English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pomology U میوه کاری علمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pomiculture U میوه کاری
pomology U علم میوه کاری
pomological U وابسته به علم میوه کاری
arabesque U منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
indusium U پرده یا پوشش روی میوه غلاف میوه
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
academic U علمی
scientific U علمی
theoretic U علمی
sciential U علمی
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
prescientific U پیش علمی
science fiction U افسانه علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
scholarism U تحقیق علمی
theories U فرض علمی
scientifically U بطور علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
scientail U ماهر علمی
theory U فرض علمی
scientific experiment U تجربه علمی
field trip U گردش علمی
scientific applications U کابردهای علمی
scientific management U مدیریت علمی
principle U اصل علمی
object lesson U درس علمی
object lessons U درس علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
scientific researches U تتبعات علمی
boffin U پژوهشگر علمی
researches U تحقیقات علمی
faculties U هیئت علمی
academian U عضوانجمن علمی
academic freedom آزادی علمی
horticulture U باغبانی علمی
researched U تحقیقات علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
scientific method U روش علمی
memoire U مقاله علمی
researching U تحقیقات علمی
discipline U رشته علمی
boffins U پژوهشگر علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
principle U قانون علمی
disciplining U رشته علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
faculty U هیئت علمی
the province of science U رشته علمی
disciplines U رشته علمی
research U تحقیقات علمی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
scientific data processing U پردازش داده علمی
scientific data processing U داده پردازی علمی
science fiction U داستان تخیلی علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
sciosophy U معرفت غیر علمی
scientism U پیروی از روش علمی
scientific notation U نشان گذاری علمی
scientifically U موافق اصول علمی
school U مکتب علمی یافلسفی
theories U فرضیه علمی تعلیم
tree surgery U تشریح علمی درخت
ethnography U مطالعه علمی نژادها
teach-in U بحث علمی دانشجویی
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
homosapiens U نام علمی انسان
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
ionics U مبحث علمی یونها
schools U مکتب علمی یافلسفی
theory U فرضیه علمی تعلیم
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
unscientific U خلاف موازین علمی
criminology U مطالعه علمی جرم
theoretically U از لحاظ فرض علمی
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
laity U غیر فنی وغیر علمی
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
neurology U بحث علمی عصب شناسی
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
Delphinium U [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
mixed ability کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
aerostatics U علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
fortran U یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
fortran U زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
pseudoscience U مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
fruitless U بی میوه
juices U اب میوه
fruitage U میوه
fruit of the womb U میوه دل
juice U اب میوه
fruit juice U آب میوه
fruits U میوه
fruit U میوه
fructuous U پر میوه
blossoming U میوه
blossomed U میوه
blossom U میوه
fruit U میوه
fruits U میوه ها
blossoms U میوه
oligocarpous U کم میوه
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
pl/ U زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
fruitarian U میوه خور
flesh U مغز میوه
fruiterer U دلال میوه
berries U میوه توتی
king of fruits U شاه میوه
otchard U باغ میوه
fruitarianism U میوه خوری
fruiterer U میوه کار
To pick flowers(fruit). U گل ؟(میوه ) چیدن
fruiter U درخت میوه
berry U میوه توتی
fools U کرم میوه ها
king of fruits U شاه میوه ها
fruitlet U میوه کوچک
gymnocarpous U برهنه میوه
nubbin U میوه نارس
hawed U میوه ولیک
fruitery U میوه جات
fruitery U انبار میوه
nubbin U میوه ناقص
hawing U میوه ولیک
haws U میوه ولیک
fruiterer U میوه فروش
impatiens U میوه گل حنا
haw U میوه ولیک
fruitcakes U کیک میوه
barren tree U درخت بی میوه
beechmast U میوه الش
carpologist U میوه شناس
carpophagous U میوه خوار
ciderpress U میوه فشار
costermonger U میوه فروش
fruit flies U کرم میوه
dried fruits U میوه خشک
pseudocarp U شبه میوه
pseudocarp U میوه فرعی
shadberry U میوه ازگیل
cone U میوه کاج
cones U میوه کاج
fruit fly U کرم میوه
squeezer U اب میوه گیر
stone fruit U میوه الویی
strobile U میوه کاج
syconium U میوه انجیری
syncarp U میوه مرکب
strainers U اب میوه گیر
strainer U اب میوه گیر
acarpous U بدون میوه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com