English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
limpet mines U مین ناو چسب مین چسبنده دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cohesive material U مواد چسبنده چسبنده
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
toughest U چسبنده
tenacious U چسبنده
tougher U چسبنده
glutinous U چسبنده
clinging U چسبنده
gummy U چسبنده
gummiest U چسبنده
viscid U چسبنده
gummier U چسبنده
gooey U چسبنده
sticktight U چسبنده
tough U چسبنده
sticky U چسبنده
adnascent U چسبنده
inherent U چسبنده
adhesives U چسبنده
sticking U چسبنده
agglutinative U چسبنده
adhesive U چسبنده
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
adhesive force U نیروی چسبنده
tenaculum U الت چسبنده
coherent materials U مواد چسبنده
adhesively U بطور چسبنده
adhesive wax U موم چسبنده
semiliquid U مایع چسبنده
binding material U مصالح چسبنده
tenacious U چسبنده سفت
bituminous binder U چسبنده قیری
cohesive materials U مواد چسبنده
remora U ماهی چسبنده
sticky charge U خرج چسبنده
innate U درونی چسبنده
heavy U مسیر پر از گل چسبنده
stick-on U چسبنده چسبناک
heaviest U مسیر پر از گل چسبنده
heavies U مسیر پر از گل چسبنده
hot setting adhesive U چسبنده گرم
heavier U مسیر پر از گل چسبنده
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
gluten U ماده چسبنده گندم
binders U چسبان مواد چسبنده
goo U ماده چسبنده و لزج
gumbo U گل چسبنده و زیاد در مسیراسبدوانی
binder U چسبان مواد چسبنده
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
pelagian U دریایی
shark U سگ دریایی
nautical U دریایی
sharks U سگ دریایی
dogfish U سگ دریایی
maritime U دریایی
salty U دریایی
saltiest U دریایی
saltier U دریایی
naval U دریایی
marines U دریایی
seas U دریایی
marine U دریایی
thalaesic U دریایی
thalassic U دریایی
sea born U دریایی
sea pier U سد دریایی
sea U دریایی
benthic U ته دریایی
marine U تکاور دریایی
geographical mile U میل دریایی
fucus U کتانجک خس دریایی
floatplane U هواپیمای دریایی
floating trade U تجارت دریایی
fish hawk U دال دریایی
sea pad U ستاره دریایی
finger fish U ستاره دریایی
fanal U فانوس دریایی
sea swallow U چلچله دریایی
flag officer U افسر دریایی
gribble U موریانه دریایی
marine climate U اب و هوای دریایی
jellyfish عروس دریایی
continental shelf U کفه دریایی
marine U تفنگدار دریایی
light house U چراغ دریایی
light house U فار دریایی
commercial marine U ناوگان دریایی
kelp U اشنه دریایی
hydrographic chart U نقشه دریایی
hydro aeroplane U هواپیمای دریایی
holothurian U حلزون دریایی
holothurian U راب دریایی
hogfish U گراز دریایی
sea swallow U پرستوک دریایی
asteroidea U ستارههای دریایی
scray U چلچله دریایی
echinus U بلوط دریایی
echinus U خارپوست دریایی
admiralty law U قوانین دریایی
eagle fisher U عقاب دریایی
maritime law U حقوق دریایی
way bill U بارنامه دریایی
actinia U کیسه تن دریایی
sill U برامدگی دریایی
sills U برامدگی دریایی
alga U خزهء دریایی
d.j.'s locker U گودی دریایی
acaleph U گزنه دریایی
data mile U میل دریایی
creeping attack U تک غافلگیرانه دریایی
marines U تکاور دریایی
marines U تفنگدار دریایی
scray U پرستوک دریایی
salangane U چلچله دریایی
salangane U پرستوک دریایی
fairy bird U چلچله دریایی
algoid U مانندعلف دریایی
chopline U خط حد یکانهای دریایی
fairy bird U پرستوک دریایی
evening naval twilight U غروب دریایی
evening naval twilight U شفق دریایی
algerine U دزد دریایی
erne U عقال دریایی
erne U دال دریایی
daphne U حوری دریایی
sea cucumber U راب دریایی
sea surveillance U مراقبت دریایی
sea weed U جلبک دریایی
sea weed U علف دریایی
seadrome U فرودگاه دریایی
seaman guard U گارد دریایی
seamount U کوه دریایی
seapower U قدرت دریایی
seawall U دیوار یا سد دریایی
seaway U راه دریایی
seaway U مسیر دریایی
seebreeze U نسیم دریایی
ship's corporal U دژبان دریایی
shore dinner U غذای دریایی
sill of a dock U سد حوض دریایی
sea stores U فروشگاه دریایی
sea rover U دزد دریایی
sea dog U خوک دریایی
sea dog U گاو دریایی
sea duty U ماموریت دریایی
sea elephant U فیل دریایی
sea flower U شقایق دریایی
sea frontiers U مرزهای دریایی
sea locust U ملخ دریایی
sea mail U پست دریایی
sea marks U علامات دریایی
sea monster U هیولای دریایی
sea nymph U حوری دریایی
sea nymph U پری دریایی
sea plane U هواپیمایی دریایی
sea power U کشور دریایی
sirenic U حوری دریایی
tidal wave U سیلاب دریایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com