English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
Stage party ( films , movies ) . U میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
now and then a guest w come U گاه گاهی میهمانی می رسید
All the world and his wife were at this party . U هر کی را بگویی دراین میهمانی بود
The party is getting under way . U جشن میهمانی دارد گرم می شود
The party was latched on to him. He was saddled with the party. U میهمانی را بگردنش گذاشتند ( ترغیب یا وادار شد )
publicity films U فیلمهای تبلیغاتی
animated cartoon U فیلمهای میکی موس
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
animated cartoon U فیلمهای نقاشی شده
comic strips U فیلمهای نقاشی شده
animators U تهیه کنندهء فیلمهای کارتون
animator U تهیه کنندهء فیلمهای کارتون
virile U مردانه
manly U مردانه
gamely U مردانه
manfully U مردانه
mannish U مردانه
manwise U مردانه
manful U مردانه
masculinely U مردانه
mannishly U با ادای مردانه
paroling U قول مردانه
paroles U قول مردانه
paroled U قول مردانه
parole U قول مردانه
gentlemen's agreement U قول مردانه
half hose U جوراب مردانه
male courage U جرات مردانه
man power U نیروی مردانه
unisex U زنانه - مردانه
menswear U لباس مردانه
men's rooms U مستراح مردانه
men's room U مستراح مردانه
virile strength U نیروی مردانه
ulster U پالتوگشاد مردانه
t shirt U زیرپیراهنی مردانه
sportsmanly U مردانه وار
smoking jacket U ژاکت مردانه
men's apartments U قسمت مردانه
saloon U آرایشگاه مردانه
mannishness U ادای مردانه
singlets U زیرپوش مردانه
masculine U نرینه مردانه
kilts U دامن مردانه
kilt U دامن مردانه
singlet U زیرپوش مردانه
male U مردانه نرینه
top hat U کلاه مردانه استوانهای
play fair U مردانه معامله کردن
play fair U مردانه بازی کردن
stags U جلسه یا مهمانی مردانه
stag U جلسه یا مهمانی مردانه
strong minded U دارای افکار مردانه
to die game U مردانه جان دادن
cuffing U سردست پیراهن مردانه
cuffed U سردست پیراهن مردانه
cuff U سردست پیراهن مردانه
haberdashers U فروشنده لباس مردانه
haberdasher U فروشنده لباس مردانه
cuffs U سردست پیراهن مردانه
top hats U کلاه مردانه استوانهای
pyjamas U لباس خواب مردانه
dress shirt U پیراهن سفید مردانه
fedora U کلاه نمدی مردانه
dress shirt U پیراهن عصر مردانه
dress shirts U پیراهن سفید مردانه
black tie U لباس عصر مردانه
black tie U کت نیمه رسمی مردانه
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
dress shirts U پیراهن عصر مردانه
sartorial U مربوط بلباس مردانه
mannish U دارای رفتار مردانه
barytone U میان صدای مردانه
cassi mere U پارچه پشمی جناغی مردانه
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
tenors U تمایل صدای زیر مردانه
tenor U تمایل صدای زیر مردانه
inverness U یکجور ردای بی استین مردانه
mess jacket U ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
night shirt U پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
tux U لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedos U لباس مردانه مخصوص چای عصر
masculinize U شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
This is the latest mens fashion. U این آخرین مد لباس مردانه است
tuxedo U لباس مردانه مخصوص چای عصر
shirt-tail U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coats U نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
shirt-tails U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coat U نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
codpiece U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpieces U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
tweed U پارچه پشم ونخ راه راه مردانه
to play fair U مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com