U غیرمتجانس
racquets U صدای غیرمتجانس
racket U صدای غیرمتجانس
racquet U صدای غیرمتجانس
inequality U نامساوی
inequalities U نامساوی
unequal U نامساوی
NE U نامساوی با
disorienting U ناجورشدن غیرمتجانس شدن
disoriented U ناجورشدن غیرمتجانس شدن
disorient U ناجورشدن غیرمتجانس شدن
disorients U ناجورشدن غیرمتجانس شدن
disparate U نابرابر نامساوی
clausius inequality U نامساوی کلازیوس
dipody U دارای دو وزن نامساوی
inequality U عدم تساوی نامساوی
inequalities U عدم تساوی نامساوی
overbalancing U چربیدن بر چیز نامساوی
overbalances U چربیدن بر چیز نامساوی
overbalanced U چربیدن بر چیز نامساوی
overbalance U چربیدن بر چیز نامساوی
scalene U دارای اضلاع نامساوی
macromere U سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com