English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acorn U میوهء تیرهء درختان بلوط
acorns U میوهء تیرهء درختان بلوط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backbones U تیرهء پشت
backbone U تیرهء پشت
aceraceae U تیرهء افرا افرایان
amaryllis U انواع تیرهء نرگسیان
mango U میوهء انبه
mangoes U میوهء انبه
mangos U میوهء انبه
apples U میوهء سیب دادن
apple U میوهء سیب دادن
achenocarp U میوهء خشک ناشکوفا
silva U درختان جنگلی
shaw U ردیف درختان
foliage U برگ درختان
vinedresser U باغبان درختان مو
roble U انواع درختان کاج
bast U پوست لیفی درختان
deforestation U قطع درختان جنگلی
sylva U درختان جنگلی یک ناحیه
metasequoia U انواع درختان برگریزکاج
evergreen trees U درختان همیشه سبز
canker U یکجورافت درختان میوه
cankers U یکجورافت درختان میوه
pomona U الهه درختان میوه
whitewood U درختان چوب سفید
oak بلوط
chestnut بلوط
glans U بلوط
chestnuts U بلوط
topiary U مربوط بارایش وتزئین درختان
The trees give a pleasant shade . U درختان سایه قشنگه می اندازد
oak wood U چوب بلوط
red oak U بلوط دم دار
quercitron U بلوط سیاه
glandiferous U بلوط دار
quercine U جنس بلوط
oakling U نهال بلوط
live oak U بلوط ویرجینیا
white oak U بلوط سفید
ilex U بلوط سبز
echinus U بلوط دریایی
oak U چوب بلوط
chestnut U شاه بلوط
chestnuts U شاه بلوط
durmast U بلوط جنگلی
oak tree U درخت بلوط
acorn oil U روغن بلوط
conker U شاه بلوط هندی
quercine U وابسته به درخت بلوط
polenta U خریره جو و شاه بلوط
horse chestnut U شاه بلوط بری
marron U شاه بلوط اروپایی
horse chestnuts U شاه بلوط هندی
horse chestnuts U شاه بلوط بری
conker U شاه بلوط بازی
conkers U شاه بلوط هندی
conkers U شاه بلوط بازی
horse chestnut U شاه بلوط هندی
logjam U انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
wind shake U تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
woodlot U منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
gutta percha U هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
interplant U کاشتن درختهای جوان بین درختان دیگر
line out U قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
egger U یکجورپروانه که نوزادش برگ درختان رازیان میرساند
paulownia U جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
pine barren U زمین شن زارکه درختان کاج وصنوبردران میرویند
defoliating agent U عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
defoliants U مواد از بین برنده برگ وسبزینه درختان
tan bark U جفت :پوست درخت بلوط
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
girdler U حشرهای که پوست درختان رابطور کمربندی سوراخ میکند0
castanea sativa U شاه بلوط شیرین [گیاه شناسی]
sweet chestnut U شاه بلوط شیرین [گیاه شناسی]
Spanish chestnut U شاه بلوط شیرین [گیاه شناسی]
oaken U ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
cork U بافت چوب پنبه درخت بلوط
corks U بافت چوب پنبه درخت بلوط
buckeye U گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
chaparral U بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
willow oak U بلوط برگ خنجری مشرق امریکا
tree surgeon U ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
a corduroy road U جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
defoliant U گرد یا مایعی که روی درختان میریزند که درخت برگ ریزان کند
tusser or sur orsore U یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
fagaceous U وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
dendrochronology U دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
flame tree U درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
maroon U شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
tump U توده درختان واقع بر روی تپه توده
Dudley carpet U فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
landscape carpet U فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
deforest U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforests U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com