English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ice mine U مین مخصوص انفجار زیریخی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
proximity fuze U فیوز مخصوص انفجار مرمی
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
burning train U مسیر انفجار سیکل انفجار
blast line U مسیرموج انفجار خط موج انفجار
explosive train U مدار انفجار مسیر انفجار
chemical horn U مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
blow out U انفجار
brisance U انفجار
explosion U انفجار
eruption U انفجار
blasts U انفجار
blastment U انفجار
blast U انفجار
blow-ups U انفجار
blasting U انفجار
blow-up U انفجار
plosion U انفجار
detonation U انفجار
blow up U انفجار
detonations U انفجار
displosion U انفجار
bursts U انفجار
burst U انفجار
pop U انفجار
pops U انفجار
popped U انفجار
explosions U انفجار
explosive force U نیروی انفجار
destruct system U سیستم انفجار
detonable U قابل انفجار
explosive force U قدرت انفجار
detonatable U قابل انفجار
explosive energy U قدرت انفجار
detonative U اماده انفجار
blasts U ضربه انفجار
blasts U صدای انفجار
blast U ضربه انفجار
countermining U انفجار ضد مین
blast U صدای انفجار
yield U بازده انفجار
yielded U بازده انفجار
yields U بازده انفجار
dead center ignition U نقطه انفجار
detonating slab U مسیر انفجار
detonation charge U خرج انفجار
big bang U انفجار بزرگ
blast wave U موج انفجار
blasting machine U دستگاه انفجار
crater U قیف انفجار
craters U قیف انفجار
time of disintegration U زمان انفجار
blow out U سوختن انفجار
crackles U صدای انفجار پی در پی
bursting set U محل انفجار
crackled U صدای انفجار پی در پی
combustiblity U قابلیت انفجار
explosimeter U انفجار سنج
crepitation U انفجار مکرر
explosion proof U ازمایش- انفجار
misfire U گیر در انفجار
misfired U گیر در انفجار
misfires U گیر در انفجار
combustion chamber U اطاق انفجار
explosion proof U پوشش ضد انفجار
blast effect U اثر انفجار
detonation cord U سیم انفجار
explosion hazard U خطر انفجار
burst wave U موج انفجار
outbursts U انفجار غضب
implosion U انفجار از داخل
POWs U صدای انفجار
POW U صدای انفجار
detonation U انفجار ضربهای
busts U انفجار ترکیدگی
the force of the explosion U شدت انفجار
ignitor U وسیله انفجار
population explosion U انفجار جمعیت
busting U انفجار ترکیدگی
busted U انفجار ترکیدگی
explosiveness U قابلیت انفجار
outburst U انفجار غضب
detonations U انفجار ضربهای
detonations U انفجار ناگهانی
lead in U مداررابط انفجار
detonation U انفجار ناگهانی
inexplosive U غیرقابل انفجار
atom samshing U انفجار اتمی
aerial burst U انفجار هوایی
impact action U اثر انفجار
information explosion U انفجار اطلاعات
high order detonation U انفجار شدید
sonic booms U انفجار صوتی
sonic boom U انفجار صوتی
crackle U صدای انفجار پی در پی
gust U انفجار فوت
gusts U انفجار فوت
bust U انفجار ترکیدگی
fire time U زمان انفجار
swooper U انفجار دار
sympathetic detonation U انفجار القایی
explosive U قابل انفجار
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
subsidiary U عمق دهنده به انفجار
high order detonation U انفجار انی وکامل
late time U زمان سکته انفجار
atomic time U زمان انفجار اتمی
burst U منفجر کردن انفجار
tnt equivalent U معادل با قدرت انفجار تی ان تی
bursts U انفجار منفجر شدن
burst U انفجار منفجر شدن
breech chamber U محفظه خرج انفجار
detonating U ترکاننده وابسته به انفجار
powder kegs U چیز قابل انفجار
powder keg U چیز قابل انفجار
bursts U منفجر کردن انفجار
subsidiaries U عمق دهنده به انفجار
armed ammunition U مهمات اماده انفجار
explosive range U گستره انفجار پذیری
armed mine U مین اماده انفجار
atom samsher U دستگاه انفجار اتمی
explosives U مواد قابل انفجار
service mine U مین قابل انفجار
crepitate U انفجار پی درپی کردن
impacts U اثر ترکش انفجار
poised mine U مین اماده انفجار
contact fire U انفجار در اثر تماس
flex x U خرج انفجار کتابی
afterwinds U باد بعد از انفجار
blastment U تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
flex x U خرج انفجار ورقهای
blast effect U اثر موج انفجار
low order U انفجار کند یا ناقص
impact U اثر ترکش انفجار
sofar U دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
impact action U عمل انفجار نیروی ترکش
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
exudation U مواد پخش شونده در یک انفجار
fire time U زمان اجرای اتش یا انفجار
piezometer U دستگاه سنجش شدت انفجار
strip U تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
countermining distance U فاصله ضد انفجار زنجیری مین
predictor U دستگاه محاسب زمان انفجار
ice mining U انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
countermining U زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
fire in the hole U انفجار نزدیک است به جان پناه
acoustic circuit U مدار عکس العمل انفجار صوتی
discriminating circuit U مدارتشخیص دهنده انرژیهای عامل انفجار
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
afterwinds U باد مخالف جهت انفجار اتمی
crackles U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
sticky charge U خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
yields U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yielded U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yield U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
firing area U نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
crackled U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackle U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sympathetic detonation U انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
late time U زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
zero point U نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
warned exposed U قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
look U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
war head U قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
looked U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
shell-shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
anticountermining device U وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
command detonated U منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
shock front U جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
sonic boom U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic booms U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
special U مخصوص
extra special U مخصوص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com